معنی: حرف ندا، صوت، اصواتمعانی دیگر: دویدن توی حرف دیگران، گریز زدن، پیش کشیدن (حرف تازه)، (دستور زبان) واژه ی شگفتی نما، (واژه یا عبارت) تعجبی، شگفت نما، در افکنی، لا پاشی، لا افکنی
اسم ( noun )مشتقات: interjectional (adj.), interjectory (adj.), interjectionally (adv.)
• (1)تعریف: the act of putting in or between, or of interposing.
• (2)تعریف: that which is interposed, such as a remark.
• (3)تعریف: in grammar, a word or expression that is complete in itself and usu. communicates emotion, such as "Oh no!" or "Oops!"; exclamation. • مشابه: exclamation
جمله های نمونه
1. interjection of new issues into our debate
درافکنی موضوعات جدید در بحث و مذاکرات ما
2. Her controversial speech was punctuated with noisy interjections from the audience.
[ترجمه مجید حامد] سخنرانی جنجالی او با سر و صدای شنوندگان قطع می شد
|
[ترجمه نیما چوبین] سخنرانی جنجالیش با سروصدای بلند حضار ( شنوندگان ) قطع شد.
|
[ترجمه گوگل]سخنرانی جنجالی او با استیضاح های پر سر و صدا از سوی حضار همراه بود [ترجمه ترگمان]سخنرانی جنجالی او با صداهای پر سر و صدا از شنوندگان قطع می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. "Good Heavens!"and "Ouch!"are interjections.
[ترجمه گوگل]«بهشت خوب!» و «اوه!» حروفی هستند [ترجمه ترگمان]خدای من! \" و \"آخ!\" به صدا درآمدند \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. "Hey!" is an interjection.
[ترجمه Masoud] هی یک حرف ندا است. *داره میگه کلمه هی یک حرف ندا هست و معنی خاصی نداره، مثل آهای تو ( آهای معنی نداره بلکه ندا هست )
|
[ترجمه گوگل]"سلام!" یک حرف است [ترجمه ترگمان]\"هی\" \" یه \"صوت\" - ه \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The OED defines LOL as an interjection "used chiefly in electronic communications. . . to draw attention to a joke or humorous statement, or to express amusement".
[ترجمه گوگل]OED LOL را اینگونه تعریف می کند که "عمدتاً در ارتباطات الکترونیکی استفاده می شود برای جلب توجه به یک شوخی یا بیانیه طنز یا برای بیان سرگرمی" [ترجمه ترگمان]فرهنگ انگلیسی فرهنگ لغت \"lol\" را به عنوان \"interjection\" تعریف می کند که عمدتا در ارتباطات الکترونیکی بکار می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. "This is a new interjection from the US that seems to have inveigled its way into common speech over here, " said Cormac McKeown, head of content at Collins Dictionaries.
[ترجمه گوگل]کورمک مککئون، سرپرست محتوا در دیکشنری کالینز، گفت: «این یک استنباط جدید از ایالات متحده است که به نظر میرسد راه خود را در سخنرانیهای رایج در اینجا کشف کرده است [ترجمه ترگمان]Cormac mckeown، رئیس محتوای نامه کالینز Dictionaries، گفت: \" این یک interjection جدید از ایالات متحده است که به نظر می رسد روش خود را در اینجا به زبان مشترک بیان کرده است \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fail - "a noun or interjection used when something is egregiously unsuccessful" - was 2009's most useful word.
[ترجمه گوگل]Fail - "اسم یا حرفی که وقتی چیزی به طور فاحش ناموفق است استفاده می شود" - مفیدترین کلمه سال 2009 بود [ترجمه ترگمان]عدم موفقیت - \"یک اسم یا اسمی که زمانی استفاده می شد که یک چیزی ناموفق بود\" - مهم ترین کلمه سال ۲۰۰۹ بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A mere interjection, comment, the slightest question will catapult such a person into a talking fit.
[ترجمه گوگل]صرف یک استیضاح، نظر، کوچکترین سوال، چنین فردی را به یک حالت صحبت کردن سوق می دهد [ترجمه ترگمان]با لحنی تقریبا با صوت، هر سوالی چنین شخصی را به صورت موجودی در نظر می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The data indicate that an interjection usually appears at the head of a sentence, sometimes in the middle and seldom at the end of a sentence.
[ترجمه گوگل]دادهها نشان میدهند که معمولاً یک حرف در سر جمله، گاهی در وسط و به ندرت در انتهای جمله ظاهر میشود [ترجمه ترگمان]داده ها نشان می دهند که معمولا interjection معمولا در وسط یک جمله ظاهر می شود، گاه در وسط و به ندرت در پایان جمله [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In this case, the product's properties are an interjection and a noun .
[ترجمه گوگل]در این مورد، ویژگی های محصول یک حرف و اسم است [ترجمه ترگمان]در این حالت، ویژگی های محصول یک interjection و یک اسم هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mrs. Ackerman made an interjection again.
[ترجمه گوگل]خانم آکرمن باز هم حرفی زد [ترجمه ترگمان]خانم استنهوپ دوباره با لحنی interjection گفت: [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Start this chapter on the meaning and voice interjection classification, recrystallization literature to describe their combined corpus.
[ترجمه گوگل]این فصل را در مورد طبقهبندی معنا و استفراغ صدا، ادبیات تبلور مجدد برای توصیف مجموعه ترکیبی آنها شروع کنید [ترجمه ترگمان]این بخش را در مورد مفهوم و طبقه بندی صدا، ادبیات recrystallization آغاز کنید تا مجموعه ترکیبی خود را توصیف کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. "Blare. . . " Is the interjection of evil devil, from the orb in spread.
[ترجمه گوگل]"بلِر " الفبای شیطان شیطانی، از گوی در گسترش است [ترجمه ترگمان]blare با شکوه شیطان evil از کره زمین پخش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This chapter includes: Argument interjection of non-arbitrary; two.
[ترجمه گوگل]این فصل شامل موارد زیر می باشد دو [ترجمه ترگمان]این فصل شامل موارد زیر است: برهان interjection of؛ دو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Interjection in English is a small part of speech and its importance has been often ignored.
[ترجمه گوگل]مداخله در زبان انگلیسی بخش کوچکی از گفتار است و اهمیت آن اغلب نادیده گرفته شده است [ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی بخش کوچکی از سخنرانی است و اهمیت آن اغلب نادیده گرفته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
حرف ندا (اسم)
exclamation, interjection
صوت (اسم)
sound, voice, interjection, phoneme, phone
اصوات (اسم)
interjection
انگلیسی به انگلیسی
• interjecting of a word or phrase in a conversation; word or phrase inserted in a conversation; exclamation expressing emotion or feeling (grammar) an interjection is something you say when someone else is speaking; a formal use. in grammar, an interjection is a word or expression expressing a feeling of surprise, pain, or horror.
پیشنهاد کاربران
1 ) پریدن ( وسط حرف دیگری ) ( noun ) 2 ) حرف ندا ( حروفی که معمولا معنی خاصی ندارند و برای بیان احساست گفته میشه مثل wow, oh )
صوت یا عبارت تعجبی
interjection ( زبانشناسی ) واژه مصوب: صوت 1 تعریف: یکی از اجزای کلام که حالت ذهنی و عاطفی گوینده را می رساند و با دیگر اجزای جمله رابطۀ نحوی ندارد
فریاد، بانگ، تعجب
حس نما
حرف ندا ( تو فارسی مثلا : عجب/ هِیِییی / خدایا / وایییی / ای بابام / اَکِه هِی / شانس / اخخخ / تف / نه بابا و . . . ) واژه و صدایی کوتاه برای بیان احساسات مثل : bang bang !Awwww !Bravo ... [مشاهده متن کامل]
!Ahem !Owww !Phew آخیش !Boo !Wow !Uh - huh !Humph !Mhm !Yay !Yuck !Whoa !Aha !Aaaah !Ooops !Bingo !Yooo - hoo !Well !Tsk - Tsk !Blah !Hoora !Ew !Ugh !Ouch !Bom bom !Ratata اینم توضیحات یک سایته ( definition و examples ) : An interjection is a part of speech that demonstrates the emotion or feeling of the author. These words or phrases can stand alone, or be placed before or after a sentence. Many times, as within the examples of interjections below, you'll notice many interjections are . followed by an exclamation point Here are some examples of interjections and their definitions : 🔴 ! Ahem The sound of someone clearing their throat in an attempt to get your attention 🔴 ! Aah Used as a call for help or when someone is scared 🔴 ! Boo Used to scare someone or to voice disapproval 🔴 ! Eh Used when you didn't hear or understand what someone said 🔴 ! Eww Conveys dislike or disgust 🔴 ! Hmm Can mean you're thinking or hesitating 🔴 ! Jeez Could indicate you can't believe something or you're exasperated 🔴 ! Ooh - la - la A slightly comical way to refer to something as fancy or special 🔴 ! Oops An exclamation people use when they do something by accident 🔴 ! Phew Expressing relief or gladness something is over 🔴 ! Whoa Can show surprise or amazement 🔴 ! Yahoo Expresses joy or happiness 🔴 ! Yeah Demonstrates a very strong affirmation or approval 🔴 ! Yoo - hoo An expression used to get someone's attention 🔴 ! Zing Usually used comically to emphasize a clever statement or comeback 🔵Interjections in a Sentence Here are some more interjections, this time used in the context of an accompanying sentence : 🔴. Ahh], that feels wonderful] 🔴. Alas! ] I'm lost in the wilderness] 🔴Bah! ] That was a total waste of time] 🔴Bless you!] I couldn't have done it without you] 🔴[It's time for me to go. [ Cheerio! 🔴Congrats!] You finally got your master's degree] 🔴? Crikey! ] Do you ever think before you speak] 🔴? Gesundheit!] Are you starting to get a cold] 🔴? Good grief! ] Why are you wearing shorts in the winter] 🔴Grrr. ] I'm going to get back at him for that] 🔴Humph. ] He probably cheated to make such good grades] 🔴Oh dear! ] I don't know what to do about this mess] 🔴Shoot!] I forgot my brother's birthday] 🔴Well, duh!] That was a stupid thing to do] 🔴Yowza!] That is a gorgeous gown]
لغاتی که به طور معمول اول جمله میان و با علایم تعجب همراه هستند ! و بیشتر برای بیان حس گوینده در آن لحظه در رابطه با جمله ای قرار است بیان کند استفاده میشود . به مثال زیر دقت کنید : اوف !!! عجب ماشین زیبایی ! ... [مشاهده متن کامل]
وای ! چه تصادف دلخراشی !! زرشک ! این که کاری نداشت ! Ahhhh ! such a bad day ! grrrrrr ! i love that phewwww ! that was scary !