kiddy

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: kiddies
• : تعریف: (informal) a child.

جمله های نمونه

1. The man who put the flash into kiddy science and engineering was obsessed with mastery and given to showmanship, says Brown.
[ترجمه عیسی علوی] براون می گوید : شخصی که نور را وارد علم و مهندسی کرد وسواس استادی داشت و آن را به امور تبلیغات سپرد
|
[ترجمه گوگل]براون می‌گوید مردی که فلش را در علم و مهندسی بچه‌گانه قرار داده بود، وسواس زیادی به تسلط داشت و به نمایشگری علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]براون می گوید: مردی که نور فلاش را به علم و مهندسی تبدیل کرد، شیفته مهارت بود و به showmanship ها داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The kiddy plate here looks wonderful. I wouldn't mind having that myself.
[ترجمه عیسی علوی] آن بشقاب کوچک بنظر عالی میاد فکر نکنم بتونم اونو داشته باشم
|
[ترجمه گوگل]بشقاب بچه اینجا فوق العاده به نظر می رسد من خودم بدم نمی آید که آن را داشته باشم
[ترجمه ترگمان] یه بشقاب کوچک خیلی عالی به نظر میاد اهمیتی نمی دادم که خودم این کار را بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You called it a script kiddy language, remember?
[ترجمه عیسی علوی] یادته گفتی اون دستنوشته به زبان کودکانه است؟
|
[ترجمه گوگل]اسمش را گذاشتی زبان بچه گانه، یادت هست؟
[ترجمه ترگمان]تو بهش گفتی یه فیلمنامه یه زبون دیگه، یادته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now, which one of you naughty kiddy been messing with the Shadow Man?
[ترجمه عیسی علوی] الان کدامیک از شما شیطون بچه ها با مرد سایه بازی می کند؟
|
[ترجمه گوگل]حالا، کدام یک از شما بچه های شیطون با مرد سایه قاطی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]حالا، کدوم یکی از شما بچه شیطونی رو با سایه سایه بازی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mom also took Dashu and Huahua for a kiddy roller coaster ride. Both requested to ride a second time!
[ترجمه عیسی علوی] مادر داشو و هاوا را به ترن هوایی بچگانه برد هر دو تاشون خواستند یکبار دیگر سوار ترن شوند!
|
[ترجمه گوگل]مامان همچنین داشو و هواهوا را برای ترن هوایی بچه‌گانه برد هر دو درخواست کردند برای بار دوم سوار شوند!
[ترجمه ترگمان]مامان هم Dashu و Huahua را برای یک ترن هوایی kiddy گرفت هر دوی آن ها درخواست کردند که برای بار دوم سواری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kiddy Education provides one-to-one tutoring in your own home by experienced, qualified teachers.
[ترجمه گوگل]Kiddy Education آموزش های فردی را در خانه شما توسط معلمان مجرب و واجد شرایط ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]آموزش پیش دبستانی یک تدریس خصوصی در خانه خود توسط معلمان باتجربه و واجد شرایط فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead a small child riding a kiddy - car finally emerges tied to the end of the rope.
[ترجمه گوگل]در عوض یک کودک کوچک سوار بر یک بچه - بالاخره ماشینی که به انتهای طناب بسته شده است بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]در عوض یک کودک کوچک سوار بر ماشین، در نهایت به انتهای طناب بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Kiddy Tutors has a dedicated team of over 20 qualified experienced teachers offering one-to-one tuition in all subjects.
[ترجمه گوگل]Kiddy Tutors دارای یک تیم اختصاصی متشکل از 20 معلم با تجربه واجد شرایط است که در همه موضوعات شهریه را به صورت یک به یک ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]Kiddy Tutors یک تیم اختصاصی از بیش از ۲۰ معلم با تجربه واجد شرایط برای ارائه یک تدریس خصوصی در همه زمینه ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We can't ride the kiddy rides because we're too tall.
[ترجمه گوگل]ما نمی‌توانیم سواری‌های بچه‌گانه را سوار کنیم، زیرا خیلی قد بلند هستیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که ما بیش از حد قد بلند داریم نمی توانیم سواری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't buy the kiddy ones, they're a waste of money.
[ترجمه گوگل]بچه ها را نخرید، آنها هدر دادن پول هستند
[ترجمه ترگمان]این بچه دی گه رو از دست نده، پول زیادی هدر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kiddy Tutors is a well-established, professional tuition service and we aim to assist students to reach their potential.
[ترجمه گوگل]Kiddy Tutors یک سرویس آموزشی معتبر و حرفه ای است و هدف ما کمک به دانش آموزان برای دستیابی به پتانسیل خود است
[ترجمه ترگمان]Kiddy Tutors یک سرویس تدریس حرفه ای معروف است و هدف ما این است که به دانش آموزان کمک کنیم تا به توانایی های بالقوه خود برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Still, you cant swim in the kiddy pool .
[ترجمه گوگل]با این حال، شما نمی توانید در استخر بچه شنا کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، تو نمی توانی در آبگیر کوچک بچه شنا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Kiddy ! Why did you rob our money bag?
[ترجمه گوگل]بچه ! چرا کیف پول ما را دزدیدی؟
[ترجمه ترگمان]! Kiddy - - - - - - - چرا کیف پول ما رو دزدیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A kiddy pool is one great way to provide your Borzoi with a cool relief in the hot weather.
[ترجمه گوگل]استخر بچه‌ها یکی از راه‌های عالی برای ایجاد آرامش در برزوی شما در هوای گرم است
[ترجمه ترگمان]استخر kiddy یک راه عالی برای تامین آب و هوای گرم در آب و هوای گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• young child (slang)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : kid
✅️ اسم ( noun ) : kid / kiddie ( kiddy )
✅️ صفت ( adjective ) : kid
✅️ قید ( adverb ) : _
بچگانه

بپرس