ileum

/ˈɪliəm//ˈɪliəm/

معنی: معاء غلاظ، رودهدراز، چم روده
معانی دیگر: (کالبد شناسی) درازروده (آخرین بخش روده کوچک که به روده ی بزرگ راه دارد)، ایلئوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in mammals and birds, the portion of the small intestine below the jejunum.

(2) تعریف: in arthropods, the anterior portion of the hindgut.

جمله های نمونه

1. Similar ultrastructural features were present in the ileum and colon, with the most noticeable abnormalities present in the muscularis propria.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های فراساختاری مشابهی در ایلئوم و کولون وجود داشت که بیشترین ناهنجاری‌ها در عضله پروپریا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ultrastructural مشابهی در ileum و colon همراه با most غیر عادی موجود در the propria وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In particular, the terminal ileum seems to have an important role in the regulation of small intestinal transit.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، به نظر می رسد ایلئوم انتهایی نقش مهمی در تنظیم ترانزیت روده کوچک دارد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به نظر می رسد پایانه پایانه نقش مهمی در مقررات حمل و نقل روده ای کوچک داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rectum, sigmoid colon, and terminal ileum seem to be particularly at risk from pelvic radiotherapy.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد رکتوم، کولون سیگموئید و ایلئوم انتهایی به ویژه در معرض خطر رادیوتراپی لگن هستند
[ترجمه ترگمان]راست روده، sigmoid، و ileum به طور خاص در معرض خطر from لگن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lymphatic capillary networks and lymphatics of the ileum and the vermiform appendix may directly communicate with those of the cecum.
[ترجمه گوگل]شبکه‌های مویرگی لنفاوی و لنفاوی ایلئوم و آپاندیس ورمی‌فرم ممکن است مستقیماً با شبکه‌های سکوم ارتباط برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]The capillary lymphatic و lymphatics of و ضمیمه vermiform می توانند مستقیما با آن of ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ileocecal valve and terminal ileum are usually dilated rather than stenosed.
[ترجمه گوگل]دریچه ایلئوسکال و ایلئوم انتهایی معمولاً به جای تنگی گشاد می شوند
[ترجمه ترگمان]شیره ای ileocecal و ileum ترمینال معمولا به جای stenosed dilated می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ileum: Final and longest segment of the small intestine. It is the site of absorption of vitamin B12 (see vitamin B complex ) and reabsorption of about 90% of conjugated Bile salts.
[ترجمه گوگل]ایلئوم: انتهایی و طولانی ترین بخش روده کوچک محل جذب ویتامین B12 (به ویتامین B کمپلکس مراجعه کنید) و بازجذب حدود 90 درصد نمک‌های صفراوی مزدوج است
[ترجمه ترگمان]Ileum: بخش نهایی و طولانی ترین بخش روده کوچک این محل جذب ویتامین ب ۱۲ است (ترکیب ویتامین B)و reabsorption حدود ۹۰ درصد نمک روده مزدوج را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is reflux of barium into the terminal ileum.
[ترجمه گوگل]بازگشت باریم به ایلئوم انتهایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]There در barium به ترمینال terminal برگشت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hindgut consists of pylorus, ileum and rectal. The structure of the ileum is different from rectal.
[ترجمه گوگل]روده عقبی از پیلور، ایلئوم و رکتوم تشکیل شده است ساختار ایلئوم با رکتوم متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The شامل pylorus، ileum و مقعد است ساختار of متفاوت از مقعد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A small portion of terminal ileum appears at the right.
[ترجمه گوگل]بخش کوچکی از ایلئوم انتهایی در سمت راست ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]بخش کوچکی از پایانه terminal در سمت راست ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Colonoscopy showed total colitis with superficial ulceration and oedematous polypoid mucosa extending into the terminal ileum.
[ترجمه گوگل]کولونوسکوپی کولیت توتال را با زخم سطحی و مخاط پلیپویید ادماتوز نشان داد که تا ایلئوم انتهایی گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]colonoscopy نشان داد که total با ulceration سطحی و oedematous polypoid mucosa مخاط به پایانه terminal گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Four patients with clinically active Crohn's disease of the terminal ileum were also studied.
[ترجمه گوگل]چهار بیمار مبتلا به بیماری کرون فعال بالینی ایلئوم انتهایی نیز مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]چهار بیمار مبتلا به بیماری بالینی Crohn active ترمینال نیز مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neurones in the myenteric plexus were not identified in the colon and were sparse and appeared degenerate in the appendix and ileum.
[ترجمه گوگل]نورون ها در شبکه میانتریک در کولون شناسایی نشدند و کمیاب بودند و در آپاندیس و ایلئوم دژنره شده به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]neurones در شبکه کوروئید در the شناسایی نشد و به صورت پراکنده در ضمیمه و ileum ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At necropsy the carcass has a dehydrated appearance and there is an enteritis in the ileum.
[ترجمه گوگل]در کالبد گشایی، لاشه ظاهری کم آب دارد و انتریت در ایلئوم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در necropsy لاشه ظاهر dehydrated دارد و یک enteritis در the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Four specimens were from the jejunum and 11 from terminal ileum or ascending colon.
[ترجمه گوگل]چهار نمونه از ژژنوم و 11 نمونه از ایلئوم انتهایی یا کولون صعودی بودند
[ترجمه ترگمان]چهار نمونه از jejunum و ۱۱ از کلون ileum یا colon صعودی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Distal small bowel lesions may also be shown by reflux at barium enema or by entering the terminal ileum at colonoscopy.
[ترجمه گوگل]ضایعات دیستال روده کوچک نیز ممکن است با رفلاکس در باریم انما یا با ورود به ایلئوم انتهایی در کولونوسکوپی نشان داده شود
[ترجمه ترگمان]ضایعات روده کوچک نیز ممکن است با برگشت at در باریوم و یا با ورود به the ترمینال در کولونوسکپی نسبت داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاء غلاظ (اسم)
colon, large intestine, ileum

روده دراز (اسم)
ileum

چم روده (اسم)
ileum

تخصصی

[علوم دامی] ایلیوم ؛ بخشی پایانی روده باریک

انگلیسی به انگلیسی

• third and lowest section of the small intestine (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] ایلئوم: قسمت انتهایی روده ی کوچک
آخرین قسمت روده باریک
ileum ( پزشکی )
واژه مصوب: درازروده
تعریف: آخرین قسمت از سه قسمت رودۀ باریک
بخش انتهایی روده کوچک

بپرس