1. the infelicity of that remark by mansureh
بی موقع بودن آن اظهارنظر توسط منصوره
2. She winced at their infelicities, at the clumsy way they beat about the bush.
[ترجمه گوگل]او به ناتوانی های آنها، از شیوه ناشیانه ای که آنها در مورد بوته می کوبیدند، متعجب شد
[ترجمه ترگمان]او از infelicities خود یکه خورد و به طرزی ناشیانه از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But it is an infelicity we can work around in processing the utterance, and no further repair is required.
[ترجمه گوگل]اما این یک اشتباه است که میتوانیم در پردازش گفتهها کار کنیم و نیازی به تعمیر بیشتر نیست
[ترجمه ترگمان]اما این یک infelicity است که می توانیم در پردازش این جمله کار کنیم و نیازی به تعمیر بیشتر نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You will be surprised there is so much infelicity in the world.
[ترجمه گوگل]تعجب خواهید کرد که این همه گناه در دنیا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تعجب خواهید کرد که در این دنیا چیزهای زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A judgmental infelicity plagued past generations.
[ترجمه گوگل]یک خطای قضاوتی نسل های گذشته را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]یک infelicity قضاوتی از نسل های گذشته به ستوه آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We have an infelicity, as there was a fault in our update computation.
[ترجمه گوگل]ما یک خطا داریم، زیرا در محاسبات به روز رسانی ما خطا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ما یک infelicity داریم، چون در محاسبات به روز رسانی ما خطایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is so much infelicity in the world.
[ترجمه گوگل]در دنیا بی گناهی بسیار است
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی در دنیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید