invader

/ˌɪnˈveɪdər//ɪnˈveɪdə/

معنی: مهاجم، حمله کننده، تاخت و تازگر
معانی دیگر: تاخت و تازگر، مهاجم، حمله کننده

جمله های نمونه

1. The invader de-vastated the whole town.
[ترجمه گوگل]مهاجم تمام شهر را ویران کرد
[ترجمه ترگمان] اون invader کل شهر رو نابود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any invader would have the military might of NATO to reckon with.
[ترجمه گوگل]هر مهاجمی از قدرت نظامی ناتو برخوردار است
[ترجمه ترگمان]هر مهاجم ممکن بود نیروی نظامی ناتو را به حساب بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any new company is seen as an invader in an already competitive market.
[ترجمه گوگل]هر شرکت جدید به عنوان یک مهاجم در یک بازار رقابتی در حال حاضر دیده می شود
[ترجمه ترگمان]هر شرکت جدیدی به عنوان یک مهاجم در یک بازار رقابتی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The invader thrust the blade of his bayonet into the woman's heart.
[ترجمه گوگل]مهاجم تیغه سرنیزه خود را در قلب زن فرو کرد
[ترجمه ترگمان]مهاجم تیغه نیزه را در قلب زن فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The invader laid towns and villages in ruins.
[ترجمه گوگل]مهاجم شهرها و روستاها را ویران کرد
[ترجمه ترگمان]مهاجمان شهرها و دهکده ها را ویران کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The invader sensed an undercurrent of resentment among the crowd.
[ترجمه گوگل]مهاجم موجی از خشم را در میان جمعیت احساس کرد
[ترجمه ترگمان]مهاجم جریانی از رنجش را در میان جمعیت احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Effects of a habitat - altering invader on nesting sparrows: An ecological trap?
[ترجمه گوگل]اثرات یک زیستگاه - تغییر مهاجم بر گنجشک های لانه ساز: یک تله زیست محیطی؟
[ترجمه ترگمان]اثرات یک مهاجم با تغییر سکونت گاه بر روی گنجشک ها: یک تله اکولوژیکی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The invader saw the shado - of the lampshade fade away.
[ترجمه گوگل]مهاجم دید که سایه آباژور محو شد
[ترجمه ترگمان]مهاجم، شدو - رو دید که محو شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ugly bureaucrat, the evil invader, the sinister and ruthless spy, all eyes covetously to the Chinese Olympic Games first person, wants to set at it in the deathtrap.
[ترجمه گوگل]بوروکرات زشت، مهاجم شرور، جاسوس شوم و بی رحم، همه چشم طمع به بازی های المپیک چین اول شخص، می خواهد آن را در تله مرگ قرار دهد
[ترجمه ترگمان]مامور خبیث، مهاجم شیطانی، جاسوس شرور و بی رحم، همه چشم ها به اولین کسی که اولین کسی است که المپیک المپیک را می کند، می خواهد آن را در تله مرگ قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The invader saw the shadow of the lampshade fade away.
[ترجمه گوگل]مهاجم دید که سایه آباژور محو شد
[ترجمه ترگمان]مهاجمان سایه چراغ ها را دیدند که محو می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The worst invader, Asner says, is strawberry guava (Psidium cattleianum), which was imported for its fruit.
[ترجمه گوگل]آسنر می گوید که بدترین مهاجم، گواوا توت فرنگی (Psidium cattleianum) است که برای میوه آن وارد شده است
[ترجمه ترگمان]Asner می گوید که بدترین مهاجم، strawberry guava (Psidium cattleianum)است که به خاطر میوه آن وارد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The invader wanted to attack our country.
[ترجمه mahboub] آن متجاوز میخواست به کشومان حمله کند
|
[ترجمه گوگل]مهاجم می خواست به کشور ما حمله کند
[ترجمه ترگمان]اون مهاجم می خواست به کشورمون حمله کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At least one notorious invader, however, wins out by poisoning the competition.
[ترجمه گوگل]با این حال، حداقل یک مهاجم بدنام با مسموم کردن رقابت برنده می شود
[ترجمه ترگمان]با این وجود، حداقل یک مهاجم بدنام، با مسموم کردن مسابقه برنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The invader will arrive at dawn.
[ترجمه گوگل]مهاجم در سحر خواهد رسید
[ترجمه ترگمان] اون مهاجم تا سپیده دم میرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No matter when the invader comes, they will be wiped out clean.
[ترجمه گوگل]مهم نیست چه زمانی مهاجم بیاید، آنها پاک خواهند شد
[ترجمه ترگمان]مهم نیست وقتی مهاجم بیاد، همه چیز پاک میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهاجم (اسم)
aggressor, raider, invader

حمله کننده (اسم)
assailant, aggressor, invader, rusher, launcher

تاخت و تازگر (اسم)
invader

انگلیسی به انگلیسی

• intruder; conqueror who occupies and plunders
invaders are soldiers who are invading a country.
you can refer to a country or army that has invaded or is about to invade another country as the invader.

پیشنهاد کاربران

مهاجم. متجاوز
مثال:
the invaders oppressed the people
مهاجمین مردم را سرکوب کردند.
تازی
اشغال گر
ستیزه گر
سرباز یا سربازهای یاغی که به قصد تصرف وارد شهر یا کشوری میشوند

the troops became totally subordinate to the invaders
کشور یا ارتشی ک بزور وارد کشوری میشود و کنترل آن را بدست میگیرد

کشور یا ارتشی ک برای بدست آوردن کنترل کشور دیگر به زور وارد آن کشور میشود

بپرس