indemnification

/ˌɪnˌdemnəfɪˈkeɪʃn̩//ɪnˌdemnɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: غرامت، پرداخت غرامت، تاوان پردازی، جبران زیان
معانی دیگر: تاوان دهی، دادن غرامت، جبران سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of indemnifying.
مشابه: restitution

(2) تعریف: the condition of being indemnified.

(3) تعریف: that which indemnifies.
مشابه: restitution

جمله های نمونه

1. If they fail to reach a consensus, the indemnification shall be paid in one lump sum.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم اجماع، غرامت به صورت یکجا پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]در صورتی که آن ها نتوانند به اجماع برسند، پرداخت غرامت به مبلغ یک مبلغ پرداخت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Result The indemnification of the monitoring work of ADR is establishing a perfect system.
[ترجمه گوگل]نتیجه غرامت کار نظارتی ADR ایجاد یک سیستم کامل است
[ترجمه ترگمان]۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ - ۱ ~ ۱ - ۱ ~ ۱ ~ ۱ ~ ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We hope indemnification will be made for all expenses incurred.
[ترجمه گوگل]امیدواریم تمام هزینه های انجام شده جبران شود
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که در ازای تمام هزینه هایی که متحمل می شوند، غرامت حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Party A has the right to demand indemnification if the deposit is not sufficient.
[ترجمه گوگل]در صورتی که سپرده کافی نباشد، طرف الف حق مطالبه غرامت را دارد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این سپرده کافی نباشد، الف حق دارد که از indemnification تقاضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Statute law hasn't prescribed the indemnification of servant identity in our country owing to unclear identity of civil servant and indistinct relation between judicature and administration.
[ترجمه گوگل]قانون اساسنامه در کشور ما به دلیل نامشخص بودن هویت کارمند کشور و رابطه نامشخص بین قوه قضائیه و ادارات، غرامت را پیش بینی نکرده است
[ترجمه ترگمان]قانون \"اساسنامه قانون\" در کشور ما، به علت هویت نامشخص مستخدم کشوری و روابط نامشخص میان judicature و دولت، به تعیین هویت servant در کشور ما پرداخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To research the indemnification medical problem about the contusion of the head and the face.
[ترجمه گوگل]هدف تحقیق در مورد مشکل پزشکی غرامت در مورد کوفتگی سر و صورت
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد مساله پزشکی indemnification در مورد the سر و صورت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The point analyzed the indemnification scope of the intelligent property right infringement civil case duty.
[ترجمه گوگل]این نقطه دامنه غرامت از نقض حق مالکیت هوشمند وظیفه پرونده مدنی را تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق مشخص شد که عدم پرداخت indemnification حقوقی به حقوق مدنی نقض حقوق مدنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among them, state also should give the appropriate indemnification for spiritual injury caused by administrative infringement.
[ترجمه گوگل]در این میان، دولت نیز باید غرامت مناسب را برای آسیب معنوی ناشی از تخلفات اداری بدهد
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، دولت نیز باید غرامت مناسب برای آسیب روحی ناشی از نقض قانونی قائل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A contribution may amount to full indemnification.
[ترجمه گوگل]کمک ممکن است به غرامت کامل تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]هر سهم ممکن است جبران خسارت مالی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Indemnitor" means any person against whom an Indemnitee makes a claim for indemnification under this Article.
[ترجمه گوگل]«غرامت‌دهنده» به معنای هر شخصی است که بر اساس این ماده، غرامت‌گیرنده علیه او ادعای جبران خسارت می‌کند
[ترجمه ترگمان]\"Indemnitor\" به معنای هر کسی است که an در این ماده ادعای ضمانت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Abandonment in marine insurance is when constructive total loss happens, the assured transfer rights of the insurer to the subject matter insured and demands indemnification from the insurer.
[ترجمه گوگل]انصراف در بيمه دريايي زماني است كه خسارت كلي سازنده اتفاق بيفتد، حقوق بيمه‌گر به موضوع بيمه‌شده منتقل شود و از بيمه‌گر غرامت مطالبه شود
[ترجمه ترگمان]جبران خسارت در بیمه دریایی زمانی است که کاهش کلی خسارت رخ می دهد، حقوق انتقال اطمینان بیمه گر به موضوع بیمه، بیمه را بیمه می کند و indemnification از بیمه گر را طلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If the Indemnitor does not assume the defense of the indemnification claim after notice, the Indemnitee may defend the claim but shall have no obligation to do so.
[ترجمه گوگل]اگر غرامت‌دهنده دفاع از ادعای غرامت پس از اخطار را بر عهده نگیرد، غرامت‌گیرنده می‌تواند از ادعا دفاع کند اما هیچ تعهدی در این مورد نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر طرفین دعوی را پس از اطلاع از پرداخت غرامت به عهده بگیرند، Indemnitee می تواند از این ادعا دفاع کند، اما ملزم به انجام این کار نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Document Law of P . R . C offer the secundum and the indemnification for the securities company.
[ترجمه گوگل]قانون سند P آر C ثانویه و غرامت را برای شرکت اوراق بهادار ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]قانون سند P ر C و the برای شرکت اوراق بهادار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is based on the urgency of the event and the indemnification of the people's right for appropriate standard of life the government make its contribution for public events.
[ترجمه گوگل]این بر اساس فوریت این رویداد و غرامت از حق مردم برای استاندارد زندگی مناسب است که دولت کمک خود را برای رویدادهای عمومی می کند
[ترجمه ترگمان]بر پایه ضرورت این رویداد و the حق مردم برای استاندارد مناسب زندگی، دولت نقش خود را در رویداده ای عمومی ایفا می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرامت (اسم)
fine, torment, anguish, compensation, restitution, recompense, reparation, dues, indemnification, mulct, compunction

پرداخت غرامت (اسم)
indemnification

تاوان پردازی (اسم)
indemnification

جبران زیان (اسم)
indemnity, indemnification

انگلیسی به انگلیسی

• payment made for loss or damage, compensation, restitution; recompense, reimbursement

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : indemnify
✅️ اسم ( noun ) : indemnification / indemnity / indemnitor
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
جبران خسارت

بپرس