1. intemperate weather
آب و هوای نامعتدل
2. an intemperate wind
باد شدید
3. his light conduct and his intemperate opinions
رفتار سبک سرانه و عقاید افراط آمیز او
4. The tone of the article is intemperate.
5. The judge's intemperate outburst almost caused a retrial.
[ترجمه گوگل]طغیان غیرمنتظره قاضی تقریباً باعث محاکمه مجدد شد
[ترجمه ترگمان]طغیان سرکش قاضی تقریبا باعث محاکمه مجدد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The company had weathered intemperate climates, truculent soldiers, and cat-sized rats in one place they stayed along the tour.
[ترجمه گوگل]این شرکت در یک مکان که در طول تور اقامت داشتند، آب و هوای معتدل، سربازان خشن و موش هایی به اندازه گربه را تحمل کرده بود
[ترجمه ترگمان]این شرکت از آب و هوای تند، سربازان وحشی و موش های صحرایی در یک مکان در طول تور استفاده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In her intemperate husband, Mrs Fang has a broken reed.
[ترجمه گوگل]خانم نیش در شوهر نامتعارفش یک نی شکسته دارد
[ترجمه ترگمان]در این میان خانم فانگ a شکسته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He pointed out that the intemperate life style is the patient population sharp increase primary factor.
[ترجمه گوگل]وی خاطرنشان کرد: سبک زندگی نامتعادل عامل اولیه افزایش شدید جمعیت بیماران است
[ترجمه ترگمان]او خاطر نشان ساخت که سبک زندگی تند، عامل اصلی افزایش شدید جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Becket was at least as intemperate as Hildebrand, but he not only got his halo but did so in the fastest time on record.
[ترجمه گوگل]بکت حداقل به اندازه هیلدبراند بی اعتنا بود، اما او نه تنها هاله خود را به دست آورد، بلکه این کار را در سریع ترین زمان ثبت شده انجام داد
[ترجمه ترگمان]بکت دست کم نسبت به Hildebrand داشت، اما نه تنها هاله نورانی او را داشت بلکه در سریع ترین زمان ضبط این کار را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His intemperate remarks got him into trouble.
[ترجمه گوگل]اظهارات بی اعتنا او را به دردسر انداخت
[ترجمه ترگمان]سخنان مکرر او او را به دردسر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The style was hurried, the tone intemperate.
12. Many people felt threatened by Arther's forceful, sometimes intemperate style.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از سبک زور و گاه بیاعتبار آرتر احساس خطر میکردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم احساس می کردند که Arther تند، و گاهی هم سبک خشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The man who has been intemperate so many years in upon his last legs.
[ترجمه گوگل]مردی که سالها در آخرین پاهای خود بی اعتنا بوده است
[ترجمه ترگمان]مردی که چندین سال است که با آخرین پاهای او مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید