kith

/kɪθ//kɪθ/

معنی: علم اداب معاشرت، دانش و معرفت، همشهریان، وطن مالوف
معانی دیگر: دوستان، آشنایان، همسایگان (امروزه فقط بدین صورت به کار می رود: دوستان و خویشاوندان kith and kin)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: those with whom one shares friendship, a common language and culture, and the like. (See kith and kin.)

جمله های نمونه

1. Better be blamed by our kith and kin, than be kissed by the enemy.
[ترجمه گوگل]بهتر است مورد سرزنش خویشاوندانمان قرار بگیریم تا اینکه توسط دشمن بوسیده شویم
[ترجمه ترگمان]در این صورت دشمنان و قوم و خویش ما را در آغوش گرفتن دشمن ملامت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All John's kith and kin came to his wedding.
[ترجمه گوگل]همه اقوام جان به عروسی او آمدند
[ترجمه ترگمان]همه اقوام جان و خویشان جان به عروسی او آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't quarrel with him; he's your own kith and kin. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]با او دعوا نکنید؛ او اقوام و خویشاوندان شماست فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]با او دعوا نکنید، قوم و خویش های خودتان است لغت نامه از جمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such quarrels take place even among one's own kith and kin.
[ترجمه گوگل]این گونه دعواها حتی در میان خویشاوندان و خویشاوندان نیز رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]این دعواها حتی در میان قوم و خویش های قوم و kin هم صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No, he's neither kith nor kin to me.
[ترجمه گوگل]نه، او با من نه خویشاوند است و نه خویشاوند
[ترجمه ترگمان]نه، او نه خویشاوند من است و نه خویشاوند من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has returned to live in Italy, where he'll be surrounded by his kith and kin.
[ترجمه گوگل]او برای زندگی در ایتالیا بازگشته است، جایی که در محاصره خویشاوندان و خویشاوندانش قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]او برگشت تا در ایتالیا زندگی کند، جایی که در آن با قوم و خویش ها احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Naval husbands, she said, were loyal to their shipmates ahead of kith, kin or country.
[ترجمه گوگل]او گفت که شوهران نیروی دریایی به همسفران خود پیش از خویشاوندان، خویشاوندان یا کشورشان وفادار بودند
[ترجمه ترگمان]گفت: شوهران تازه نفس، به رفقای their که پیش از ایشان هستند وفادار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chinese people living all over the world are our kith and kin.
[ترجمه گوگل]مردم چینی که در سرتاسر جهان زندگی می کنند، خویشاوندان ما هستند
[ترجمه ترگمان]مردم چین که در سراسر دنیا زندگی می کنند خویشاوند و خویشاوند ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How could he do such an awful thing to his own kith and kin?
[ترجمه گوگل]چطور می‌توانست چنین کار بدی با هموطنان خودش انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]چه گونه می توانست چنین کار وحشتناکی را با دوستان و اقوام خود انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The vicinity always has many smoker, or parents, or kith and kin, or neighbour, they always blow a cloud because of us.
[ترجمه گوگل]اطراف همیشه سیگاری، یا والدین، یا خویشاوندان، یا همسایه‌های زیادی دارد، آنها همیشه به خاطر ما ابر می‌زنند
[ترجمه ترگمان]این حوالی همیشه سیگاری دارد، یا پدر و مادر، یا قوم و خویش، یا همسایه، و یا همسایه، آن ها همیشه یک ابر را به خاطر ما منفجر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم اداب معاشرت (اسم)
etiquette, kith

دانش و معرفت (اسم)
kith

همشهریان (اسم)
kith

وطن مالوف (اسم)
kith

انگلیسی به انگلیسی

• friends and acquaintances, neighbors; family members, relatives

پیشنهاد کاربران

بپرس