licorice

/ˈlɪkərɪʃ//ˈlɪkərɪs/

معنی: شیرین بیان، مهک، سوس
معانی دیگر: (گیاه شناسی) شیرین بیان (glycyrrhiza glabra از خانواده ی pea)، ریشه ی شیرین بیان، مهک glabra glycyrrhiza

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a European plant of the legume family, having a strong, sweet odor and flavor similar to anise.

(2) تعریف: an extract made from the root of this or similarly flavored plants, used as a flavoring.

(3) تعریف: a chewy candy flavored with licorice.

جمله های نمونه

1. A canister of Red Vines licorice sticks, $ 5 at supermarkets.
[ترجمه گوگل]یک قوطی چوب شیرین بیان قرمز انگور، 5 دلار در سوپرمارکت ها
[ترجمه ترگمان]یک مخزن از تاک Vines قرمز، ۵ دلار در سوپرمارکت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Licorice Phytosome enhances better absorption of the active ingredients and increases their effectiveness for a prolonged period of time.
[ترجمه گوگل]فیتوزوم شیرین بیان باعث افزایش جذب بهتر مواد فعال و افزایش اثربخشی آنها برای مدت طولانی می شود
[ترجمه ترگمان]Licorice Phytosome جذب بهتری از ترکیبات فعال را افزایش داده و اثربخشی آن ها را برای مدت زمان طولانی افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ingredient: Plant coenzyme Q JIAYING reductase polypeptide, licorice extract.
[ترجمه گوگل]ترکیب: کوآنزیم گیاهی پلی پپتید ردوکتاز Q JIAYING، عصاره شیرین بیان
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: coenzyme گیاهی coenzyme JIAYING reductase polypeptide، عصاره شیرین بیان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ingredient: Licorice Extract, Soothing Factor, Chamomile, Hamamelis, Aloe Extract, Permeating Ion Factor.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: عصاره شیرین بیان، عامل تسکین دهنده، بابونه، هاماملیس، عصاره آلوئه ورا، فاکتور یون نفوذ کننده
[ترجمه ترگمان]Ingredient: استخراج Licorice، عامل soothing، Chamomile، Hamamelis، آلوئه استخراج، عامل یونی permeating
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The extracts of licorice, marshmallow and yarrow milfoil relieve skin and exercise their moisturizing and healing effects.
[ترجمه گوگل]عصاره شیرین بیان، گل ختمی و میل فویل بومادران پوست را تسکین می دهد و اثرات مرطوب کنندگی و التیام بخشی آنها را اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]عصاره شیرین بیان، مارشملو و yarrow milfoil پوست را تسکین می دهد و اثرات مرطوب کنندگی و التیام بخشی آن ها را تمرین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Licorice root tea is great for sore throats.
[ترجمه علی اصغر بیگی] چای ریشه شیرین بیان برای گلودرد عالیه.
|
[ترجمه گوگل]چای ریشه شیرین بیان برای گلودرد عالی است
[ترجمه ترگمان] چای \"شیرین بیان\" برای گلو درد خیلی خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Aromas of black olive, red currant and licorice.
[ترجمه گوگل]رایحه زیتون سیاه، توت قرمز و شیرین بیان
[ترجمه ترگمان]aromas از زیتون سیاه و شیرین بیان و شیرین بیان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The method extracting Glycyrrhizin from licorice by using the extraction material of alcohol ammonia was introduced.
[ترجمه گوگل]روش استخراج گلیسیریزین از شیرین بیان با استفاده از ماده استخراج الکل آمونیاک معرفی شد
[ترجمه ترگمان]روش استخراج Glycyrrhizin از شیرین بیان گرفته تا استفاده از مواد استخراجی از آمونیاک الکل معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These include sassafras, vanilla, wintergreen, cherry-tree bark, licorice root, black cherry and cane sugar.
[ترجمه گوگل]اینها عبارتند از ساسافراس، وانیل، زمستان سبز، پوست درخت گیلاس، ریشه شیرین بیان، گیلاس سیاه و شکر نیشکر
[ترجمه ترگمان]این ها شامل sassafras، وانیل، wintergreen، درخت گیلاس، درخت شیرین بیان، درخت گیلاس سیاه و شکر نیشکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whitening Chinese medicine: material: Baizhi, licorice, nucleolus, Angelica, powder, sandalwood and other sub Yanmo.
[ترجمه گوگل]سفید کننده طب چینی: مواد: Baizhi، شیرین بیان، هسته، گلپر، پودر، چوب صندل و سایر زیر Yanmo
[ترجمه ترگمان]داروی غذای چینی: ماده: Baizhi، شیرین بیان، nucleolus، Angelica، پودر چوب، چوب صندل و دیگر sub
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The same is true of rose hips, licorice, slippery elm, capsicum, or mullein teas taken to alleviate some of the symptoms of colds and coughs.
[ترجمه گوگل]همین امر در مورد چای های گل رز، شیرین بیان، نارون لغزنده، فلفل دلمه ای یا دمنوش هایی که برای کاهش برخی از علائم سرماخوردگی و سرفه مصرف می شوند، صادق است
[ترجمه ترگمان]درست است که hips، شیرین بیان، نارون slippery، یا چای خوری، که بعضی از علایم سرماخوردگی و سرفه را کم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Huangling there, Radix, Zhimu, 13 kinds of licorice, and other wild herbs.
[ترجمه گوگل]Huangling در آنجا، Radix، Zhimu، 13 نوع شیرین بیان، و دیگر گیاهان وحشی
[ترجمه ترگمان]Huangling، radix، Zhimu، ۱۳ نوع شیرین بیان و دیگر گیاهان وحشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ingredients: Water, vitamin C palmitate, licorice extract, hydroxyethyl cellulose, alkyl phosphate potassium salt, coconut oil amide of monoethanolamine, amino acid moisturizing agents.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: آب، ویتامین C پالمیتات، عصاره شیرین بیان، هیدروکسی اتیل سلولز، نمک پتاسیم آلکیل فسفات، آمید روغن نارگیل مونو اتانول آمین، عوامل مرطوب کننده اسید آمینه
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: آب، ویتامین C palmitate، عصاره شیرین بیان، hydroxyethyl سلولز، نمک فسفات پتاسیم، روغن نارگیل amide of، عوامل amino اسید آمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ingredients: Premium Grade Brown Rice, Dangshen, Licorice and natural herbs.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: برنج قهوه ای درجه یک، دانگشن، شیرین بیان و گیاهان طبیعی
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: Premium Brown رایس، Dangshen، Licorice و گیاهان طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Very pretty aromas of currants, licorice and lead pencil. Full-bodied with a solid core of velvety tannins and a long finish.
[ترجمه گوگل]رایحه بسیار زیبای توت، شیرین بیان و مداد سربی بدن کامل با هسته ای جامد از تانن های مخملی و پوششی بلند
[ترجمه ترگمان]یه عالمه کشمش، شیرین بیان و مداد سربی bodied کامل با یه هسته نرم مخملی و یه پایان طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیرین بیان (اسم)
licorice, liquorice

مهک (اسم)
licorice

سوس (اسم)
sauce, licorice, liquorice

انگلیسی به انگلیسی

• leguminous plant; root of the licorice plant (used in medicine, liquors and candy); candy flavored with licorice

پیشنهاد کاربران

شیرین بیان Liquorice - Licorice
نام علمی Glycyrrhiza globra
شیرین ، دلچسب
شیرین بیان

بپرس