lovesickness


بیماری عشق

جمله های نمونه

1. Does meeting considering a person get lovesickness Da?
[ترجمه گوگل]آیا ملاقات با در نظر گرفتن یک فرد باعث بیماری عشق می شود؟
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه یه نفر داره با \"دا رند\" ملاقات میکنه ملاقات داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Does the person get lovesickness how to should do?
[ترجمه گوگل]آیا فرد دچار بیماری عشق می شود چگونه باید انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]کسی میدونه باید چیکار کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That lovesickness often tortured me to death!
[ترجمه گوگل]آن دلتنگی اغلب مرا تا سر حد مرگ شکنجه می داد!
[ترجمه ترگمان]این lovesickness غالبا مرا تا سرحد مرگ شکنجه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She fell ( a ) prey to lovesickness.
[ترجمه گوگل]او گرفتار بیماری عشقی شد
[ترجمه ترگمان]او طعمه to شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thereupon entire Rome is just shrouded in the lovesickness lasting a long period of time middle.
[ترجمه گوگل]پس از آن، تمام رم فقط در میان دلتنگی پوشانده شده است که مدت زمان طولانی ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد، سراسر روم فقط در هاله ای از دوره زمانی دراز قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lovesickness Chen shop, who accompanies me to look the setting sun falls traces the type.
[ترجمه گوگل]دلتنگی چن فروشگاه، که همراه من به نگاه غروب خورشید می افتد آثار نوع
[ترجمه ترگمان]\"Lovesickness چن\" (Lovesickness چن)که با من همراه است تا ببینید خورشید در حال غروب کردن از این نوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Come from scientific point of view say, is lovesickness a kind of disease really?
[ترجمه گوگل]بیایید از نظر علمی بگویید، آیا واقعاً دلتنگی نوعی بیماری است؟
[ترجمه ترگمان]از نقطه نظر علمی، آیا واقعا یک نوع بیماری است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She has pined away since she got lovesickness.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که دچار بیماری عشقی شده است، از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]اون بعد از اینکه \"lovesickness\" رو گرفت خیلی لاغر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did the person get lovesickness meeting snuffle?
[ترجمه گوگل]آیا این فرد در جلسه بیماری عشقی گرفتار شد؟
[ترجمه ترگمان]کسی با \"lovesickness\" قرار ملاقات داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No herb will cure lovesickness.
[ترجمه گوگل]هیچ گیاهی درد عشق را درمان نمی کند
[ترجمه ترگمان] هیچ گیاهی \"lovesickness\" رو درمان نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now the wind to flowers do not open,only a lovesickness.
[ترجمه گوگل]حالا باد به گل باز نمی شود، فقط یک دلتنگی است
[ترجمه ترگمان]اکنون باد به سوی گل ها باز نمی شود، فقط یک lovesickness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has marked effect in treating fear of bachelordom, cross in love, and lovesickness, and also can be applied in cooking, washing, buying, and baby care.
[ترجمه گوگل]در درمان ترس از مجردی، صلیب در عشق و دلتنگی تأثیر قابل توجهی دارد و همچنین می تواند در آشپزی، شستشو، خرید و مراقبت از نوزاد استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این اثر در درمان ترس از bachelordom، صلیب در عشق و lovesickness، و همچنین می تواند در پخت، شستن، خرید و مراقبت کودک اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His fire of life was extinguished bit by bit by the onset of the lovesickness.
[ترجمه گوگل]آتش زندگی او با شروع دلتنگی ذره ذره خاموش شد
[ترجمه ترگمان]براثر هجوم of، آتش زندگی خاموش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You alreadybeen at present most popular the most violent lovesickness virus, the only antidote sees me.
[ترجمه گوگل]شما در حال حاضر محبوب‌ترین ویروس بیماری عشق هستید، تنها پادزهری که من را می‌بینم
[ترجمه ترگمان]تو در حال حاضر قوی ترین ویروس رو در حال حاضر popular، تنها پادزهر من رو می بینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lovesick state, condition in which one pines with love

پیشنهاد کاربران

بپرس