1. he talks incessantly
او دایما حرف می زند.
2. his tongue wags incessantly
بلاانقطاع یاوه گویی می کند.
3. It rained incessantly for the whole two weeks.
[ترجمه گوگل]در تمام این دو هفته باران بی وقفه بارید
[ترجمه ترگمان]تمام این دو هفته بی وقفه باران می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام این دو هفته بی وقفه باران می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The rain was beating down incessantly on the tin roof.
[ترجمه گوگل]باران بی وقفه روی سقف حلبی می بارید
[ترجمه ترگمان]باران پیوسته روی بام حلبی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باران پیوسته روی بام حلبی می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The machines roar incessantly during the hours of daylight.
[ترجمه موسی] در ساعت های روشنایی روز دستگاه ها بی وقفه سر و صدا می کنند.|
[ترجمه گوگل]دستگاهها در ساعات روشنایی بیوقفه غرش میکنند[ترجمه ترگمان]ماشین ها در ساعات روز مدام نعره می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The married couple argued incessantly and finally decided to separate because they are incompatible.
[ترجمه گوگل]این زوج بی وقفه با هم دعوا کردند و در نهایت به دلیل ناسازگاری تصمیم به جدایی گرفتند
[ترجمه ترگمان]زوج متاهل مدام بحث می کردند و در نهایت تصمیم گرفتند که از هم جدا شوند چرا که ناسازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زوج متاهل مدام بحث می کردند و در نهایت تصمیم گرفتند که از هم جدا شوند چرا که ناسازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He talks incessantly, in huddles with Jason and his solicitor and junior counsel.
[ترجمه گوگل]او بی وقفه و در جمع با جیسون و وکیل و وکیل جوانش صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]مدام با جیسون و مشاور حقوقی و مشاور حقوقی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدام با جیسون و مشاور حقوقی و مشاور حقوقی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They cheered when Peter's wife threw his incessantly chirruping portable phone out of the window.
[ترجمه گوگل]وقتی همسر پیتر تلفن قابل حمل او را که بی وقفه صدای جیر جیر می کرد از پنجره به بیرون پرت کرد، تشویق کردند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همسر پیتر این تلفن قابل حمل را از پنجره دور می زد، شادی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همسر پیتر این تلفن قابل حمل را از پنجره دور می زد، شادی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He complained incessantly of being treated like a child by the firm.
[ترجمه گوگل]او دائماً از اینکه شرکت با او مانند یک کودک رفتار می کند، شکایت می کرد
[ترجمه ترگمان]پیوسته شکایت می کرد که مانند کودکی از جانب شرکت رفتار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیوسته شکایت می کرد که مانند کودکی از جانب شرکت رفتار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Irene daydreamed incessantly of hilly streets, cable cars, Chinatown and Rice-o-Roni.
[ترجمه گوگل]ایرنه بی وقفه در مورد خیابان های تپه ای، تله کابین، محله چینی ها و رایس-و-رونی خیال می کرد
[ترجمه ترگمان]ایرین بی وقفه از خیابون های کوهستانی، ماشین کابلی، محله چینی ها و \"رایس\" و \"رایس\" صحبت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایرین بی وقفه از خیابون های کوهستانی، ماشین کابلی، محله چینی ها و \"رایس\" و \"رایس\" صحبت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Shatila and Bourj el-Brajneh were shelled incessantly from the month of May 198
[ترجمه گوگل]شتیلا و برج البرجنه از ماه مه 198 به طور مداوم گلوله باران شدند
[ترجمه ترگمان]Shatila و Bourj el پی درپی از ماه مه ۱۹۸ مورد گلوله باران قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Shatila و Bourj el پی درپی از ماه مه ۱۹۸ مورد گلوله باران قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her tongue was incessantly scolding.
[ترجمه گوگل]زبانش بی وقفه سرزنش می کرد
[ترجمه ترگمان]زبانش مدام غر می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زبانش مدام غر می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And few bands tour as incessantly as the Spin Doctors.
[ترجمه گوگل]و تعداد کمی از گروههای موسیقی بهاندازه Spin Doctors بیوقفه تور میروند
[ترجمه ترگمان]و تعداد کمی از باندها به صورت مداوم به عنوان \"اسپین دکترها\" حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و تعداد کمی از باندها به صورت مداوم به عنوان \"اسپین دکترها\" حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Others love to argue and challenge incessantly the established wisdom of television, the press and the older generation.
[ترجمه گوگل]دیگران دوست دارند بی وقفه با خرد تثبیت شده تلویزیون، مطبوعات و نسل قدیمی تر بحث کنند و به چالش بکشند
[ترجمه ترگمان]دیگران دوست دارند بحث کنند و پیوسته حکمت تثبیت شده از تلویزیون، مطبوعات و نسل قدیمی تر را به چالش بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگران دوست دارند بحث کنند و پیوسته حکمت تثبیت شده از تلویزیون، مطبوعات و نسل قدیمی تر را به چالش بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید