صفت ( adjective )
مشتقات: intractably (adv.), intractability (n.), intractableness (n.)
مشتقات: intractably (adv.), intractability (n.), intractableness (n.)
• (1) تعریف: not easily controlled, managed, or persuaded.
• متضاد: malleable, tractable
• مشابه: contumacious, difficult, hardheaded, hopeless, mulish, problem, recalcitrant, wild
• متضاد: malleable, tractable
• مشابه: contumacious, difficult, hardheaded, hopeless, mulish, problem, recalcitrant, wild
- His niece was the only person who had any influence on that intractable old man.
[ترجمه محمدی] خواهرزاده او تنها کسی بود که می توانست بر این پیرمرد لجوج تاثیر گذار باشد.|
[ترجمه گوگل] خواهرزادهاش تنها کسی بود که روی آن پیرمرد سختگیر تأثیر داشت[ترجمه ترگمان] خواهرزاده او تنها کسی بود که بر این پیرمرد بی سواد نفوذ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: not easily shaped, manipulated, or solved.
• متضاد: malleable, tractable
• مشابه: recalcitrant
• متضاد: malleable, tractable
• مشابه: recalcitrant
- This hard, brittle metal is intractable until heated.
[ترجمه محمدی] این فلز سخت و شکننده تا قبل از گرم شدن انعطاف پذیر نیست.|
[ترجمه گوگل] این فلز سخت و شکننده تا زمانی که گرم شود غیرقابل حل است[ترجمه ترگمان] این فلز سخت و شکننده تا قبل از گرم شدن مقاوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- No amount of diplomatic ingenuity will resolve the intractable conflict between these two countries.
[ترجمه گوگل] هیچ میزان نبوغ دیپلماتیک مناقشه لاینحل بین این دو کشور را حل نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان] هیچ گونه نبوغ دیپلماتیک نمی تواند اختلافات غیرقابل حل میان این دو کشور را حل و فصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هیچ گونه نبوغ دیپلماتیک نمی تواند اختلافات غیرقابل حل میان این دو کشور را حل و فصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: not easily treated, relieved, or cured.
- These drugs will only temporarily suppress an intractable cough.
[ترجمه محمدی] این داروها فقط برای مدتی سرفه های شدید را از بین می برد.|
[ترجمه گوگل] این داروها فقط به طور موقت سرفه غیرقابل درمان را سرکوب می کنند[ترجمه ترگمان] این داروها به طور موقت منجر به خفه شدن یک سرفه خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید