1. As soon as he kicked the bucket, he started to become famous.
[ترجمه پروا] به محض این که مرد تازه معروف شدنش شروع شد.|
[ترجمه حسيني] بمحض اینکه به درک واصل شد، معروف شد|
[ترجمه Roxana] همین که غزل خداحافظی رو خوند، مشهور شد.|
[ترجمه گوگل]به محض لگد زدن به سطل شروع به معروف شدن کرد[ترجمه ترگمان]به محض اینکه سطل را شوت کرد شروع به مشهور شدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When I kick the bucket you'll be able to live on my life insurance.
[ترجمه پروا] وقتی من مردم، تو می تونی با بیمه عمر من زندگیتو بچرخونی.|
[ترجمه گوگل]وقتی به سطل لگد زدم، شما می توانید با بیمه عمر من زندگی کنید[ترجمه ترگمان]وقتی که سطل را بیرون می اندازم تو قادر خواهی بود که در بیمه عمر من زندگی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jinny was so startled that she nearly kicked the bucket over.
[ترجمه محمدرضا] جینی چنان هیجان زده شد که نزدیک بود سنگکوب کند.|
[ترجمه Roxana] جینی چنان ترسید که نزدیک بود قالب تهی کند.|
[ترجمه گوگل]جینی چنان مبهوت شده بود که نزدیک بود سطل را با لگد بکوبد[ترجمه ترگمان]Jinny چنان یکه خورد که نزدیک بود سطل را به زمین بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The wishes before kick the bucket, that's The Bucket List.
[ترجمه طاهر] آرزوهای قبل از مردن همان لیست سطل است|
[ترجمه Roxana] به کارهایی که پیش از مرگ دوست داریم انجام دهیم، bucket list می گویند.|
[ترجمه گوگل]آرزوها قبل از لگد زدن به سطل، این لیست سطل است[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm afraid she kick the bucket before me if she meets you. Goodbye!
[ترجمه گوگل]می ترسم اگر تو را ملاقات کند قبل از من به سطل لگد بزند خداحافظ!
[ترجمه ترگمان]می ترسم قبل از اینکه تو را ببیند، سطل را شوت کند خداحافظ!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می ترسم قبل از اینکه تو را ببیند، سطل را شوت کند خداحافظ!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Eventually, the whole thing wears down and we kick the bucket.
[ترجمه طاهر] بالاخره ، همه چیز از پا در می آید و ما میمیریم|
[ترجمه گوگل]در نهایت، همه چیز فرسوده می شود و ما به سطل لگد می زنیم[ترجمه ترگمان]بالاخره، همه چیز از بین می رود و ما سطل را لگد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You're right, and it's enough to make one kick the bucket here.
[ترجمه گوگل]حق با شماست و کافی است یک لگد به سطل در اینجا بزنید
[ترجمه ترگمان]حق با تویه و همین کافیه که یکی از سطل رو اینجا بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حق با تویه و همین کافیه که یکی از سطل رو اینجا بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His heirs were greedily waiting for him to kick the Bucket.
[ترجمه گوگل]وارثانش با حرص منتظر بودند تا او به سطل لگد بزند
[ترجمه ترگمان]وارثان او حریصانه منتظر او بودند تا سطل را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وارثان او حریصانه منتظر او بودند تا سطل را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You are too young to kick the bucket.
[ترجمه Akish] تو برای مردن خیلی جوانی|
[ترجمه Sara] تو خیلی جوان هستی برای غزل خداحافظی را خواندن|
[ترجمه گوگل]شما برای لگد زدن به سطل خیلی جوان هستید[ترجمه ترگمان]تو برای لگد زدن به این سطل خیلی جوان هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When I kick the bucket, bury me on top of that mountain.
[ترجمه Alish] وقتی مردم مرا بالای کوه دفن کنید|
[ترجمه گوگل]وقتی به سطل لگد زدم، مرا بالای آن کوه دفن کن[ترجمه ترگمان]وقتی سطل را بیرون می اندازم، مرا بالای آن کوه دفن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His heirs were greedily waiting for him to kick the bucket.
[ترجمه Roxana] ورثه اش حریصانه منتظر بودند سرش را زمین بگذارد.|
[ترجمه گوگل]وارثانش با حرص منتظر بودند تا او به سطل لگد بزند[ترجمه ترگمان]وارثان او حریصانه در انتظار او بودند که سطل را بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If I take your medicine, I'll definitely kick the bucket.
[ترجمه لیلا] اگر داروی شما را بخورم قطعا خواهم مرد|
[ترجمه گوگل]اگر داروی شما را بخورم، حتما لگد به سطل می زنم[ترجمه ترگمان]اگر من دارو شما را بگیرم حتما سطل را خواهم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If Primrose was in a black mood she would like as not kick the bucket over.
[ترجمه گوگل]اگر پامچال در خلق و خوی سیاه بود، دوست داشت سطل را با لگد نزند
[ترجمه ترگمان]اگر به بیت حال و هوای سیاهی داشت، دلش می خواست که سطل را از روی زمین نیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر به بیت حال و هوای سیاهی داشت، دلش می خواست که سطل را از روی زمین نیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My horse was very sick and for two days I thought he would kick the bucket.
[ترجمه Roxana] اسبم چنان مریض احوال بود که دو روز تمام فکر می کردم کارش تمام است.|
[ترجمه گوگل]اسب من خیلی مریض بود و تا دو روز فکر می کردم با لگد به سطل می زند[ترجمه ترگمان]اسب من خیلی مریض بود و دو روز فکر کردم که سطل را پاره خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید