improver


اصلاح کننده، ترقی کننده، بهبودی دهنده، لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند

جمله های نمونه

1. But the improver is into intellectual nourishment on a lavish scale.
[ترجمه گوگل]اما بهبود دهنده به تغذیه فکری در مقیاسی مجلل می پردازد
[ترجمه ترگمان]اما the در یک مقیاس اسراف فکری، تغذیه فکری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The improver effect of ascofbic acid ( Asc ) was recognized by Jorgensen as early as 193
[ترجمه گوگل]اثر بهبود دهنده اسید آسکوفبیک (ASC) توسط Jorgensen در اوایل سال 193 شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]اثر improver اسید ascofbic (asc)توسط jorgensen به عنوان ۱۹۳ میلادی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The baking soybean flour can be as an improver to promote the quality of the steamed bread and wheat flour.
[ترجمه گوگل]آرد سویای پخت می تواند به عنوان یک بهبود دهنده برای ارتقای کیفیت نان بخارپز و آرد گندم باشد
[ترجمه ترگمان]آرد سویا که به روغن سویا داده می شود می تواند به عنوان an برای ارتقای کیفیت نان بخارپز شده و آرد گندم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cyclohexyl nitrate is an effective cetane number improver for diesel oil.
[ترجمه گوگل]سیکلوهگزیل نیترات یک بهبود دهنده موثر عدد ستان برای روغن دیزل است
[ترجمه ترگمان]نیترات Cyclohexyl یک عدد cetane موثر برای نفت دیزل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Uses: a kind of quality improver used in canned food, fruit juice. drink. milk products, bean process and pickel products etc.
[ترجمه گوگل]موارد استفاده: نوعی بهبود دهنده کیفیت مورد استفاده در کنسرو، آب میوه نوشیدنی محصولات شیر، فرآیند لوبیا و محصولات ترشی و غیره
[ترجمه ترگمان]مصارف: نوعی کیفیت خوب که در غذاهای کنسرو شده و آب میوه استفاده می شود مشروب محصولات لبنی، فرآیند لوبیا و محصولات pickel و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Flow improver H89 2 used in crude oil is a terpolymer.
[ترجمه گوگل]بهبود دهنده جریان H89 2 مورد استفاده در نفت خام یک ترپلیمر است
[ترجمه ترگمان]جریان improver H۸۹ ۲ در نفت خام مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The influence of cetane number improver on heat release rate and emissions of a high-speed diesel engine fueled with ethanol-diesel blend fuel was investigated.
[ترجمه گوگل]تاثیر بهبود دهنده عدد ستان بر نرخ انتشار گرما و انتشار یک موتور دیزلی پرسرعت با سوخت ترکیبی اتانول-دیزل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر عدد cetane بر نرخ انتشار گرما و انتشار گازهای موتور دیزل با سرعت بالا با سوخت ترکیبی اتانول - دیزل مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The synthetic method of flow improver and its industrial application in Luning pipeline were introduced.
[ترجمه گوگل]روش مصنوعی بهبود جریان و کاربرد صنعتی آن در خط لوله Luning معرفی شد
[ترجمه ترگمان]روش ترکیبی سیال سازی جریان و کاربرد صنعتی آن در خط لوله Luning معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The optimum additive amount of fluidity improver H 82 have also been sutied.
[ترجمه گوگل]مقدار افزودنی بهینه بهبود دهنده سیالیت H 82 نیز انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]مقدار additive بهینه جریان improver H ۸۲ نیز مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Glucose oxidase, as a good flour dough improver, was extensively applied to the flour products.
[ترجمه گوگل]گلوکز اکسیداز، به عنوان یک بهبود دهنده خوب خمیر آرد، به طور گسترده در محصولات آرد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]آنزیم گلوکز گلوکز (گلوکز)، به عنوان خمیر آرد مفید، به طور گسترده برای محصولات آرد بکار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aim To synthesize new type of octane number improver for gasoline, methoxyisobutyrate.
[ترجمه گوگل]هدف سنتز نوع جدیدی از بهبود دهنده عدد اکتان برای بنزین، متوکسی ایزوبوتیرات
[ترجمه ترگمان]هدف برای ترکیب نوع جدید عدد اکتان برای بنزین، methoxyisobutyrate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A paving asphalt penetration ratio improver was introduced.
[ترجمه گوگل]یک بهبود دهنده نسبت نفوذ آسفالت روسازی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]یک نسبت نفوذ آسفالت کردن به improver معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To improver the process ofright of claim, we should widen of the administrative redress.
[ترجمه گوگل]برای بهبود روند حق ادعا، ما باید رسیدگی اداری را گسترش دهیم
[ترجمه ترگمان]برای improver فرآیند تحلیل ادعا، ما باید جبران اجرایی را گسترش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A diesel fuel cetane number improver, which constituent is a naphthenic nitrate, is developed, and physicochemical properties of this im-prover is determined.
[ترجمه گوگل]یک بهبود دهنده اعداد ستان سوخت دیزل که ماده تشکیل دهنده آن یک نیترات نفتنی است ساخته شده و خواص فیزیکوشیمیایی این بهبود دهنده تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]یک سوخت دیزل با سوخت دیزل، که جز naphthenic نیترات است، توسعه یافته است و خواص فیزیکی شیمیایی of - prover تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Fluidity improver H89 2 (terpolymer) used to depress the pour point of waxy crude oil was synthesized from alkene, fatty acid alkenyl ester and alkenyl amide.
[ترجمه گوگل]بهبود دهنده سیالیت H89 2 (ترپلیمر) مورد استفاده برای کاهش نقطه ریزش نفت خام مومی از آلکن، اسید چرب آلکنیل استر و آلکنیل آمید سنتز شد
[ترجمه ترگمان]Fluidity improver H۸۹ ۲ (terpolymer)برای depress نقطه ریزش نفت خام مومی از آلکن، اسید چرب alkenyl استر و alkenyl آمید استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who improves, one who makes better; one who makes land more valuable by cultivation or construction

پیشنهاد کاربران

بپرس