indestructibility


فنا ناپذیری

جمله های نمونه

1. Virtual indestructibility was just one of the many perks I was looking forward to.
[ترجمه گوگل]تخریب ناپذیری مجازی تنها یکی از مزایای بسیاری بود که من منتظر آن بودم
[ترجمه ترگمان]ضد ضربه بودن واقعی فقط یکی از مزایای کاری بود که می خواستم انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then what is the reason for the indestructibility of matter?
[ترجمه گوگل]پس دلیل غیر قابل تجزیه بودن ماده چیست؟
[ترجمه ترگمان]پس دلیلی برای ضد ضربه بودن چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And then there are other, more shocking examples of McDonald's food's weird indestructibility: like this poor burger that's been around for 12 years.
[ترجمه گوگل]و سپس نمونه‌های تکان‌دهنده‌تر دیگری از تخریب ناپذیری عجیب غذای مک‌دونالد وجود دارد: مانند این همبرگر فقیرانه که ۱۲ سال است وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و بعد نمونه های دیگری هم وجود دارند که ضد ضربه بودن عجیب مک دونالد وجود دارند: مثل این برگر بیچاره که ۱۲ سال است که دور هم جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And if that's true, then of course, we no longer have an argument for the indestructibility or nearly indestructibility of the soul.
[ترجمه گوگل]و اگر این درست باشد، پس مسلماً، ما دیگر استدلالی برای زوال ناپذیری یا تقریباً زوال ناپذیری روح نداریم
[ترجمه ترگمان]و اگر این درست باشد، پس ما دیگر دلیلی برای ضد ضربه بودن یا تقریبا فنا ناپذیری روح نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Comparing with training driver by using real airplane and flying experiment, flight simulator has an advantage in security, indestructibility, and non-pollution.
[ترجمه گوگل]شبیه ساز پرواز در مقایسه با راننده آموزشی با استفاده از هواپیمای واقعی و آزمایش پرواز، از مزیت امنیت، تخریب ناپذیری و عدم آلودگی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]مقایسه با محرک آموزش با استفاده از هواپیمای واقعی و تجربه پرواز، شبیه ساز پرواز مزیتی در امنیت، ضد ضربه بودن و غیر - دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Out of a long line of assassin bots, the Terminator is the perfect blend of indestructibility and determination.
[ترجمه گوگل]از میان صف طولانی ربات‌های قاتل، ترمیناتور ترکیبی عالی از تخریب ناپذیری و اراده است
[ترجمه ترگمان]\"نابودگر\"، از خط بلند of assassin، ترکیبی کامل از ضد ضربه بودن و عزم راسخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cocaine is poisonous and addictive. Many cocaine used develop a false sense of their own indestructibility. Behaviour is often erratic.
[ترجمه گوگل]کوکائین سمی و اعتیادآور است بسیاری از کوکائین های مورد استفاده حس کاذب تخریب ناپذیری خود را ایجاد می کنند رفتار اغلب نامنظم است
[ترجمه ترگمان]کوکائین سمی و اعتیادآور است بسیاری از کوکائین به کار بردن یک حس کاذب از ضد ضربه بودن خود استفاده می کردند رفتار اغلب نامنظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Zhang Zai and So Kyong-dok are noted representatives of qi philosophy in China and Korea, who lay emphasis on the materiality, unity in opposition, and indestructibility of qi.
[ترجمه گوگل]ژانگ زی و سو کیونگ دوک از نمایندگان برجسته فلسفه چی در چین و کره هستند که بر مادی بودن، وحدت در تقابل و تخریب ناپذیری چی تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]ژانگ زی و همچنین Kyong - dok به نمایندگان فلسفه qi در چین و کره اشاره می کنند که تاکید بر مادیت، وحدت در مخالفت، و indestructibility بودن qi را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] فنا ناپذیری، استواری، پایداری

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being indestructible, quality of being impossible to destroy

پیشنهاد کاربران

بپرس