- His illicit stock market dealings eventually got him into trouble.
[ترجمه امیرحسن اسودی] معاملات غیرقانونی اش در بازار سرمایه، در نهایت او را به دردسر انداخت.
|
[ترجمه گوگل] معاملات غیرقانونی او در بازار سهام در نهایت او را به دردسر انداخت [ترجمه ترگمان] معاملات نامشروع بازار سهام او در نهایت او را به دردسر انداخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Marriage to a first cousin is illicit in a number of U.S. states.
[ترجمه امیرحسن اسودی] در تعدادی از ایالت های امریکا، ازدواج با پسرعموی اول غیرقانونی است.
|
[ترجمه گوگل] ازدواج با پسر عموی اول در تعدادی از ایالت های ایالات متحده غیرقانونی است [ترجمه ترگمان] ازدواج با بستگان درجه اول در تعدادی از ایالات آمریکا غیر قانونی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The senator's wife had been unaware that he had been having an illicit relationship with one of his aides.
[ترجمه امیرحسن اسودی] همسر سناتور نمی دانست که شوهرش با یکی از دستیارانش رابطۀ نامشروع داشته است.
|
[ترجمه گوگل] همسر سناتور از رابطه نامشروع او با یکی از دستیاران خود بی خبر بود [ترجمه ترگمان] همسر سناتور از اینکه رابطه نامشروع با یکی از آجودان های خود داشته بود بی اطلاع بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an illicit love affair
رابطه ی عشقی نامشروع
2. the controversy about his illicit affairs
سر و صدای مربوط به روابط نامشروع او
3. The illicit drugs industry has an annual turnover of some £200 bn.
[ترجمه شان] گردش مالی سالانه صنعت غیر قانونی مواد مخدر، بالغ بر میلیارد پاوند است.
|
[ترجمه گوگل]صنعت مواد مخدر غیرقانونی دارای گردش مالی سالانه حدود 200 میلیارد پوند است [ترجمه ترگمان]صنعت غیرقانونی مواد مخدر، گردش سالیانه حدود ۲۰۰ میلیارد پوند را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She slipped outside for an illicit cigarette.
[ترجمه گوگل]برای سیگار غیرقانونی بیرون لیز خورد [ترجمه ترگمان] اون بیرون واسه یه سیگار غیر مجاز فرار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Seizures of illicit drugs have increased by 30 % this year.
[ترجمه Alish] مصادره ی مواد مخدر غیرقانونی در این سال به ۳۰ درصد افزایش یافته
|
[ترجمه گوگل]کشفیات مواد مخدر در سال جاری 30 درصد افزایش یافته است [ترجمه ترگمان]میزان مصرف مواد مخدر غیرقانونی در سال جاری ۳۰ درصد افزایش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They were prosecuted for illicit liquor selling.
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل فروش غیرمجاز مشروبات الکلی تحت تعقیب قرار گرفتند [ترجمه ترگمان]اونا برای فروش مشروبات غیر قانونی تحت تعقیب قرار گرفتن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The college cannot condone any behaviour that involves illicit drugs.
[ترجمه گوگل]کالج نمی تواند هر گونه رفتاری را که شامل مواد مخدر غیرقانونی است بپذیرد [ترجمه ترگمان]این کالج نمی تواند از هر گونه رفتاری که شامل مواد مخدر غیرقانونی است چشم پوشی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The illicit trade in cattle may have played an important role in providing an economic base for certain upwardly-mobile Goyigama families.
[ترجمه گوگل]تجارت غیرقانونی گاو ممکن است نقش مهمی در ایجاد یک پایگاه اقتصادی برای برخی خانوادههای گویگاما که به سمت بالا حرکت میکنند، داشته باشد [ترجمه ترگمان]تجارت غیر قانونی گاوها ممکن است نقش مهمی در فراهم کردن اساس اقتصادی برای خانواده های upwardly mobile ایفا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some will argue that all illicit drugs are too dangerous to legalize.
[ترجمه گوگل]برخی استدلال خواهند کرد که همه مواد مخدر غیرقانونی برای قانونی کردن آن بسیار خطرناک هستند [ترجمه ترگمان]برخی مدعی هستند که همه مواد مخدر غیر قانونی برای قانونی کردن بسیار خطرناک هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Illicit drug use also has to be set against the context of prescribed drug-taking.
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد مخدر غیرقانونی نیز باید در مقابل زمینه مصرف داروهای تجویز شده قرار گیرد [ترجمه ترگمان]مصرف غیرقانونی مواد مخدر نیز باید در زمینه مواد تجویز شده از مواد مخدر تعیین شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was then that courageous fans began organizing illicit exhibitions.
[ترجمه گوگل]پس از آن بود که طرفداران شجاع شروع به برگزاری نمایشگاه های غیرقانونی کردند [ترجمه ترگمان]در آن زمان بود که هواداران دلیرانه شروع به سازماندهی نمایشگاه های غیر قانونی کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Santacruz was awaiting trial for illicit enrichment, money laundering and drug trafficking.
[ترجمه گوگل]سانتاکروز به دلیل غنی سازی غیرقانونی، پولشویی و قاچاق مواد مخدر منتظر محاکمه بود [ترجمه ترگمان]Santacruz در انتظار برای غنی سازی نامشروع، پولشویی و قاچاق مواد مخدر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many such drugs were, in fact, illicit now.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این داروها در واقع اکنون غیرقانونی بودند [ترجمه ترگمان]در حقیقت، بسیاری از این داروها در حال حاضر غیرقانونی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many illicit drug users simply outgrow the habit once they reach their thirties.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مصرف کنندگان مواد مخدر غیرقانونی به محض رسیدن به سی سالگی عادت خود را از دست می دهند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مصرف کنندگان غیرقانونی مواد مخدر تنها زمانی که به سن سی سالگی می رسند، این عادت را فرا می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قاچاق (صفت)
illicit
نا مشروع (صفت)
unsavory, illegal, unallowed, illicit, unsavoury
مخالف مقررات (صفت)
illicit
تخصصی
[حقوق] غیر مجاز، غیر قانونی، ممنوع
انگلیسی به انگلیسی
• forbidden, against the rules, unlawful an illicit activity or substance is not allowed by law, or is not acceptable according to the social customs of a country.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Forbidden by law, rules, or custom; illegal 🚫 🔍 مترادف: Illegal ✅ مثال: The police conducted a raid to shut down the illicit drug operation
برای چیز هایی مثل substance , drug , trade , deal , profit به معنای غیر قانونی و قاچاق هست . و برای چیز های مثل relationship و affair به معنای نامشروع هست .