ignoramus

/ˌɪɡnəˈreɪməs//ˌɪɡnəˈreɪməs/

معنی: ادم نادان، شخص کاملا بی سواد
معانی دیگر: آدم نادان و احمق، بی معرفت، بی دانش و پخمه، جاهل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ignoramuses
• : تعریف: one who is ignorant, often ridiculously so; dunce.
متضاد: savant
مشابه: barbarian

جمله های نمونه

1. When it comes to music, I'm a complete ignoramus.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از موسیقی می شود، من یک نادان کامل هستم
[ترجمه ترگمان]وقتی به موسیقی می رسد، من یک نادان کامل هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm a complete ignoramus where computers are concerned.
[ترجمه گوگل]من در مورد کامپیوترها یک نادان کامل هستم
[ترجمه ترگمان]من یک احمق کامل هستم که در آن رایانه ها نگران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You are not an ignoramus if you have never heard of marsanne, roussanne and viognier.
[ترجمه گوگل]شما نادان نیستید اگر تا به حال نام مارسان، روسان و ویگنیه را نشنیده باشید
[ترجمه ترگمان]اگر تا به حال چیزی درباره marsanne و roussanne و viognier نشنیده باشید، احمق هم نیستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Edward the Eighth, you ignoramus.
[ترجمه گوگل]ادوارد هشتم، ای نادان
[ترجمه ترگمان]ادوارد هشتم، نادان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've never met ignoramus like Lao Zhang, He can't even separate the sheep from the goat.
[ترجمه گوگل]من هرگز نادانی مانند لائو ژانگ را ندیده ام، او حتی نمی تواند گوسفند را از بز جدا کند
[ترجمه ترگمان]من هرگز ignoramus را مانند ژانگ ندیده ام، او حتی نمی تواند گوسفندان را از بز جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ignoramus already till noon, they are also some to be getting more peckish, accordingly the wine shop coinciding on seeks burning fierce with Hong Jiao.
[ترجمه گوگل]جاهل‌ها از قبل تا ظهر، آن‌ها نیز بداخلاق‌تر می‌شوند، بر این اساس، مغازه شراب‌فروشی مصادف با هونگ جیائو به شدت در حال سوختن است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر they تا ظهر در حال دریافت peckish هستند، و بر این اساس میخانه که مصادف با حریق شدید با هنگ کنگ است، در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Among the ignoramus, his loss has how much!
[ترجمه گوگل]در بین جاهلان ضررش چقدر دارد!
[ترجمه ترگمان]در میان آن احمق، گم شدن او چقدر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Do you want proof, you ignoramus, that faith without works is useless?
[ترجمه گوگل]ای نادان آیا دلیل می خواهی که ایمان بدون عمل فایده ای ندارد؟
[ترجمه ترگمان]شما مدرک می خواهید، نادان، آن ایمان بدون کار، بی فایده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even a top ignoramus would not believe what you said.
[ترجمه گوگل]حتی یک نادان برتر هم حرف شما را باور نمی کند
[ترجمه ترگمان]حتی یک احمق برتر گفته های شما را باور نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Boss wouldn't delegate the job to an ignoramus like you.
[ترجمه گوگل]رئیس کار را به نادانی مثل شما محول نمی کند
[ترجمه ترگمان]رئیس این شغل را به یک احمق مثل تو محول نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I've never met any ignoramus like John. He can't even separate the sheep from the goat.
[ترجمه گوگل]هیچ جاهلی مثل جان ندیدم او حتی نمی تواند گوسفند را از بز جدا کند
[ترجمه ترگمان]من تا به حال یک نادان مثل جان ندیده بودم او حتی نمی تواند گوسفندها را از هم جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You ignoramus, but music is reflection of self.
[ترجمه گوگل]ای نادان، اما موسیقی بازتاب خود است
[ترجمه ترگمان]نادان، اما موسیقی انعکاسی از نفس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This ignoramus failed to salute me.
[ترجمه گوگل]این نادان نتوانست به من سلام کند
[ترجمه ترگمان]این نادان موفق نشد به من سلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم نادان (اسم)
gander, ignoramus, tomfool

شخص کاملا بی سواد (اسم)
ignoramus

انگلیسی به انگلیسی

• ignorant uneducated person
if you call someone an ignoramus, you mean that you think that they have very little knowledge; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

ignoramus ( n ) ( ɪɡnəreɪməs ) =a person who doesn't have much knowledge, e. g. When it comes to music, I'm a complete ignoramus.
ignoramus
noun
[count] : a person who does not know much : an ignorant or stupid person
I can't believe they let an ignoramus like that run the company
واژه ای رسمی به معنای نادان، جاهل، بی دانش، نا آگاه
...
[مشاهده متن کامل]

I am an ignoramus, but it is your religion that kills the free - thinking. Everyone has freedom of opinion

بپرس