• : تعریف: marked by, tending toward, or engaged in hypocrisy.
- It's hypocritical of her to criticize me for having a messy room when hers is just as messy.
[ترجمه Arezu] دو رویی اوست که از من به دلیل داشتن اتاق بهم ریخته انتقاد میکند در حالی که اتاق خودش به همان اندازه بهم ریخته
|
[ترجمه گوگل] این ریاکارانه است که از من به خاطر داشتن یک اتاق نامرتب انتقاد می کند در حالی که اتاق او به همان اندازه نامرتب است [ترجمه ترگمان] ریاکارانه است که از من انتقاد کند که یک اتاق کثیف دارم که مال او هم به کلی درهم و برهم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. his speech was full of hypocritical cant
نطق او پر بود از حرف های پوچ و عوام فریبانه.
2. Of course I was wrong; it would be hypocritical to pretend otherwise.
[ترجمه صبا سلگی] البته که من اشتباه میکردم ، این دو رویی من را می رساند اگر جور دیگری تظاهر کنم
|
[ترجمه گوگل]البته من اشتباه کردم تظاهر به غیر این امر ریاکارانه خواهد بود [ترجمه ترگمان]البته من اشتباه می کردم، اما تظاهر نمی کردم که چنین وانمود کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their accusations of corruption are hypocritical - they have been just as corrupt themselves.
[ترجمه گوگل]اتهامات آنها به فساد ریاکارانه است - آنها به همان اندازه فاسد بوده اند [ترجمه ترگمان]اتهام آن ها مبنی بر فساد ریاکارانه است - آن ها فقط به اندازه خود فاسد شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It would be hypocritical to say I travel at 70mph simply because that is the law.
[ترجمه گوگل]این ریاکارانه است که بگوییم من با سرعت 70 مایل در ساعت سفر می کنم، صرفاً به این دلیل که این قانون است [ترجمه ترگمان]اگر بگویم که با سرعت ۷۰ مایل بر ساعت سفر می کنم به این دلیل است که این قانون است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Heidlers are an unpleasantly hypocritical pair.
[ترجمه گوگل]هیدلرها یک جفت ریاکار ناخوشایند هستند [ترجمه ترگمان]The یک جفت hypocritical unpleasantly [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's hypocritical of these universities to call their football players student-athletes.
[ترجمه گوگل]ریاکاری این دانشگاه هاست که فوتبالیست های خود را دانشجو ورزشکار خطاب کنند [ترجمه ترگمان]برای این دانشگاه ها ریاکاری است که بازیکنان فوتبال خود را به ورزش کاران خود معرفی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The government were accused of being hypocritical and deceitful.
[ترجمه گوگل]دولت متهم به ریاکاری و فریبکاری بود [ترجمه ترگمان]دولت به ریاکاری و deceitful متهم شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It would be hypocritical of me to have a church wedding when I don't believe in God.
[ترجمه Abolfazl] این ریاکاری من هست داشتن یک عروسی کلیسایی، درحالی که به خدا باور ندارم
|
[ترجمه گوگل]اگر به خدا اعتقاد ندارم، عروسی در کلیسا برگزار کنم [ترجمه ترگمان]اگر من به خدا ایمان نداشته باشم، یک عروسی کلیسا خواهم بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's hypocritical to say one thing and do another.
[ترجمه گوگل]این ریاکاری است که یک چیز بگوییم و یک چیز دیگر انجام دهیم [ترجمه ترگمان]ریاکاری است که یک چیز را بگویم و کار دیگری بکنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The hypocritical contrast between this elegant exterior and the sordid inner man is presented in a pedestrian and predictable manner.
[ترجمه گوگل]تضاد ریاکارانه بین این بیرونی زیبا و مرد درونی کثیف به شیوه ای پیاده و قابل پیش بینی ارائه می شود [ترجمه ترگمان]این تضاد ریاکارانه بین این ظاهر آراسته و زننده در یک روش پیاده و قابل پیش بینی نشان داده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was to marry this mountebank, this hypocritical toad of a Sir Thomas.
[ترجمه گوگل]او قرار بود با این کوهستان، این وزغ ریاکار یک سر توماس ازدواج کند [ترجمه ترگمان]قرار بود با این mountebank ازدواج کند، این وزغ ریاکار سر تاماس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. What a bunch of hypocritical mealy-mouthed people!
[ترجمه گوگل]چه انبوهی از مردم بد دهن منافق! [ترجمه ترگمان]! عجب مشت آدم mouthed hypocritical [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She mocks the snobbish, hypocritical and materialistic views of many people and their narrow views.
[ترجمه گوگل]او دیدگاه های سخیف، ریاکارانه و مادی گرایانه بسیاری از مردم و دیدگاه های محدود آنها را به سخره می گیرد [ترجمه ترگمان]او عقاید خودخواهانه، ریاکارانه و مادی بسیاری از مردم و دیدگاه های narrow را مسخره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It would be hypocritical to assert that the public sector provides better standards.
[ترجمه گوگل]ادعای اینکه بخش عمومی استانداردهای بهتری را ارائه می دهد، ریاکارانه خواهد بود [ترجمه ترگمان]اگر ادعا کنیم که بخش دولتی استانداردهای بهتری را فراهم می کند، ریاکارانه خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Several senators said it was hypocritical to ban imported weapons but not U. S. -made ones.
[ترجمه گوگل]چندین سناتور گفتند که ممنوع کردن تسلیحات وارداتی اما نه ساخت آمریکا، ریاکارانه است [ترجمه ترگمان]چندین تن از سناتورها گفتند که ممنوعیت سلاح های وارداتی ریاکارانه است، اما نه یو اس آن هایی که ساخته شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• insincere, duplicitous, false, two-faced if someone is being hypocritical, they are pretending to have beliefs, principles, or feelings that they do not really have.
پیشنهاد کاربران
میتوانیم معادل مُزَوَّرانه را معادل این کلمه در نظر بگیریم
ریاکارانه
ریاکار، دورو، سالوس - صفت a hypocritical politician who says one thing and does another
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Excessively critical or fault - finding; overly judgmental 🧐 🔍 مترادف: Overcritical ✅ مثال: His hypercritical nature made it difficult for anyone to satisfy him.