ikon

/ˈaɪkɒn//ˈaɪkɒn/

رجوع شود به: icon

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of icon.

جمله های نمونه

1. Anyone acquainted with ancient ikons will recognise how acutely she has captured their essence.
[ترجمه گوگل]هر کسی که با نمادهای باستانی آشنا باشد، متوجه خواهد شد که او چقدر ماهیت آنها را تسخیر کرده است
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با مجسمه ها قدیمی آشنا باشد، تشخیص می دهد که او تا چه اندازه ماهیت خود را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I glimpsed a large brass bed, more ikons, photographs.
[ترجمه گوگل]یک تخت برنجی بزرگ، نمادهای بیشتر، عکس‌ها را نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]چشمم به یک تخت خواب بزرگ برنجی افتاد که در مقابل عکس های تصاویر قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now the ikons of female suffering are all around us; the image of the battered woman is high fashion.
[ترجمه گوگل]اکنون نمادهای رنج زنانه در اطراف ما هستند تصویر زن کتک خورده مد روز است
[ترجمه ترگمان]اکنون تصاویر رنج زنانه در پیرامون ما هستند و تصویر آن زن فرسوده، مد روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Frith Street Gallery, 2008 and Ikon Gallery, Birmingham, 200
[ترجمه گوگل]گالری خیابان فریت، 2008 و گالری آیکون، بیرمنگام، 200
[ترجمه ترگمان]گالری خیابان فریت، ۲۰۰۸ و گالری ikon، بیرمنگام، ۲۰۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This was the holy ikon that had been brought away from Smolensk, and had accompanied the army ever since.
[ترجمه گوگل]این نماد مقدسی بود که از اسمولنسک آورده شده بود و از آن زمان ارتش را همراهی می کرد
[ترجمه ترگمان]این مجسمه حضرت مریم مقدس بود که از اسمولنسک آورده بود و از آن وقت تا به حال با ارتش همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Ikon has another string to its bow to help with production overflow.
[ترجمه گوگل]اما آیکون یک رشته دیگر برای کمک به سرریز تولید دارد
[ترجمه ترگمان]اما ikon یک رشته دیگر برای کمان خود دارد تا با سرریز شدن تولید کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Explanation: this poster was designed for promotion of IKON DESIGN, the impression which left to the audience just like the word IKON, holiness and out of focus.
[ترجمه گوگل]توضیح: این پوستر برای تبلیغ IKON DESIGN طراحی شده است، تاثیری که مانند کلمه IKON، تقدس و خارج از تمرکز را برای مخاطب به جا می گذارد
[ترجمه ترگمان]توضیح: این پوستر برای ارتقا طراحی ikon طراحی شد، احساسی که درست مانند کلمه ikon، تقدس و خارج از فوکوس باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the financial sector, Ikon is called upon to print manage higher-run documents.
[ترجمه گوگل]در بخش مالی، آیکون برای چاپ مدیریت اسناد با دوره بالاتر فراخوانده می شود
[ترجمه ترگمان]در بخش مالی، ikon خواسته شده است تا اسناد بلند مدت را چاپ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ikon also weighs in with additional services.
[ترجمه گوگل]آیکون همچنین با خدمات اضافی همراه است
[ترجمه ترگمان]ikon نیز با خدمات اضافی سنگینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. FM is on the rise and Ikon is one of many companies capitalising on growth in this area.
[ترجمه گوگل]FM در حال افزایش است و Ikon یکی از بسیاری از شرکت هایی است که در این زمینه سرمایه گذاری می کند
[ترجمه ترگمان]موج اف ام در حال افزایش است و ikon یکی از بسیاری از شرکت هایی است که از رشد این منطقه بهره می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As we stand today, Ikon has 40 managed sites, explains Gary Downey, UK marketing director.
[ترجمه گوگل]گری داونی، مدیر بازاریابی بریتانیا، توضیح می‌دهد که امروز، آیکن دارای 40 سایت مدیریت شده است
[ترجمه ترگمان]گری داونی، مدیر بازاریابی انگلیسی، توضیح می دهد که در حال حاضر، ikon ۴۰ سایت موفق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The outline of its fibre-sinews flickered in viridian, while diagnostic ikons marched across the bottom of the screen.
[ترجمه گوگل]طرح کلی خطوط فیبر آن به صورت ویریدین سوسو می زد، در حالی که نمادهای تشخیصی در پایین صفحه نمایش می رفتند
[ترجمه ترگمان]در حالی که تصاویر تصاویر را در زیر پرده تشخیص می دادند، in از of و its در آن سو به سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The player allows search and retrieval functions to be selected by ikons or illustrations.
[ترجمه گوگل]پخش کننده اجازه می دهد تا عملکردهای جستجو و بازیابی توسط نمادها یا تصاویر انتخاب شوند
[ترجمه ترگمان]این بازیکن اجازه می دهد تا نقش های جستجو و بازیابی توسط ikons یا تصاویر انتخاب شده انتخاب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Think of the tangled web of business relationships: office equipment distributor IKON is an HP partner, but it also sells similar products from other firms and competes with other HP partners.
[ترجمه گوگل]به شبکه درهم تنیده روابط تجاری فکر کنید: توزیع کننده تجهیزات اداری IKON شریک HP است، اما همچنین محصولات مشابهی را از سایر شرکت ها می فروشد و با شرکای دیگر HP رقابت می کند
[ترجمه ترگمان]به وب آشفته روابط تجاری فکر کنید: توزیع کننده تجهیزات دفتری ikon یک شریک شرکت HP است، اما همچنین محصولات مشابه را از شرکت های دیگر می فروشد و با شرکای HP دیگر رقابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• figure, image; statue; idol, sacred image; image of holy person; holy statue of jesus christ or virgin mary

پیشنهاد کاربران

iKON یک گروه پسرانه موسیقی کره ای با شش عضو است.

بپرس