inviolable

/ˌɪnˈvaɪələbl̩//ɪnˈvaɪələbl̩/

معنی: مصون، غصب نکردنی
معانی دیگر: نقض نکردنی، (قول و غیره) نشکستنی، تخطی ناپذیر، ویران نشدنی، گزندناپذیر، خراب نکردنی، مقدس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: inviolably (adv.), inviolability (n.)
(1) تعریف: absolutely not to be violated or profaned.
مشابه: sacred

- The brothers made an inviolable agreement never to tell what they saw that day.
[ترجمه 66666] برادرها توافق محکمی بستند که هرگز چیزی که آن روز دیدند رو نگن
|
[ترجمه گوگل] برادران توافق ناپذیری بستند که هرگز آنچه را که در آن روز دیدند، نگویند
[ترجمه ترگمان] این دو برادر به هیچ وجه توافق نکردند که چیزی را که آن روز می دیدند را بازگو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: incapable of being harmed, as by attack.
متضاد: violable
مشابه: impregnable, invulnerable, secure

- On its high rocky hill, the castle was inviolable.
[ترجمه گوگل] بر روی تپه سنگی مرتفع خود، قلعه غیرقابل تعرض بود
[ترجمه ترگمان] در بالای تپه سنگی بالای تپه، قلعه محفوظ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the inviolable heavens
عرش گزند ناپذیر

2. the promise you and i made is inviolable for ever
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست

3. the covenant she and i entered into is inviolable for ever . . .
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست . . .

4. The game had a single inviolable rule: obstacles were to be overcome, not circumvented.
[ترجمه گوگل]بازی تنها یک قانون غیرقابل نقض داشت: موانع باید غلبه می‌شد، نه دور زدن
[ترجمه ترگمان]این بازی یک قاعده مصون از تعرض داشت: موانع بر سر راه غلبه بر موانع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everyone has an inviolable right to protection by a fair legal system.
[ترجمه گوگل]هر کس حق مصونیت دارد که توسط یک نظام حقوقی منصفانه حمایت شود
[ترجمه ترگمان]هر کسی حق تجاوز به یک سیستم قانونی عادلانه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Basic law or tradition was considered inviolable.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی یا سنت غیرقابل نقض تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی یا سنت غیرقابل تجاوز محسوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yesterday's resolution says the present Polish border is "inviolable".
[ترجمه گوگل]قطعنامه دیروز می گوید که مرز فعلی لهستان "تخلف ناپذیر" است
[ترجمه ترگمان]مصوبه روز گذشته می گوید مرز کنونی لهستان \"مصون و مصون\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His marriage to this parish was inviolable in its own sacred vows.
[ترجمه گوگل]ازدواج او با این محله در نذر مقدس خود خدشه ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]ازدواج او به این ناحیه مقدس و مقدس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is an inviolable mission of the entire Chinese people to reunify the motherland.
[ترجمه گوگل]این یک ماموریت خدشه ناپذیر کل مردم چین است که به سرزمین مادری ملحق شوند
[ترجمه ترگمان]این یک ماموریت inviolable برای کل مردم چین است که سرزمین مادری را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Socialist public property is sacred and inviolable.
[ترجمه گوگل]اموال عمومی سوسیالیست مقدس و غیر قابل تعرض است
[ترجمه ترگمان]اموال عمومی سوسیالیستی مقدس و مصون از تعرض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Home ( s ) of citizens are inviolable.
[ترجمه گوگل]خانه (ها) شهروندان از تعرض مصون است
[ترجمه ترگمان]خانه (ها)از شهروندان مصون و مصون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Human dignity inviolable. It must be respected and protected.
[ترجمه گوگل]کرامت انسانی خدشه ناپذیر باید مورد احترام و محافظت قرار گیرد
[ترجمه ترگمان] حریم خصوصی انسانی باید مورد احترام و مورد احترام باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Freedom of action is one of the inviolable rules of human behavior.
[ترجمه گوگل]آزادی عمل یکی از قوانین خدشه ناپذیر رفتار انسان است
[ترجمه ترگمان]آزادی عمل یکی از قوانین inviolable رفتار بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The person of the king is inviolable.
[ترجمه گوگل]شخص شاه مصون از تعرض است
[ترجمه ترگمان] شخص شاه غیرقابل نقض - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصون (صفت)
defended, immune, protected, inviolable, untouchable, guarded

غصب نکردنی (صفت)
inviolable

انگلیسی به انگلیسی

• incorruptible, impossible to violate, invulnerable; sacred, safe from desecration
if a principle or law is inviolable, you cannot or must not break it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : inviolability
✅️ صفت ( adjective ) : inviolate / inviolable
✅️ قید ( adverb ) : inviolably
خدشه ناپذیر

بپرس