ideally

/aɪˈdiːli//aɪˈdɪəli/

به طور دلخواه، دلپسندانه، به طور ایده آل، به طور آرمانی، در وضع مطلوب، مطابق ارزو یا کمال مطلوب، بطور کامل، فکرا quot;

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: in conformance with an ideal; perfectly.

- They were ideally suited to each other.
[ترجمه گوگل] آنها به طور ایده آل برای یکدیگر مناسب بودند
[ترجمه ترگمان] هر دو برای یکدیگر مناسب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in ideal but improbable circumstances; in theory.

- Ideally, we should get a share of the profits.
[ترجمه گوگل] در حالت ایده آل، ما باید سهمی از سود داشته باشیم
[ترجمه ترگمان] به طور ایده آل، ما باید سهمی از سود را به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. People should, ideally, eat much less fat.
[ترجمه گوگل]افراد در حالت ایده آل باید چربی بسیار کمتری بخورند
[ترجمه ترگمان]افراد باید در حالت ایده آل، چربی کمتری مصرف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was ideally suited to the job.
[ترجمه گوگل]او به طور ایده آل برای این کار مناسب بود
[ترجمه ترگمان]او برای این کار مناسب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tableware for outdoor use should ideally be unbreakable.
[ترجمه گوگل]ظروف غذاخوری برای استفاده در فضای باز در حالت ایده آل باید نشکن باشند
[ترجمه ترگمان]tableware برای استفاده در فضای باز باید غیرقابل شکستن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ideally, we would like to start at the beginning.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، ما می خواهیم از ابتدا شروع کنیم
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل، ما می خواهیم از ابتدا شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was ideally suited to the part of Eva Peron.
[ترجمه گوگل]او به طور ایده آل برای نقش ایوا پرون مناسب بود
[ترجمه ترگمان]اون خیلی مناسب اون بخش از \"اوا Peron\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ideally we would settle the matter now, but I think we should hang fire until the general situation becomes clearer.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده‌آل، اکنون موضوع را حل می‌کردیم، اما فکر می‌کنم تا روشن‌تر شدن وضعیت کلی باید آتش را قطع کنیم
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل ما این مساله را حل خواهیم کرد، اما فکر می کنم ما باید تا زمانی که وضعیت عمومی روشن تر شود، آتش بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hotel is ideally situated near the sea-front.
[ترجمه گوگل]این هتل در موقعیت ایده آلی نزدیک به دریا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این هتل به طور ایده آل در نزدیکی سطح دریا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ideally, she would love to become pregnant again.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، او دوست دارد دوباره باردار شود
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل، او دوست دارد دوباره حامله شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ideally, the surface should yield slightly under pressure.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، سطح باید کمی تحت فشار تسلیم شود
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل، سطح باید کمی پایین تر از فشار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The company is ideally placed to win the contract.
[ترجمه گوگل]این شرکت در موقعیت ایده آل برای برنده شدن قرارداد است
[ترجمه ترگمان]این شرکت به طور ایده آل برای برنده شدن قرارداد قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was ideally suited for the job.
[ترجمه گوگل]او برای این کار مناسب بود
[ترجمه ترگمان]او به طور ایده آل برای این کار مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hotel is ideally situated for hikers looking for an inexpensive place to stay.
[ترجمه گوگل]این هتل برای کوهنوردانی که به دنبال مکانی ارزان برای اقامت هستند، موقعیت ایده آلی دارد
[ترجمه ترگمان]هتل به طور ایده آل برای راهپیمایان واقع شده است که به دنبال مکانی ارزان برای ماندن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The property is ideally located with all local amenities close at hand.
[ترجمه گوگل]این ملک در موقعیت ایده آلی قرار دارد و تمام امکانات محلی نزدیک به آن است
[ترجمه ترگمان]این ویژگی به طور ایده آل با امکانات رفاهی محلی نزدیک در دسترس قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an ideal manner, perfectly; in theory, in accordance with the ideal
if you say that ideally something should happen, you mean that you would like it to happen, although it may not be possible.
if someone is ideally suited for something, they are as suitable for it as possible.

پیشنهاد کاربران

در صورت امکان
If possible
بهتر این است که. . . بهتر است که
معادل دیگری که می توان برای این کلمه پیدا کرد:
if you say that ideally something should happen, you mean that you would like it to happen, although it may not be possible.
"حتی اگر آن چیز ممکن نباشد دوست داریم که آن اتفاق برایمان بیفتد"
...
[مشاهده متن کامل]

.
برای مثال، در جمله زیر نمی توان معالی مثل �در بهترین حالت� یا � در حالت مطلوب� آورد بنابراین می توانیم معادل دیگری انتخاب کنیم:
But we still want to feel right all the time, and "ideally" get other people to reinforce that feeling.
اما ما میخواهیم که همیشه حس خوبی داشته باشیم و "دوست داریم" که دیگران هم آن حس را تقویت کنند.
اینجا ideally به صورت � دوست داریم آن حس خوب تقویت شود� ترجمه شده است.

Ideally: در بهترین حالت، بهترین حالت این است که
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : idealize / ideate
✅️ اسم ( noun ) : idea / ideology / ideologue / ideologist / ideal / ideation idealism / idealist / idealization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : ideological / ideal / idealistic
✅️ قید ( adverb ) : ideologically / ideally / idealistically

به طور مطلوبی
در شرایط آرمانی
در حالت کمال مطلوب
مطابق کمال مطلوب
به طور دلخواه
در وضع مطلوب
به طور کامل
مطلوب است که
به بهترین شکل، به بهترین شکل ممکن
درحالت مطلوب ( ایده آل )
در بهترین حالت
ترجیحاً
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس