krypton

/ˈkrɪptan//ˈkrɪptɒn/

(شیمی) کریپتون (گاز کمیاب که به مقدار بسیار کم در هوا وجود دارد ـ نشان آن: kr، وزن اتمی: 83/80، شماره ی اتمی: 36، چگالی: 3/733 g/l، نقطه ی گداز: -156/6c، نقطه ی جوش: -152/3c)، نقطهی گداز: 156/6c

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an inert gaseous chemical element that has thirty-six protons in each nucleus, used esp. as the atmosphere in high-powered light bulbs. (symbol: Kr)

جمله های نمونه

1. They are the noble gases: neon, argon, krypton, xenon, and radon.
[ترجمه گوگل]آنها گازهای نجیب هستند: نئون، آرگون، کریپتون، زنون و رادون
[ترجمه ترگمان]آن ها گازهای نجیب: نئون، آرگون، کریپتون، xenon و رادون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A compromise was needed; a mixture of krypton and argon proved suitable.
[ترجمه گوگل]مصالحه لازم بود مخلوطی از کریپتون و آرگون مناسب بود
[ترجمه ترگمان]یک سازش مورد نیاز بود؛ مخلوطی از کریپتون و آرگون مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For matrix materials like methane, nitrogen, krypton and xenon, this is not too surprising.
[ترجمه گوگل]برای مواد ماتریسی مانند متان، نیتروژن، کریپتون و زنون، این خیلی تعجب آور نیست
[ترجمه ترگمان]برای مواد ماتریس مثل متان، نیتروژن، کریپتون و xenon، این خیلی عجیب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Krypton gas-peril of the new reprocessing plant in Cumbria has been exposed by the Mirror.
[ترجمه گوگل]خطر گاز کریپتون در کارخانه جدید بازفرآوری در کامبریا توسط Mirror افشا شده است
[ترجمه ترگمان]خطر گاز کریپتون - خطر کارخانه فرآوری مجدد جدید در Cumbria Cumbria توسط آینه در معرض قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the krypton component of mixture gases is filled, the power and total luminous flux of compact fluorescent lamps will be reduced to be down 5- 10%, and the lamp voltage is also reduced too.
[ترجمه گوگل]اگر جزء کریپتون گازهای مخلوط پر شود، توان و شار نوری کل لامپ های فلورسنت فشرده 5 تا 10 درصد کاهش می یابد و ولتاژ لامپ نیز کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر جز کریپتون با گازهای مخلوط پر شود، قدرت و شار نوری کل لامپ های مهتابی فشرده تا ۵ تا ۱۰ درصد کاهش خواهند یافت و ولتاژ لامپ نیز کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Places stress on krypton lamp current repair and light channel adjustment.
[ترجمه گوگل]بر تعمیر جریان لامپ کریپتون و تنظیم کانال نور فشار وارد می کند
[ترجمه ترگمان]مکان ها بر روی تعمیر و تنظیم جریان لامپ و تنظیم کانال نور تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Modeling the turbulent processes—giant impacts and extreme ultraviolet radiation, for instance—that could drive xenon fractionation leads to what Pepin calls a "krypton problem. "
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی فرآیندهای متلاطم - برای مثال، ضربه‌های غول‌پیکر و تشعشعات فرابنفش شدید - که می‌توانند باعث شکنش زنون شوند، منجر به چیزی می‌شود که پپین آن را «مشکل کریپتون» می‌نامد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مدلسازی فرآیندهای آشفته - اثرات عظیم و تابش شدید فرابنفش - که می تواند xenon fractionation را هدایت کند، منجر به آن چیزی است که Pepin به آن \"مشکل کریپتون\" می نامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The technology on Krypton, Superman's home world, was based on manipulating the growth of crystals.
[ترجمه گوگل]فناوری کریپتون، دنیای خانه سوپرمن، مبتنی بر دستکاری رشد کریستال ها بود
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کریپتون، دنیای خانگی سوپرمن، مبتنی بر دستکاری رشد بلورها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the effect of krypton laser photocoagulation on branch retinal vein occlusion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر انعقاد نوری لیزر کریپتون بر انسداد ورید شاخه ای شبکیه
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر of های لیزر بر روی انسداد شبکیه شاخه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Better you come from Earth or Krypton ( Where Superman came from ), nether Mars nor Mercury.
[ترجمه گوگل]بهتر است از زمین یا کریپتون (جایی که سوپرمن از آنجا آمده)، نه از مریخ و نه از عطارد بیایید
[ترجمه ترگمان]بهتر است از زمین یا کریپتون حاصل کنید (جایی که سوپرمن از آن می اید)، \"مارس\" و \"عطارد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. K. Neon, argon, and krypton are obtained from fractional distillation of liquid air.
[ترجمه گوگل]K نئون، آرگون و کریپتون از تقطیر جزئی هوای مایع به دست می آیند
[ترجمه ترگمان]K نیون، آرگون و کریپتون از تقطیر کسری از هوای مایع به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: To observe the curative effect of krypton laser and TCM on thrombosis of central vein of retina.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی لیزر کریپتون و TCM بر ترومبوز ورید مرکزی شبکیه
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر علاج ناپذیری از لیزر و TCM در thrombosis of مرکزی شبکیه چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His sensitive portrayal of the last son of Krypton earned acclaim even from critics who didn't like the film.
[ترجمه گوگل]بازی حساس او از آخرین پسر کریپتون حتی از سوی منتقدانی که فیلم را دوست نداشتند، مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تصویر حساس او از آخرین پسر کریپتون حتی از منتقدان که فیلم را دوست نداشتند مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "They assume that since they don't see solar-type krypton today in this one reservoir, that it was never there," Pepin says.
[ترجمه گوگل]پپین می‌گوید: «آنها تصور می‌کنند از آنجایی که امروزه کریپتون از نوع خورشیدی را در این مخزن نمی‌بینند، هرگز آنجا نبوده است»
[ترجمه ترگمان]Pepin می گوید: \" آن ها فرض می کنند که از آنجا که امروزه در این دریاچه از نوع خورشیدی چیزی نمی بینند، هرگز وجود ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] کریپتون - گاز کمیاب و بی اثر که به مقدار بسیار کم در هوا وجود دارد
[برق و الکترونیک] کریپتون عنصر گازی بی اثر با عدد اتمی 36 و وزن اتمی 830/80.

انگلیسی به انگلیسی

• inert gaseous element which is mainly used in gas discharge lamps and fluorescent lamps (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس