junta

/ˈhʊntə//ˈdʒʌntə/

معنی: دسته، دسته بندی، حزب، انجمن سری
معانی دیگر: (اسپانیایی)، شورا، مجلس شورا، گروه مشاوران (به ویژه در اسپانیا و امریکای لاتین)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small group, often of military officers, acting as the rulers of a nation, esp. provisionally after the overthrow of a previous government.

- The military junta stripped away many of the rights of the country's citizens.
[ترجمه گوگل] حکومت نظامی بسیاری از حقوق شهروندان کشور را سلب کرد
[ترجمه ترگمان] شورای نظامی بسیاری از حقوق شهروندان کشور را از بین برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a small legislative body or deliberative council.

جمله های نمونه

1. The junta reacted violently to the perceived threat to its authority.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی به تهدیدی که متوجه اقتدارش می شد، واکنش خشونت آمیزی نشان داد
[ترجمه ترگمان]گروه سری واکنش شدیدی به تهدید درک شده از قدرت خود نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A military junta took control of the country.
[ترجمه مریم سالک زمانی] دولتی نظامی اداره امور کشور را برعهده گرفت.
|
[ترجمه گوگل]یک نظامی نظامی کنترل کشور را به دست گرفت
[ترجمه ترگمان]یک گروه نظامی کنترل کشور را در دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The military junta is determined to put down all political opposition.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی مصمم به سرکوب همه مخالفان سیاسی است
[ترجمه ترگمان]شورای نظامی مصمم است تا همه احزاب مخالف سیاسی را سرکوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The military junta has/have today broadcast an appeal for calm.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی امروز فراخوانی برای آرامش پخش کرده است
[ترجمه ترگمان]انجمن سری نظامی امروز درخواستی برای آرامش را پخش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The civilian junta appointed a prime minister.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی غیرنظامی یک نخست وزیر منصوب کرد
[ترجمه ترگمان]شورای نظامی یک نخست وزیر را منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The junta tried to retake power in 199
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی در سال 199 سعی کرد دوباره قدرت را به دست گیرد
[ترجمه ترگمان]گروه سری سعی کرد در ۱۹۹ راس قدرت را بازپس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On 6 March the junta ordered the chiefs of staff to make detailed preparations.
[ترجمه گوگل]در 6 مارس، حکومت نظامی به روسای ستاد دستور داد تا مقدمات دقیقی را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]شورای رهبری در ۶ مارس به روسای کارکنان دستور داد تا تدارکات دقیقی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The guard was outfitted like a junta general.
[ترجمه گوگل]گارد مانند یک ژنرال نظامی نظامی بود
[ترجمه ترگمان]نگهبان برای حزب مرکزی مجهز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A military junta had just overthrown the constitutional government and annulled a recently held presidential election.
[ترجمه گوگل]یک حکومت نظامی به تازگی دولت مشروطه را سرنگون کرده بود و انتخابات ریاست جمهوری اخیر را باطل کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک گروه نظامی تازه دولت قانون اساسی را سرنگون کرده و انتخابات اخیر ریاست جمهوری را لغو کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mass resignations from the junta in January 1980 included the Minister of Education.
[ترجمه گوگل]استعفای دسته جمعی از حکومت نظامی در ژانویه 1980 شامل وزیر آموزش و پرورش نیز شد
[ترجمه ترگمان]استعفای گسترده شورای رهبری در ژانویه ۱۹۸۰ وزیر آموزش و پرورش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guei's announcement also has reportedly split the military junta that rules the country of 16 million.
[ترجمه گوگل]اعلامیه گوئی همچنین ظاهراً باعث شکاف در حکومت نظامی حاکم بر کشور 16 میلیونی شده است
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها گویی، اعلان گویی به شورای نظامی که کشور ۱۶ میلیون نفر را نقض می کند، تقسیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On 26 March the junta decided that the invasion would take place on one of the first three days in April.
[ترجمه گوگل]در 26 مارس، حکومت نظامی تصمیم گرفت که تهاجم در یکی از سه روز اول ماه آوریل انجام شود
[ترجمه ترگمان]شورای رهبری در ۲۶ مارس تصمیم گرفت که این حمله در یکی از سه روز اول آوریل انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Following the coup the ruling junta made few changes to economic policy.
[ترجمه گوگل]پس از کودتا، حکومت نظامی حاکم تغییرات اندکی در سیاست اقتصادی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]پس از کودتا، شورای رهبری تغییرات اندکی را به سیاست اقتصادی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The junta that overthrew the old Emperor Haile Selassie in 1974 brutally eliminated the tiny, rich and greedy elite around him.
[ترجمه گوگل]حکومت نظامی که امپراتور قدیمی هایله سلاسی را در سال 1974 سرنگون کرد، نخبگان کوچک، ثروتمند و حریص اطراف او را به طرز وحشیانه ای از بین برد
[ترجمه ترگمان]شورای انتقالی که امپراتور پیر هایله سلاسی را سرنگون کرد، در سال ۱۹۷۴ به طور وحشیانه رهبر کوچک، ثروتمند و حریص را در اطراف خود حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته (اسم)
detachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser

دسته بندی (اسم)
faction, division, rating, ordination, assortment, grouping, junta

حزب (اسم)
party, sect, faction, junta

انجمن سری (اسم)
junta, secret society

انگلیسی به انگلیسی

• temporary ruling body established after a revolution (often comprised of military officers); council; administrative council, political council (especially in south america); junto
a junta is a military government that has taken power by force, and not through elections.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A group of military or political leaders that rules a country after taking power by force ⚔️
🔍 مترادف: Cabal
✅ مثال: The military junta seized control of the government after the coup.
a government, especially a military one, that has taken power in a country by force and not by election
حکومتی به ویژه نظامی که قدرت را در کشوری به زور و نه با انتخاب به دست گرفته است
هیات حاکمه نظامی
...
[مشاهده متن کامل]

The military junta has/have today broadcast an appeal for calm.
In Myanmar, the main cultivating area is Shan state, the northern part of which has been convulsed by fighting in recent weeks after an alliance of ethnic minority armed groups launched an offensive against the junta and its allies.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/junta
دولت نظامی
junta ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: خونتا
تعریف: گروهی کوچک از افسران نظامی که با کودتا بر کشور مسلط می شوند
نظامیان حاکم
شورای نظامی

بپرس