illogic

/ˌɪˈlɑːdʒɪk//ˌɪˈlɑːdʒɪk/

معنی: غیر منطقی، خلاف منطق
معانی دیگر: فقدان منطق، غیرمنطقی بودن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state or quality of lacking logic; illogicality.

جمله های نمونه

1. Too bad the yarn is interwoven with illogic, inconsistency and outright balderdash.
[ترجمه گوگل]حیف که نخ با غیرمنطقی، ناهماهنگی و کچلی آشکار در هم آمیخته است
[ترجمه ترگمان]خیلی بد است که نخ با illogic، ناهماهنگی و balderdash کامل درهم آمیخته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Something quite illogic, if these two juxtaposed reverse direction sewers are looked at within the same big picture.
[ترجمه گوگل]چیزی کاملا غیر منطقی، اگر این دو فاضلاب جهت معکوس در کنار هم در یک تصویر بزرگ نگاه شود
[ترجمه ترگمان]اگر این دو جهت خلاف جهت معکوس باشند، در همان تصویر بزرگ به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Well, I think that points out the illogic of the policy from a security point of view.
[ترجمه گوگل]خوب، من فکر می کنم که این امر به غیرمنطقی بودن این سیاست از نقطه نظر امنیتی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]خوب، من فکر می کنم که این موضوع جنبه های سیاسی سیاست را از نقطه نظر امنیتی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I pity the fool who's illogic.
[ترجمه گوگل]من متاسفم برای احمقی که بی منطق است
[ترجمه ترگمان]من به این احمق که خلاف منطق است ترحم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Illogic song "Hate in a Puddle" good stuff.
[ترجمه گوگل]آهنگ غیر منطقی "بغض در گودال" چیزهای خوبی است
[ترجمه ترگمان]آواز illogic \"نفرت در چیزهای خوب\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Studies on the illogic thinking, taste psychology and visual psychology of ultra-realism can reveal the process of visual transformation design and the component of visual structure more integrally.
[ترجمه گوگل]مطالعات بر روی تفکر غیرمنطقی، روانشناسی ذائقه و روانشناسی بصری فوق رئالیسم می تواند فرآیند طراحی دگرگونی بصری و جزء ساختار بصری را به طور یکپارچه نشان دهد
[ترجمه ترگمان]مطالعات در زمینه تفکر illogic، روان شناسی چشایی و روان شناسی بصری of می تواند فرآیند طراحی دگرگونی بصری و مولفه های ساختار بصری را بیشتر نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now some methods deciding discount rate are illogic, some can not to calculate a few important parameter therein to .
[ترجمه گوگل]اکنون برخی از روش‌های تعیین نرخ تنزیل غیرمنطقی هستند، برخی نمی‌توانند چند پارامتر مهم را در آن محاسبه کنند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر برخی از روش ها که در مورد نرخ تنزیل تصمیم گیری می کنند illogic هستند، برخی نمی توانند چند پارامتر مهم را در آن محاسبه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Illogic often reigns and markets are enormously inefficient despite what the academics believe.
[ترجمه گوگل]اغلب غیرمنطقی حاکم است و علیرغم آنچه دانشگاهیان معتقدند، بازارها به شدت ناکارآمد هستند
[ترجمه ترگمان]علی رغم آنچه که دانشگاهیان به آن اعتقاد دارند، illogic اغلب حکمفرما است و بازارها بسیار ناکارآمد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therefore different modes of thinking would lead to some illogic and ambiguous sentences in Chinese language.
[ترجمه گوگل]بنابراین شیوه های مختلف تفکر منجر به جملات غیرمنطقی و مبهم در زبان چینی می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین حالت های مختلف تفکر منجر به جملات مبهم و مبهم در زبان چینی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These hard times have revealed a new wrinkle to that illogic: Our budgets reflect more than our personal needs.
[ترجمه گوگل]این روزهای سخت چین و چروک جدیدی را برای این غیرمنطقی آشکار کرده است: بودجه ما بیش از نیازهای شخصی ما منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]این زمان های دشوار، چین و چروک جدید را به این illogic نشان داده اند: بودجه ما بیش از نیازهای شخصی ما را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They threw their King Kong together with an unthinking haste that accounts for its zany illogic.
[ترجمه گوگل]آنها کینگ کنگ خود را با یک عجله غیرقابل فکر به هم ریختند که دلیل آن غیر منطقی دیوانه کننده آن است
[ترجمه ترگمان]با عجله خود را به هنگ کنگ پرتاب کردند و با شتابی که خلاف منطق خود بود، با هم دست و پا زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But Mr. Houghton had fought in the First World War alongside both Americans and French, and had come - by who knows what illogic? - to a settled detestation of both countries.
[ترجمه گوگل]اما آقای هوتون در جنگ جهانی اول در کنار آمریکایی ها و فرانسوی ها جنگیده بود و آمده بود - چه کسی می داند چه غیرمنطقی؟ - به تنفر ثابت هر دو کشور
[ترجمه ترگمان]اما \"Houghton\" در جنگ جهانی اول در کنار هم آمریکایی ها و هم فرانسوی جنگید و از کجا آمده بود - - کسی که می داند what چیست؟ نفرت از هر دو کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm uploading the entire Celestial Clockwork Album made by Illogic.
[ترجمه گوگل]من دارم کل آلبوم Celestial Clockwork ساخته Illogic را آپلود می کنم
[ترجمه ترگمان]من در حال آپلود کامل و کامل Clockwork هستم که توسط illogic ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیر منطقی (اسم)
illogic, non sequitur

خلاف منطق (اسم)
illogic

انگلیسی به انگلیسی

• lack of logic, lack of sensibleness, lack of reason

پیشنهاد کاربران

بپرس