intestate

/ɪnˈtesteɪt//ɪnˈtesteɪt/

معنی: فاقد وصیت نامه
معانی دیگر: بی وصیت نامه، آدمی که بدون وصیت کردن مرده است، متوفی بی وصیت، وصیت نشده، آنچه که با وصیت نامه تقسیم نمی شود

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not having made a legal will.

- She died intestate.
[ترجمه گوگل] او بدون ارث فوت کرد
[ترجمه ترگمان] اون توی \"intestate\" مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not disposed of or distributed by a legal will.

- Her large estate remains intestate.
[ترجمه گوگل] دارایی بزرگ او بی ارث می ماند
[ترجمه ترگمان] املاک بزرگ اون intestate باقی میمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a person who dies without having made a legal will.

جمله های نمونه

1. he died intestate
او بی وصیت نامه مرد.

2. Many people die intestate because they thought they were too young to make a will.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم بدون وصیت می میرند زیرا فکر می کردند برای وصیت نامه بسیار جوان هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به دلیل این که فکر می کردند آن قدر جوان هستند که اراده کنند می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had thought Lehmann had died intestate that his vast fortune had gone back to the Seven.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که لمان بدون وصیت مرده است که ثروت هنگفت او به هفت نفر برگشته است
[ترجمه ترگمان]فکر کرده بود که Lehmann مرده است و ثروت کلان او به هفت قسمت برگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr Humber died intestate and the plates therefore returned to the family.
[ترجمه گوگل]آقای هامبر بدون ارث درگذشت و بشقاب ها به خانواده بازگشتند
[ترجمه ترگمان]آقای Humber درگذشت و بشقاب به همین ترتیب به خانواده بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Partner Richardson died intestate, leaving no directions for conveying his estate and interests in the mines.
[ترجمه گوگل]شریک ریچاردسون بدون ارث فوت کرد و هیچ راهنمایی برای انتقال دارایی و منافع خود در معادن باقی نگذاشت
[ترجمه ترگمان]ریچاردسون شریک شد و هیچ دستوری برای انتقال دارایی و منافع خود در معادن باقی نگذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He died intestate and administration of his estate was granted to his son John, 23 December 1651 in London.
[ترجمه گوگل]او بدون ارث درگذشت و اداره دارایی او به پسرش جان در 23 دسامبر 1651 در لندن واگذار شد
[ترجمه ترگمان]او جان سالم بدر برد و اداره ملک او به پسرش جان، ۲۳ دسامبر ۱۶۵۱ - در لندن اعطا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If a person died intestate the court had power to grant letters of administration of his estate to executors.
[ترجمه گوگل]اگر شخصی بدون وصیت فوت می کرد، دادگاه این اختیار را داشت که نامه های اداری اموال او را به مجریان اعطا کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک نفر بمیرد، دادگاه قدرت به دست آوردن نامه هایی به اداره اموالش را به کاره ای مجریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Coparcenary existed if a person died intestate leaving two or more females as his heirs.
[ترجمه گوگل]اگر شخصی بدون ارث بمیرد و دو یا چند زن به عنوان وارث خود بمیرد، تضاد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Coparcenary در صورتی وجود داشت که یک نفر بمیرد و دو یا چند زن دیگر را به عنوان وارث خود به جای گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has mentioned his intestate heir, and this is sufficient to allow him to claim a trust exists in his favour.
[ترجمه گوگل]او وارث محجور خود را ذکر کرده است و همین کافی است تا ادعا کند امانتی به نفع او وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او به وارث intestate اشاره کرده است و این کافی است تا به او اجازه دهد ادعا کند که به نفع او وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hepplewhite had died intestate at Redcross Street by 27 June 178 when administration was granted to his widow, Alice.
[ترجمه گوگل]هپل وایت در 27 ژوئن 178 در خیابان ردکراس مرده بود، زمانی که مدیریت به بیوه‌اش آلیس اعطا شد
[ترجمه ترگمان]Hepplewhite در ۲۷ ژوئن ۱۷۸ intestate در خیابان Redcross فوت کرده بود، زمانی که دولت به بیوه او، آلیس اجازه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Descendants of the intestate to the remotest degree stand in the place of their parent or other ancestor, and take according to their stocks the share which he or she would have taken.
[ترجمه گوگل]اولاد موصی له تا حدی به جای پدر و مادر یا جد خود می ایستند و برحسب سهام خود سهمی را که او می گرفت می گیرند
[ترجمه ترگمان]فرزندان of تا بالاترین درجه در جایگاه پدر و مادرشان یا جد دیگر قرار دارند و طبق سهام خود سهمی که در اختیار دارد را بر عهده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When someone dies intestate, the property automatically go to the survive partner unless there are children.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شخصی بدون ارث می میرد، دارایی به طور خودکار به شریک زنده مانده می رسد مگر اینکه فرزندانی وجود داشته باشند
[ترجمه ترگمان]وقتی کسی بمیرد، دارایی به طور خودکار به شریک زنده می ماند مگر اینکه کودک وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The second deals with intestate succession i. e. the mode of distribution prescribed by law in default of any provision made by the deceased.
[ترجمه گوگل]دومی به جانشینی بی ارث می پردازد ه نحوه توزیعی که توسط قانون پیش بینی شده است در صورت عدم رعایت هر گونه مقرراتی که متوفی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]فصل دوم مربوط به جانشینی intestate است ای نحوه توزیع و نحوه توزیع آن توسط قانون در صورتی که هر گونه ارائه توسط مرحوم صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My Client died intestate and every attempt to trace any member of his family has proved unsuccessful and abortive.
[ترجمه گوگل]مشتری من بدون وصیت مرد و هر تلاشی برای ردیابی یکی از اعضای خانواده او ناموفق و نافرجام بوده است
[ترجمه ترگمان]مشتری من فوت کرد و هر تلاشی برای ردیابی هر کدام از اعضای خانواده او ناموفق و بی نتیجه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاقد وصیت نامه (صفت)
intestate

تخصصی

[حقوق] بدون وصیت (نامه)، متوفای بدون وصیت (نامه)

انگلیسی به انگلیسی

• person who dies without making a will (law)
of a person who died without a will (law)
if someone dies intestate, they die without having made a will.

پیشنهاد کاربران

بپرس