jerboa

/dʒɜːrˈboʊə//dʒɜːˈbəʊə/

معنی: یربوع، موش دو پا
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی - جانور شناسی) موش دو پا (تیره ی dipodidae - جوندگان کوچک و شبگرد و جهنده که پاهای آنها خیلی از دستانشان بلندتر است)، جربوع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a number of small African and Asian rodents that have long rear legs adapted for jumping.

جمله های نمونه

1. It's a long –eared jerboa, and this is the first-ever video rare rodent.
[ترجمه گوگل]این یک جونده گوش دراز است و این اولین جونده کمیاب است که تا به امروز منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این یک jerboa با گوش بلند است و این اولین بار است که به عنوان یک موش نادر شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While most jerboas munch on seeds and plant material, scientists think the long-eared jerboa eats mostly insects.
[ترجمه گوگل]در حالی که بیشتر ژربواها از دانه ها و مواد گیاهی می خورند، دانشمندان فکر می کنند جربوآ گوش دراز بیشتر حشرات را می خورد
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر jerboas در مورد دانه ها و مواد گیاهی munch می کنند، دانشمندان فکر می کنند که jerboa دراز گوش اغلب حشرات را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although jerboas rarely appear on these owls' menus, for the 3-toed jerboa that's it, and then heads for home, not only to avoid any unhealthy attention, but also to avoid the chilly temperatures.
[ترجمه گوگل]اگرچه jerboa به ندرت در منوی این جغدها ظاهر می شود، اما برای jerboa 3 انگشتی همین است و سپس به سمت خانه می رود، نه تنها برای جلوگیری از توجه ناسالم، بلکه برای جلوگیری از دمای سرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه jerboas به ندرت در این فهرست جغدها ظاهر می شوند، برای the ۳ - toed این کار را می کند، و سپس به سمت خانه می رود نه فقط برای جلوگیری از هر گونه توجه ناسالم، بلکه برای جلوگیری از دماهای سرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The long-eared jerboa can be distinguished from other jerboas by its enormous ears, which are about a third larger than its head.
[ترجمه گوگل]جربوآ گوش دراز را می‌توان با گوش‌های بزرگش که حدود یک سوم بزرگ‌تر از سرش است از سایر جربوآها متمایز کرد
[ترجمه ترگمان]The با گوش دراز می تواند با گوش های بزرگش که در حدود یک سوم بزرگ تر از سرش است، متمایز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its long hind legs, ears and eyes are large, slender tail, looks like a jerboa or dipodomys.
[ترجمه گوگل]پاهای عقبی بلند، گوش‌ها و چشم‌های آن بزرگ، دم باریک است، شبیه جربوآ یا دوپایه است
[ترجمه ترگمان]پاهای عقب، گوش ها و چشم ها، دم باریک و باریک است، مثل a یا dipodomys
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chances are you've never seen this. It's a long-eared jerboa, and this is the first-ever video of the rare rodent. The resident of the deserts in Mongolia and China is endangered.
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد شما هرگز این را ندیده اید این یک ژربوا گوش دراز است و این اولین ویدیویی است که از این جونده کمیاب به نمایش درآمده است ساکن صحراهای مغولستان و چین در خطر انقراض است
[ترجمه ترگمان]احتمال این وجود دارد که شما هرگز این را ندیده باشید این یک jerboa با گوش بلند است و این اولین ویدیو از موش نادر است یکی از ساکنان صحراهای مغولستان و چین در خطر نابودی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But that might be one of the rodent's last roles, if habitat disturbances and other threats continue, pushing the long-eared jerboa over the edge.
[ترجمه گوگل]اما این ممکن است یکی از آخرین نقش های جوندگان باشد، اگر اختلالات زیستگاه و سایر تهدیدها ادامه یابد و ژربوا گوش دراز را به لبه هل دهد
[ترجمه ترگمان]اما این ممکن است یکی از آخرین نقش های موش باشد، در صورتی که اختلالات سکونت گاه و دیگر تهدیدها ادامه داشته باشند و the دراز گوش را بر روی لبه هل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For instance, scientists don't know how many individuals exist in the wild or whether this jerboa behaves like its relatives in the family Dipodidae, such as birch mice and other jerboas.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دانشمندان نمی‌دانند چند نفر در طبیعت وجود دارند یا اینکه آیا این جربوآ مانند بستگان خود در خانواده Dipodidae مانند موش‌های توس و سایر ژربواها رفتار می‌کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، دانشمندان نمی دانند که چه تعداد از افراد در حیات وحش زندگی می کنند یا این که این رفتار همانند وابستگان آن در خانواده Dipodidae مانند موش birch و دیگر jerboas رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tiny, insect - eating Long - Eared Jerboa lives only in one small area of south west Mongolia.
[ترجمه گوگل]جربوآ گوش ریز، حشره خوار، تنها در یک منطقه کوچک در جنوب غربی مغولستان زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]حشره کوچک، حشره خورده، تنها در یک ناحیه کوچک از جنوب غربی مغولستان زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dubbed the "Mickey Mouse of Mongolia, " the long-eared jerboa took a star turn recently when it was caught on camera for the first time in the wild.
[ترجمه گوگل]جربوآ گوش دراز که «میکی ماوس مغولستان» نام دارد، اخیراً وقتی برای اولین بار در طبیعت شکار شد، تبدیل به یک ستاره شد
[ترجمه ترگمان]این فیلم \"میکی ماوس\" را با نام \"میکی ماوس\" با نام \"میکی ماوس\" یاد کرد که اخیرا زمانی که دوربین برای اولین بار در حیات وحش گرفته شد، یک ستاره را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results from video footage and the program's field research will help scientists design a conservation plan for the long-eared jerboa.
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از فیلم‌های ویدئویی و تحقیقات میدانی این برنامه به دانشمندان کمک می‌کند تا یک طرح حفاظتی برای jerboa گوش دراز طراحی کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج بدست آمده از فیلم های ویدئویی و تحقیقات می دانی این برنامه به دانشمندان در طراحی یک طرح حفاظتی برای the گوش دراز گوش کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I recognized they were Darkstone, Starling, Redhair and another pirate with the nickname of Jerboa.
[ترجمه گوگل]من تشخیص دادم که آنها Darkstone، Starling، Redhair و دزد دریایی دیگری با نام مستعار Jerboa هستند
[ترجمه ترگمان]می دانستم که آن ها Darkstone، استارلینگ، Redhair و یک دزد دریایی دیگر با اسم مستعار of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یربوع (اسم)
gerbil, jerboa

موش دو پا (اسم)
jerboa

انگلیسی به انگلیسی

• small mouselike rodent with long hind legs used for jumping (common to asia and north africa)

پیشنهاد کاربران

بپرس