kind of

/ˈkaɪndʌv//kaɪndɒv/

معنی: تاحدی، تا درجهای
معانی دیگر: (عامیانه) تقریبا، تا اندازه ای، نسبتا

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) somewhat; rather.
مترادف: pretty, rather, somewhat
مشابه: moderately

- He's actually kind of nice.
[ترجمه Moonlight] اون درواقع یه جورایی خوبه
|
[ترجمه گوگل] او در واقع به نوعی خوب است
[ترجمه ترگمان] راستش یه جورایی قشنگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Every kind of peaceful cooperation among men is primarily based on mutual trust and only secondly on institutions such as courts of justice and police.
[ترجمه گوگل]هر نوع همکاری مسالمت آمیز میان مردان در درجه اول مبتنی بر اعتماد متقابل است و ثانیاً بر نهادهایی مانند دادگاه های دادگستری و پلیس استوار است
[ترجمه ترگمان]هر نوع هم کاری صلح آمیز در میان مردان اصولا مبتنی بر اعتماد متقابل و ثانیا در موسساتی مانند دادگاه ها دادگستری و پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Crane is a kind of bird with very long legs and neck.
[ترجمه گوگل]جرثقیل نوعی پرنده با پاها و گردن بسیار بلند است
[ترجمه ترگمان]مرغ نوعی پرنده با پاها و گردن بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm not the kind of person who would do that.
[ترجمه گوگل]من آدمی نیستم که این کار را بکنم
[ترجمه ترگمان]من از اون آدم هایی نیستم که همچین کاری بکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Aluminium is a kind of metal.
[ترجمه گوگل]آلومینیوم نوعی فلز است
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم نوعی فلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was the kind of rumour that it is impossible to refute.
[ترجمه گوگل]این شایعه ای بود که رد کردن آن غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]این نوعی شایعه بود که نمی توان آن را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What kind of house do you live in?
[ترجمه گوگل]شما در چه خانه ای زندگی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]تو اینجا چه جور خانه ای زندگی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This kind of reasoning is deeply perverse.
[ترجمه گوگل]این نوع استدلال عمیقاً انحرافی است
[ترجمه ترگمان]این نوع استدلال به طور عمیق فاسد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Get your ideas into some kind of order before beginning to write.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع به نوشتن، ایده های خود را به نوعی ترتیب دهید
[ترجمه ترگمان]پیش از شروع نوشتن، ایده های خود را به نوعی نظم و ترتیب برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What kind of snacks should we have?
[ترجمه گوگل]چه نوع تنقلاتی بخوریم؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع of باید داشته باشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fashion is not only a kind of appearance, or an inner, popular may not be suitable for you, but according to their own characteristics to dress up yourself, you belong to that kind, mature, lady, or simple and natural, or pure, or movement, a fact that can all be fashionable.
[ترجمه گوگل]مد نه تنها یک نوع ظاهر است، یا ممکن است درونی، محبوبیتی برای شما مناسب نباشد، بلکه با توجه به ویژگی های خود برای آرایش کردن، شما متعلق به آن مهربان، بالغ، خانم، یا ساده و طبیعی، یا خالص هستید یا حرکت، واقعیتی که همه می توانند مد باشند
[ترجمه ترگمان]مد نه تنها نوعی ظاهر است، یا یک طبقه داخلی، ممکن است برای شما مناسب نباشد، اما با توجه به ویژگی های خودشان برای پوشیدن خودتان، شما به این نوع، بالغ، خانم، ساده و طبیعی و یا حرکت خالص تعلق دارید، این واقعیت است که همه می توانند مد روز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What kind of fish is this?
[ترجمه گوگل]این چه نوع ماهی است؟
[ترجمه ترگمان]این دیگه چه جور ماهی آیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It might sound like some kind of wild fantasy, but it wasn't an erotic experience at all.
[ترجمه گوگل]ممکن است شبیه نوعی فانتزی وحشی به نظر برسد، اما اصلاً یک تجربه شهوانی نبود
[ترجمه ترگمان]ممکن بود مثل یک رویای وحشیانه به نظر برسد، اما این تجربه شهوانی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't say that kind of thing so loudly.
[ترجمه گوگل]این قدر بلند حرف نزن
[ترجمه ترگمان]این قدر بلند حرف نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What kind of tours are available?
[ترجمه گوگل]چه نوع تورهایی موجود است؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع تورهایی در دست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Everlasting and unchanging, kind of mistake.
[ترجمه گوگل]ابدی و تغییر ناپذیر، نوعی اشتباه
[ترجمه ترگمان] دائمی و بی تغییر، یه اشتباه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاحدی (قید)
nearly, some, pretty, partly, kind of, somewhat

تا درجه ای (قید)
kind of

انگلیسی به انگلیسی

• somewhat, a bit, moderately, kinda (slang)

پیشنهاد کاربران

همچین همچون - بگی نگی
I'm kind of broke
وضع مالیم همچین خوب نیست - بگی نگی ورشکسته ام
عبارت kind of به معنی یه جورایی، همچی و. . . است که در محاوره به شکل kinda در میاد و کاربردهای متنوعی داره خیلی وقتا پیش میاد می خوایم از بار معنایی کلمه ای کم کنیم، یا خودمونی تر بگیم، یا ضربشو بگیریم اینجاهاست که از kind of و البته هم معنی هاش یعنی type of و sort of استفاده میکنیم
...
[مشاهده متن کامل]

I kind of like her
یه جورایی خوشم میاد ازش
It's kind of cold in here
اینجا همچی سرده ها
دقت کنید که kind of رو به خصوص قبل از فعل و صفت به کار می بریم

Kinda
What kind of game is she playing?
چه نوع گیمی را او درحال بازی کردن است ؟
به معنی چه نوع
به شکلی
تقریبا آره
Synonyms: in a way , a bit , sort of , kind of , in some way, somewhat
چیزی شبیه به
به نوعی
مورد علاقه
My kind of cat گربه مورد علاقه من
بگی نگی تا حدودی
تا حدی

تا حدودی
تقریبا
تا حدی
یه چیزی تو این مایه ها و این ها
Syn: nearly
Almost
تا حدی، تا اندازه ای
یه جورایی
یه جورایی
so so
( also kinda American English )
( در انگلیسی آمریکایی به اینصورت هم نوشته میشه: kinda )
spoken slightly but not exactly, or in some ways SYN sort of
گفته شده اندکی نه دقیق، یا از بعضی جهات
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: sort of به معنی کمی، تا اندازه ای
مثال:
. I’m kind of glad I didn’t win
یه جورایی خوشحالم برنده نشدم.
?He’s kinda dumb, isn’t he
او یه جورایی احمقه. نه؟

تا حدی
برای مثال this music kind of cool
این اهنگ تاحدی باحاله

یک جورایی— نوع - تقریبا
کم و بیش، بگی نگی
یه جورایی تقریبا
نوع . گونه تاحدی
مثلا
it’s kind of useful
میشه تا حدی مفیده
به نوعی - یه جوری
تقریبا تا حدودی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس