incontinence

/ˌɪnˈkɑːntənəns//ɪnˈkɒntɪnəns/

معنی: هرزگی، نا پرهیزکاری، بیاختیاری، عدمکف نفس
معانی دیگر: incontinency عدم کف نفس

جمله های نمونه

1. Incontinence is not just a condition of old age.
[ترجمه سعید پارساپور ] بی اختیاری فقط منحصر به سن پیری نیست
|
[ترجمه گوگل]بی اختیاری فقط یک وضعیت پیری نیست
[ترجمه ترگمان]Incontinence تنها یک شرط از سن پیری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Did urinary or fecal incontinence occur?
[ترجمه گوگل]آیا بی اختیاری ادرار یا مدفوع رخ داده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا بی اختیاری ادراری یا مدفوع رخ می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For women under 65 years of age, stress incontinence is the leading cause of the loss of bladder control.
[ترجمه گوگل]برای زنان زیر 65 سال، بی اختیاری استرسی علت اصلی از دست دادن کنترل مثانه است
[ترجمه ترگمان]برای زنان زیر ۶۵ سال، بی اختیاری استرس عامل اصلی از دست دادن کنترل مثانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the past year, she has suffered from incontinence, but her kind next-door neighbour has done regular washing for her.
[ترجمه سعید پارساپور ] طی سال گذشته ، او از بی اختیاری رنج میبرد ، گرچه همسایه مهربان وی ، مدام او را شستشو داده است.
|
[ترجمه گوگل]در یک سال گذشته، او از بی‌اختیاری ادرار رنج می‌برد، اما همسایه مهربان همسایه‌اش شستشوی منظم برای او انجام داده است
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، او دچار بی اختیاری شده است، اما همسایه مهربان همسایه او برای او رخت شویی درست کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tongue laceration and urinary or fecal incontinence.
[ترجمه گوگل]پارگی زبان و بی اختیاری ادرار یا مدفوع
[ترجمه ترگمان]همدردی دلتا و مدفوع و مدفوع آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stress incontinence occurs when you wet yourself when you cough, laugh, bend over or go jogging.
[ترجمه گوگل]بی اختیاری استرس زمانی رخ می دهد که هنگام سرفه، خنده، خم شدن یا دویدن، خود را خیس کنید
[ترجمه ترگمان]بی اختیاری استرس وقتی اتفاق می افتد که وقتی سرفه می کنید خود را خیس می کنید، بخندید، خم شوید و یا به دویدن ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The causes of incontinence may vary, but the end result is nearly always the same.
[ترجمه گوگل]دلایل بی اختیاری ممکن است متفاوت باشد، اما نتیجه نهایی تقریباً همیشه یکسان است
[ترجمه ترگمان]علل بی اختیاری می تواند متفاوت باشد اما نتیجه نهایی تقریبا همیشه یک سان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Constipation is uncomfortable, it may cause incontinence, it may cause confusion in some one who is mentally frail.
[ترجمه گوگل]یبوست ناراحت کننده است، ممکن است باعث بی اختیاری شود، ممکن است باعث سردرگمی در افرادی شود که از نظر ذهنی ضعیف هستند
[ترجمه ترگمان]ناراحت کننده است، ممکن است باعث بی اختیاری شود، ممکن است باعث سردرگمی در برخی از افرادی شود که در نظر روانی ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Incontinence is another problem that can begin by excessive alcohol intake.
[ترجمه گوگل]بی اختیاری یکی دیگر از مشکلاتی است که می تواند با مصرف زیاد الکل شروع شود
[ترجمه ترگمان]Incontinence یک مشکل دیگر است که می تواند با مصرف بیش از حد الکل شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although urinary incontinence may be no more than a nuisance in some women, for many it is far more troublesome.
[ترجمه گوگل]اگرچه بی اختیاری ادرار ممکن است در برخی از زنان بیش از یک آزاردهنده نباشد، اما برای بسیاری از آنها بسیار دردسرسازتر است
[ترجمه ترگمان]گرچه بی اختیاری ادراری ممکن است چیزی بیش از مزاحمت برخی از زنان نباشد، زیرا بسیاری از این بی اختیاری بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Non-sufferers regard incontinence as more handicapping than do sufferers, which suggests that these figures are no exaggeration.
[ترجمه گوگل]افراد غیرمبتلا به بی‌اختیاری ادرار نسبت به مبتلایان، ناتوان‌کننده‌تر می‌دانند، که نشان می‌دهد این ارقام اغراق‌آمیز نیستند
[ترجمه ترگمان]افراد غیر مبتلایان به عنوان پیش بینی نتیجه، بی اختیاری را بیشتر پیش بینی می کنند و این نشان دهنده این است که این ارقام مبالغه آمیز نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Urge incontinence is when you suddenly need to pass urine desperately, but aren't able to reach the toilet in time.
[ترجمه سعید پارساپور ] شتاب در بی اختیاری زمانی است که شما ناگهان ، نیاز به دفع ادرار دارید ، اما تحمل رسیدن بموقع به دستشوئی را ندارید.
|
[ترجمه گوگل]بی اختیاری فوری زمانی است که به طور ناگهانی نیاز به دفع ادرار دارید، اما نمی توانید به موقع به توالت برسید
[ترجمه ترگمان]incontinence urge زمانی است که شما ناگهان نیاز به دفع ادرار دارید، اما به موقع به توالت نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Abnormalities in the inhibition of motility during sleep should be evaluated in patients who report nocturnal faecal incontinence.
[ترجمه گوگل]در بیمارانی که بی اختیاری شبانه مدفوع را گزارش می کنند، باید ناهنجاری های مهار تحرک در طول خواب بررسی شود
[ترجمه ترگمان]Abnormalities در مهار تحرک در طول خواب باید در بیمارانی که بی اختیاری faecal شبانه را گزارش می کنند مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fewer data are available in the case of liquid stool incontinence.
[ترجمه گوگل]اطلاعات کمتری در مورد بی اختیاری مدفوع مایع در دسترس است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات کمتری در مورد بی اختیاری مایع در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No figures are available to compare to those in this study as to people's perception of the causes of urinary incontinence.
[ترجمه گوگل]هیچ ارقامی برای مقایسه با افراد حاضر در این مطالعه در مورد درک افراد از علل بی اختیاری ادرار در دسترس نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ آماری برای مقایسه با کسانی که در این مطالعه هستند برای درک مردم از علل بی اختیاری ادراری در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هرزگی (اسم)
beastliness, ribaldry, debauch, debauchery, lechery, reprobation, depravity, profligacy, harlotry, incontinence, incontinency, prurience, pruriency, libertinage, saturnalia

نا پرهیزکاری (اسم)
immoderacy, incontinence, incontinency

بی اختیاری (اسم)
incontinence, incontinency

عدم کف نفس (اسم)
incontinence, incontinency

انگلیسی به انگلیسی

• lack of self-control, lack of restraint; inability to control urination or defecation (medicine)
incontinence is the inability to control your bladder and bowels.
incontinence is also the inability to control your physical desires, especially your desire for sex; a formal use.

پیشنهاد کاربران

ببخشید اصلاح می کنم در مقابل کامنت سر کار خانم منیره پور صالحی،
که به اشتباه سارا فرجپور نوشته ام.
Incontinence
بی اختیاری، بدون اراده کاری را انجام دادن، از دست دادن کنترل در باره اعضا یا اندام ها و یا کارکرد اعضا یا اندام ها، مثل:
- بی اختیاری در دفع مدفوع ناشی از بیماریهای مقعدی مثل شقاق، همورویید، تومور رکتومو. . . .
...
[مشاهده متن کامل]

- بی اختیاری در کنترل خروج گاز روده ای به همان دلایل بالا
- ادرار غیر اختیاری یا بی اختیاری ادراری، که خود ناشی از بیماریهای مختلف و سالمندی و. . . . می تواند باشد.
نشت ادرار، مدفوع، گاز از هر کدام از این مخارج، نیز به شکل جزیی مشمول incontinence می شود، وضعیتی آزار دهنده برای خود شخص و اطرافیان،
مخصوصا اگر سالمند باشند،
خیلی خجل می شوند، یاد آیه۶۸ از سوره یاسین می افتم:
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ ۖ أَفَلَا یَعْقِلُونَ
ما هر کس را عمر دراز دهیم ( به پیری ) در خلقتش تغییر دهیم. آیا ( در این کار ) تعقل نمی کنند ( که اگر عمر به دست طبیعت بود پس از کمال به نقصان باز نمی گشت ) .
نمی خاستم این همه توضیح بنویسم ولی چون دیدم در مقابل ترجمه خوب خانم سارا فرجپور دو تا دیسلایک گذاشتند،
تعجب کردم که چرا دیسلایک؟
درست نوشتند که.

بی اختیاری ادرار یا دفع غیرارادی ادرار
غیر ارادی
بی اختیاری در دفع ادرار که اغلب در زنان مسن یا زنان چند زا اتفاق می افتد.
بی اختیاری ادرار در اثر افتادگی لگن در خانمها بیشتر مد نظر هست که میتواند موجب اختلال در عملکرد جنسی هم بشود
بی ارادگی

بپرس