ligand


(فیزیک) لیگاند

جمله های نمونه

1. No obvious regional differences in response to ligand were detected in these cultures.
[ترجمه گوگل]هیچ تفاوت منطقه ای آشکاری در پاسخ به لیگاند در این فرهنگ ها مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوت منطقه ای آشکاری در واکنش به لیگاند در این فرهنگ ها کشف نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ligand is also conducting phase three trials on Targretin for a form of lymphoma and is looking at it for other cancers.
[ترجمه گوگل]لیگاند همچنین در حال انجام آزمایشات فاز سه بر روی تارگرتین برای نوعی لنفوم است و در حال بررسی آن برای سایر سرطان ها است
[ترجمه ترگمان]Ligand همچنین سه آزمایش بر روی Targretin برای فرم of انجام می دهد و به دنبال سرطان ها به آن نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ligand binding to the EGF receptor therefore seems to be integrally associated with liver cell proliferation.
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد اتصال لیگاند به گیرنده EGF به طور یکپارچه با تکثیر سلول های کبدی مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد اتصال Ligand به گیرنده EGF همراه با تکثیر سلول کبد در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ligand is seeking another collaboration to develop diabetes drugs.
[ترجمه گوگل]لیگاند به دنبال همکاری دیگری برای تولید داروهای دیابت است
[ترجمه ترگمان]Ligand به دنبال هم کاری دیگر برای توسعه داروهای دیابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Similarly, one involving transfer from ligand to metal is called a reductive charge-transfer transition.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، انتقالی که شامل انتقال از لیگاند به فلز است، انتقال بار-انتقال بار کاهشی نامیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، یکی که شامل انتقال از لیگاند به فلز است، گذار انتقال بار تقلیلی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The binding mode of the ligand was completely preserved when the complex was prepared with the ligand.
[ترجمه گوگل]حالت اتصال لیگاند زمانی که کمپلکس با لیگاند آماده شد کاملاً حفظ شد
[ترجمه ترگمان]حالت اتصال لیگاند به طور کامل هنگامی که کمپلکس توسط لیگاند تهیه شد، حفظ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chiral amino alcohol is a kind of the ligand or catalyst with great potential for the development of catalytic asymmetric synthesis.
[ترجمه گوگل]آمینو الکل کایرال نوعی لیگاند یا کاتالیزور با پتانسیل زیادی برای ایجاد سنتز نامتقارن کاتالیزوری است
[ترجمه ترگمان]Chiral آمینو الکل نوعی از لیگاند یا کاتالیزور است که پتانسیل بالایی برای توسعه سنتز غیرمتقارن کاتالیتیک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: Fas and its ligand could play a an role in the injury of human glomerular cell.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: Fas و لیگاند آن می‌توانند در آسیب سلول‌های گلومرولی انسان نقش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Fas و لیگاند آن می تواند نقش مهمی در آسیب سلول glomerular انسان ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ethylenediamine tetra Methylenephosphonic acid is a new multidentate ligand.
[ترجمه گوگل]اتیلن دی آمین تترا متیلن فسفونیک اسید یک لیگاند چند دندانه جدید است
[ترجمه ترگمان]ethylenediamine tetra Methylenephosphonic acid یک لیگاند multidentate new است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result showed that ligand has good coordination ability with rare earth ions, and a binuclear complex was formed.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که لیگاند توانایی هماهنگی خوبی با یون‌های خاکی کمیاب دارد و یک کمپلکس دو هسته‌ای تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که لیگاند، توانایی هماهنگی خوبی با یون های گیاهی کمیاب دارد و یک کمپلکس binuclear شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A proliferation-induced ligand(APRIL)is a recently found member of tumor necrosis factor (TNF)superfamily.
[ترجمه گوگل]یک لیگاند ناشی از تکثیر (APRIL) یک عضوی است که اخیراً در ابرخانواده فاکتور نکروز تومور (TNF) یافت شده است
[ترجمه ترگمان]لیگاند جلوگیری از تکثیر (آوریل)یکی از اعضای خانواده نکروز تومور (TNF)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That is specifically activated by an artificial ligand called a chemical inducer of dimerization.
[ترجمه گوگل]که به طور خاص توسط یک لیگاند مصنوعی به نام القاء کننده شیمیایی دیمریزاسیون فعال می شود
[ترجمه ترگمان]این به طور خاص توسط یک لیگاند های مصنوعی بنام تحریک کننده شیمیایی of فعال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was found that the ligand and complex of polymers are thermotropic nematic liquid crystals with wide mesomorphic temperature range.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که لیگاند و کمپلکس پلیمرها کریستال‌های مایع نماتیک گرماگرد با دامنه دمای مزومورفیک وسیع هستند
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که لیگاند و کمپلکس پلیمر، بلوره ای مایع nematic با محدوده دمایی گسترده mesomorphic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results corroborate the role of these proteins in pheromone transport and elaborate the structural basis of ligand binding.
[ترجمه گوگل]نتایج نقش این پروتئین ها را در انتقال فرمون تأیید می کند و اساس ساختاری اتصال لیگاند را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج تایید می کنند که نقش این پروتیین ها در حمل و نقل فرومون و تعیین ساختار ساختاری اتصال لیگاند دخالت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Calcium will interfere and is eliminated by complexing with a ligand which binds calcium and not magnesium.
[ترجمه گوگل]کلسیم تداخل خواهد داشت و با کمپلکس شدن با لیگاندی که به کلسیم و نه منیزیم متصل می شود، از بین می رود
[ترجمه ترگمان]کلسیم مداخله می کند و با کمپلکس دادن لیگاند، که کلسیم و منیزیم را پیوند می دهد، از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] لیگاند
[زمین شناسی] واحدی (یون، مولکول، گروه مولکولی ) که در یک مجموعه (گروه چنداتمی) به یون مرکزی فلز متصل می شود.
[نساجی] لیانگ- پیوند مولکولی - الکترون پیوندی
[پلیمر] لیگاند

پیشنهاد کاربران

مولکول پیک
مولکول ناقل پیام
to bind : متصل شدن
در زیست شناسی برای متصل شدن ماده ای به ماده دیگر گفته می شود. که از کلمه لاتین ligare نشات گرفته شده است.
ligand ( شیمی )
واژه مصوب: لیگاند
تعریف: هر مولکول یا آنیونی که در فضای هم آرایی اتم یا یون مرکزی شرکت کند
ماده شیمیایی ( زیست شناسی )

بپرس