inherence

/ɪnˈhiːrəns//ɪnˈhɪərəns/

معنی: چسبیدگی، ذاتی بودن، جبلی، اصلیت، لزوم ذاتی
معانی دیگر: درون زاد بودگی، سرشتی بودن، inherency چسبیدگی

جمله های نمونه

1. Transcendence is the basic attribute and inherence speciality of the human existence and its activities.
[ترجمه گوگل]تعالی صفت اساسی و تخصص ذاتی وجود انسان و فعالیت های آن است
[ترجمه ترگمان]Transcendence ویژگی اصلی و ویژگی های inherence وجود انسانی و فعالیت های آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rule is the inherence and necessary relationship of development and changes of things.
[ترجمه گوگل]قاعده، رابطه ذاتی و ضروری توسعه و تغییر امور است
[ترجمه ترگمان]قاعده یک رابطه ساده و ضروری برای توسعه و تغییر چیزها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Excavations of the significance and inherence of hot sport news and personae.
[ترجمه گوگل]کاوش در مورد اهمیت و ذات اخبار و شخصیت های ورزشی داغ
[ترجمه ترگمان]کاوش در مورد اهمیت و اهمیت اخبار ورزشی داغ و شخصیت های اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Places marketing have inherence relations with industrial clusters, and materialize the action between market and industry.
[ترجمه گوگل]بازاریابی مکان ها روابط ذاتی با خوشه های صنعتی دارد و کنش بین بازار و صنعت را تحقق می بخشد
[ترجمه ترگمان]بازاریابی مکان هایی که بازاریابی را با خوشه های صنعتی ارتباط می دهد و عملی کردن عمل بین بازار و صنعت را تحقق می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The concept of sustaining development is a inherence demand of social - economic stabilize healthy development.
[ترجمه گوگل]مفهوم توسعه پایدار از خواسته های ذاتی تثبیت توسعه سالم اجتماعی - اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]مفهوم توسعه پایدار، نیاز مبرم به توسعه پایدار اقتصادی - اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The inherence vices of PTFE limit it's application as anti - corrosion coating in the engineering field.
[ترجمه گوگل]معایب ذاتی PTFE کاربرد آن را به عنوان پوشش ضد خوردگی در زمینه مهندسی محدود می کند
[ترجمه ترگمان]معایب inherence از حد PTFE کاربرد آن به عنوان پوشش ضد خوردگی در زمینه مهندسی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The generant course, inherence mechanism, and cause of efflorescence of adhesive and grout for tile and stone after construction, and control measures were introduced. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]سیر مولد، مکانیسم ذاتی و علت شکوفایی چسب و دوغاب کاشی و سنگ پس از ساخت و اقدامات کنترلی معرفی شد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]دوره generant، مکانیسم inherence، و علت of چسب و دوغاب برای کاشی و سنگ پس از ساخت، و اقدامات کنترلی معرفی شدند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the inherence request and the important striving target of the continuable development of socialism, the harmonious thoughts should run though out the passage of modernization.
[ترجمه گوگل]به عنوان درخواست ذاتی و هدف مهم تلاش برای توسعه مستمر سوسیالیسم، افکار هماهنگ باید از گذر مدرنیزاسیون خارج شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان درخواست inherence و هدف مهم تلاش برای توسعه continuable سوسیالیسم، افکار هماهنگ با وجود گذر از مدرن سازی باید اجرا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, design of in due form system and informality system can get over the failure and make a good inherence system.
[ترجمه گوگل]با این حال، طراحی سیستم به شکل مناسب و سیستم غیر رسمی می تواند شکست را پشت سر بگذارد و یک سیستم ذاتی خوبی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، طراحی سیستم فرم سیستم و سیستم غیررسمی می تواند منجر به شکست و ایجاد یک سیستم inherence خوب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Image group is a symbol system which includes many images in poem and has inherence.
[ترجمه گوگل]گروه تصویر یک سیستم نمادی است که شامل بسیاری از تصاویر در شعر است و دارای ذاتی است
[ترجمه ترگمان]گروه تصویر یک سیستم نمادی است که شامل بسیاری از تصاویر در شعر و inherence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبیدگی (اسم)
adhesion, coherence, coherency, inherence, inherency

ذاتی بودن (اسم)
inherence, inherency, concretion

جبلی (اسم)
inherence, inherency

اصلیت (اسم)
identity, reality, inherence, inherency, fatherhood, paternity

لزوم ذاتی (اسم)
inherence, inherency

انگلیسی به انگلیسی

• innateness, quality of being inherent

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : inhere
✅️ اسم ( noun ) : inherence / inherency
✅️ صفت ( adjective ) : inherent
✅️ قید ( adverb ) : inherently
ملازمت
فطری بودن ( به عنوان نوع یک ویژگی )

بپرس