individuate


معنی: جدا کردن، تمیز دادن، تک قرار دادن، فرد کردن، انفرادی کردن، شخصیت دادن
معانی دیگر: یگانه کردن، وابسته به فرد کردن، حالت خاص دادن به، دارای ویژگی کردن، مجزا کردن، مشخصکردن

جمله های نمونه

1. The characters in the play are beautifully individuated.
[ترجمه گوگل]شخصیت های نمایشنامه به زیبایی از هم جدا شده اند
[ترجمه ترگمان]شخصیت های نمایش خیلی زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Man is more individuated than a fly, but not by a great margin.
[ترجمه گوگل]انسان بیشتر از مگس متمایز است، اما نه با اختلاف زیاد
[ترجمه ترگمان]انسان individuated از مگس است، اما نه با حاشیه بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The characters are beautifully individuated in the play.
[ترجمه گوگل]شخصیت ها در نمایشنامه به زیبایی مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]شخصیت های نمایش به زیبایی در نمایش بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A mental event is individuated, first, as being within the consciousness of a given individual.
[ترجمه گوگل]یک رویداد ذهنی، اولاً به عنوان یک رویداد ذهنی در آگاهی یک فرد مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]یک رویداد ذهنی، همان گونه که در ذهن یک فرد مشخص وجود دارد، individuated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Judgements of worth and social sanctions are individuated and tailored to past commitments.
[ترجمه گوگل]قضاوت‌های ارزشی و تحریم‌های اجتماعی فردی و متناسب با تعهدات گذشته هستند
[ترجمه ترگمان]ارزش تحریم های اجتماعی و اجتماعی individuated و متناسب با تعهدات گذشته می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Such characters individuate him from other writers.
[ترجمه گوگل]چنین شخصیت هایی او را از دیگر نویسندگان متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]این شخصیت ها اون رو از نویسنده های دیگه کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mars is the planet through which we individuate and know ourselves as separate and distinct.
[ترجمه گوگل]مریخ سیاره ای است که از طریق آن فردیت می کنیم و خود را جدا و متمایز می شناسیم
[ترجمه ترگمان]مریخ یک سیاره است که ما از طریق آن خود را به صورت جداگانه و متمایز می شناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Already we can individuate three central characteristics of the modern age of imperialism that have changed today.
[ترجمه گوگل]از قبل می‌توانیم سه ویژگی اصلی عصر مدرن امپریالیسم را که امروزه تغییر کرده‌اند، مشخص کنیم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما می توانیم سه ویژگی اصلی عصر مدرن امپریالیسم را که امروزه تغییر کرده اند، به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is a gulf between God and humankind. So Kafka insisted people should individuate their religious beliefs. It was the road of redemption to God.
[ترجمه گوگل]بین خدا و انسان شکاف وجود دارد بنابراین کافکا اصرار داشت که مردم باید باورهای مذهبی خود را مشخص کنند این جاده رستگاری به سوی خدا بود
[ترجمه ترگمان]بین خدا و بشر یک ورطه وجود دارد بنابراین کافکا اصرار داشت که مردم باید باورهای مذهبی خود را لغو کنند این راه رستگاری به سوی خداوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Individual souls for a particular lifetime are products of oversouls who individuate each soul for duty in a particular physical body.
[ترجمه گوگل]ارواح منفرد برای یک عمر خاص، محصول ماوراء النفس هستند که هر روح را برای انجام وظیفه در بدن فیزیکی خاصی مجزا می کنند
[ترجمه ترگمان]روح فردی برای یک عمر خاص، محصولات of است که هر روح را برای خدمت به یک جسم فیزیکی خاص به کار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Federal law requires public schools to help disabled students through special education service ( service ) and individuate ( individualize ) programs.
[ترجمه گوگل]قانون فدرال مدارس دولتی را ملزم می کند که از طریق خدمات آموزشی ویژه (سرویس) و برنامه های فردی (فردی) به دانش آموزان معلول کمک کنند
[ترجمه ترگمان]قانون فدرال به مدارس دولتی نیاز دارد تا از طریق برنامه های ویژه آموزش و پرورش (خدمات)و برنامه های individuate (individualize)به دانش آموزان معلول کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Researches and practices testify that accurate strategy can effectively promote the individuate understanding of the students.
[ترجمه گوگل]تحقیقات و عملکردها گواهی می دهند که استراتژی دقیق می تواند به طور موثر درک فردی دانش آموزان را ارتقا دهد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات و اقدامات شهادت می دهند که استراتژی دقیق می تواند به طور موثر درک individuate از دانش آموزان را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جدا کردن (فعل)
chop, cut off, disconnect, intercept, rupture, analyze, choose, part, divide, dispart, amputate, separate, unzip, detach, segregate, try, calve, select, rive, cleave, unlink, pick out, sequester, insulate, dissociate, disassociate, individuate, disunite, draw off, enisle, excide, exscind, lixiviate, uncouple, prescind, seclude, sequestrate, sever, sunder, untwist

تمیز دادن (فعل)
distinguish, discern, identify, individualize, individuate

تک قرار دادن (فعل)
individuate

فرد کردن (فعل)
individuate

انفرادی کردن (فعل)
individuate

شخصیت دادن (فعل)
individuate

انگلیسی به انگلیسی

• give individual identity to, make individual or separate, make unique

پیشنهاد کاربران

تفاوت قائل شدن یک نفر با دیگران
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : individualize / individuate
✅️ اسم ( noun ) : individuality / individual / individualism / individualist / individualization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : individual / individualist / individualistic / individualized
✅️ قید ( adverb ) : individually

بپرس