• : تعریف: (informal) money paid as a bribe to keep a person from revealing something such as a scandalous or criminal act. • مشابه: blackmail, graft
جمله های نمونه
1. She claimed that the minister had offered her hush money to keep their child a secret.
[ترجمه پریسا] او ادعا می کرد که وزیر برای مخفی نگه داشتن فرزندشان به او حق السکوت پیشنهاد کرده است.
|
[ترجمه گوگل]او مدعی شد که وزیر برای مخفی نگه داشتن فرزندشان به او پیشنهاد پول خفه کرده است [ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که وزیر پول her را به او پیشنهاد کرده است تا بچه خود را مخفی نگه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He got a large sum of hush money.
[ترجمه بهزادخداشناس] او مقدارزیادی حق السکوت دریافت کرد
|
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی پول خاموش دریافت کرد [ترجمه ترگمان]پول زیادی در دست داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Taking hush money from gang, the witness kept his mouth shut about what he saw.
[ترجمه گوگل]شاهد با گرفتن پول های خنثی از باند، دهان خود را در مورد آنچه می دید بسته نگه داشت [ترجمه ترگمان]شاهد سکوت از گروه بود، شاهد دهانش را در مورد چیزی که دیده بود بسته نگه می داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Taking hush money from a gangster is dangerous.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] گرفتن حق سکوت از یک خلافکار خطرناک است
|
[ترجمه گوگل]گرفتن پول خنثی از یک گانگستر خطرناک است [ترجمه ترگمان]گرفتن پول از a خطرناک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The crooks paid Fred hush money to keep their whereabouts secret.
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران برای مخفی نگه داشتن محل اختفای فرد به فرد پول پرداخت کردند [ترجمه ترگمان]افراد کلاه برداری به فرد پول دادند تا جای خود را مخفی نگه دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was some hush money paid to someone in city hall.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] به فردی در شهرداری ( یا فرمانداری یا شورای شهر ) مقداری حق سکوت پرداخت شد.
|
[ترجمه گوگل]مقداری پول خاموش به یکی در شهرداری پرداخت شد [ترجمه ترگمان]یه سری پول برای یه نفر تو سالن شهرداری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When you wanted me to pay hush money to Anne's ex - husband, that was justified?
[ترجمه گوگل]وقتی از من می خواستی که به شوهر سابق آن پول خنثی بپردازم، توجیه شد؟ [ترجمه ترگمان]وقتی از من خواستی تا پول شوهر سابق آن را بدهم، حق با آن بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Recently released from prison, Hubbell is once again under investigation by Starr, this time for allegedly accepting hush money.
[ترجمه گوگل]هابل که اخیراً از زندان آزاد شده است بار دیگر توسط استار تحت بازجویی قرار گرفته است، این بار به اتهام پذیرش پول خاموش [ترجمه ترگمان]Hubbell که به تازگی از زندان آزاد شده است، یک بار دیگر تحت بازجویی از سوی استار، این بار برای پذیرش پول سکوت، تحت بازجویی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On March he told the president that the seven Watergate defendants were demanding hush money.
[ترجمه گوگل]او در ماه مارس به رئیسجمهور گفت که هفت متهم واترگیت خواستار پول خاموش هستند [ترجمه ترگمان]در ماه مارس به رئیس جمهور گفت که هفت متهم به واترگیت خواستار سکوت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
حق السکوت (اسم)
hush money
انگلیسی به انگلیسی
• bribe to keep silent about something hush money is money that is given to someone to persuade them to keep secret something that they know.
پیشنهاد کاربران
حق سکوت
money that is given to someone to make them keep something secret حق السکوت، She claimed that the politician had offered her hush money to keep their child a secret His secretary claims he offered her hush money to keep quiet about the affair