koranic

/kɒˈrænɪk//kəˈrænɪk/

معنی: قرانی، وابسته بقران
معانی دیگر: قرانی، وابسته بقران

جمله های نمونه

1. A more expensive model recites a different Koranic verse at each hour.
[ترجمه گوگل]یک مدل گران‌تر در هر ساعت یک آیه قرآنی متفاوت را تلاوت می‌کند
[ترجمه ترگمان]هر ساعت یک مدل گران تر از آیات قرآنی مختلف را تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The populace has always been mobilized around the Koranic concept of taghiya.
[ترجمه گوگل]مردم همیشه پیرامون مفهوم قرآنی تقیه بسیج شده اند
[ترجمه ترگمان]مردم همواره در اطراف مفهوم قرآنی of بسیج شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And there are, of course, Koranic manuscripts with refined calligraphy.
[ترجمه گوگل]و البته نسخ خطی قرآنی با رسم الخط مصفا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و البته نسخه های خطی قرآنی با خوشنویسی اصلاح شده وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objects bearing geometric decorations and Koranic inscriptions were clearly aimed at the Islamic market.
[ترجمه گوگل]اشیایی که دارای تزیینات هندسی و کتیبه های قرآنی بودند به وضوح بازار اسلامی را هدف قرار می دادند
[ترجمه ترگمان]اشیا دارای تزئینات هندسی و نوشته های قرآنی به روشنی در بازار اسلامی هدف قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Seven Koranic teachers in Senegal have been condemned to jail sentences after they were found guilty of forcing children to beg.
[ترجمه گوگل]هفت معلم قرآن در سنگال به دلیل مجرم شناخته شدن برای اجبار کودکان به گدایی به زندان محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]هفت معلم قرآن در سنگال پس از گناهکار شناخته شدن کودکان برای گدایی محکوم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dawood is a Koranic scholar from Cairo.
[ترجمه گوگل]داوود یک محقق قرآنی اهل قاهره است
[ترجمه ترگمان]داوود یک دانشمند قرآنی اهل قاهره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. " And in a Koranic verse dated by scholars to the final years of Muhammad's life, God tells humankind that he has "made you into nations and tribes, so that you might come to know one another.
[ترجمه گوگل]و در آیه ای از قرآن که تاریخ آن توسط دانشمندان به سالهای پایانی عمر محمد (ص) می رسد، خداوند به بشریت می گوید که «شما را ملت ها و قبیله ها قرار داد تا یکدیگر را بشناسید
[ترجمه ترگمان]\"و در یک آیه قرآنی که از سوی دانشمندان تا آخرین سال های زندگی محمد نوشته شده، خداوند به انسان ها می گوید که او\" شما را به ملت ها و قبیله ها تبدیل کرده است تا شما به یکدیگر آشنا شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gadhafi's Green Book, a semicoherent blend of Koranic interpretation, socialism and pan-Arabism published in 197
[ترجمه گوگل]کتاب سبز قذافی، ترکیبی نیمه منسجم از تفسیر قرآن، سوسیالیسم و ​​پان عربیسم که در سال 197 منتشر شد
[ترجمه ترگمان]کتاب سبز قذافی، ترکیبی از تفسیر قرآنی، سوسیالیسم و پان - عربیسم که در ۱۹۷ مورد منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But that sentence will be doubled if his Koranic recitation classes fail to make him a "hafez", someone who knows the Koran by heart.
[ترجمه گوگل]اما اگر کلاس های قرائت قرآن او نتواند از او «حافظ» بسازد، این جمله دو برابر می شود، کسی که قرآن را از روی قلب می داند
[ترجمه ترگمان]اما این حکم دو برابر خواهد شد اگر کلاسه ای قرائت قرآن او نتوانند او را \"hafez\" بنامند، کسی که قران را ازبر می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In one feeding centre the room for the dead had become a Koranic school for young children.
[ترجمه گوگل]در یکی از مراکز تغذیه، اتاق مردگان به مدرسه قرآنی برای کودکان خردسال تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]در یک مرکز تغذیه، اتاق برای کشتگان یک مدرسه قرآنی برای کودکان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And in the past 20 years some Islamic states, notably Iran and Pakistan, have tried to reimpose the Koranic ban—in practice, that is, to make bankers find ways round it.
[ترجمه گوگل]و در 20 سال گذشته برخی از دولت های اسلامی، به ویژه ایران و پاکستان، تلاش کرده اند تا ممنوعیت قرآن را مجدداً اعمال کنند - در عمل، یعنی بانکداران را وادار به یافتن راه هایی برای مقابله با آن کنند
[ترجمه ترگمان]و در ۲۰ سال گذشته، برخی از کشورهای اسلامی، به ویژه ایران و پاکستان، سعی کرده اند تا مانع از ممنوعیت قرآنی شوند - در عمل، یعنی وادار کردن بانکداران به یافتن راه هایی برای دور کردن آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hence, while the influence of orthodox Christianity upon the Koran has been slight, apocryphal and heretical Christian legends, on the other hand, are one of the original sources of Koranic faith.
[ترجمه گوگل]از این رو، در حالی که تأثیر مسیحیت ارتدوکس بر قرآن ناچیز بوده است، از سوی دیگر، افسانه های آخرالزمانی و بدعت آمیز مسیحی یکی از منابع اصلی ایمان قرآنی است
[ترجمه ترگمان]از این رو، در حالی که تاثیر مسیحیت سنتی بر قرآن اندک، افسانه های دروغین و کفرآمیز بوده است، از سوی دیگر، یکی از منابع اصلی ایمان قرآنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One of them left behind a video that quoted Koranic verses, cited conflicts between Western and Muslim nations and showed wartime footage.
[ترجمه گوگل]یکی از آنها ویدئویی را از خود به جای گذاشت که در آن آیات قرآن استناد می‌کرد، درگیری‌های بین کشورهای غربی و مسلمانان را ذکر می‌کرد و فیلم‌های دوران جنگ را نشان می‌داد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها از پشت ویدئویی که به نقل از آیات قرآن آمده است، اشاره کرد و به درگیری ها بین کشورهای غربی و مسلمان اشاره کرد و فیلم های دوران جنگ را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its fighters now style themselves as religious warriors, and its propaganda is laced with Koranic verses.
[ترجمه گوگل]مبارزان آن اکنون خود را جنگجویان مذهبی می دانند و تبلیغات آن با آیات قرآن آمیخته شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون مبارزان آن خود را جنگجویان مذهبی معرفی می کنند و تبلیغات آن با آیات قرآنی همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرانی (صفت)
koranic

وابسته به قرآن (صفت)
koranic

انگلیسی به انگلیسی

• of the koran (sacred book of the muslims)
koranic is used to describe things which belong or relate to the koran.

پیشنهاد کاربران

بپرس