hothead

/ˈhɒthed//ˈhɒthed/

معنی: ادم بی پروا، ادم شتابکار، ادم عجول
معانی دیگر: آدم جوشی، آدم پرجوش و خروش، شخص غیرتی و زودخشم، بی باک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who angers or loses his or her temper easily.
مشابه: fury

(2) تعریف: one who is hasty or rash.

جمله های نمونه

1. The riots were started by a few hot-headed youths.
[ترجمه Mohamad daichi] شورش ها توسط تعداد جوانی زود خشم یا عصبانی شروع شد
|
[ترجمه گوگل]اغتشاشات توسط چند جوان داغدار شروع شد
[ترجمه ترگمان]شورش ها توسط تعداد کمی از جوانان hot آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hot-headed tennis star became involved in an incident with the umpire.
[ترجمه گوگل]ستاره سر گرم تنیس درگیر حادثه ای با داور شد
[ترجمه ترگمان]این ستاره تنیس که به راه افتاده بود، در یک حادثه با داور درگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was a hot-headed warrior, always too quick to shed blood.
[ترجمه گوگل]او یک جنگجوی سر گرم بود و همیشه خیلی سریع خون ریخت
[ترجمه ترگمان]او یک جنگجوی آتشین بود، همیشه خیلی سریع بود که خون بریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't act in haste or be hot-headed.
[ترجمه گوگل]عجولانه عمل نکنید و سر گرم نباشید
[ترجمه ترگمان]عجله نکن وگرنه سرت گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Two hotheads in a squad of four.
[ترجمه گوگل]دو سر داغ در یک تیم چهار نفره
[ترجمه ترگمان]دو نفر از افراد رو در یک گروه چهار نفره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Doomed are the hotheads! Unhappy are they who lose their cool and are too proud to say, "I'm sorry. ". Robert H. Schuller
[ترجمه گوگل]محکوم به فنا هستند! بدبخت آنها هستند که خونسردی خود را از دست می دهند و بیش از آن مغرور هستند که بگویند "متاسفم" رابرت اچ شولر
[ترجمه ترگمان]Doomed ها the هستند! آن ها که خونسردی خود را از دست می دهند و مغرورتر از آن هستند که بگویند \" متاسفم \" رابرت ایچ Schuller
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the other hand, there will always be hotheads.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، همیشه سرهای داغ وجود خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، همیشه افراد شجاع وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He told everyone Norm was a hothead, a poor sport, a disgrace as a Catholic, and a lousy catcher.
[ترجمه گوگل]او به همه گفت که نورم یک آدم داغ، یک ورزش ضعیف، مایه ننگ یک کاتولیک و یک شکارچی بد است
[ترجمه ترگمان]به همه گفته بود که نورم کمی عجول است، یک ورزش فقیر، مایه ننگ یک کاتولیک و یک کچر بلاک نکبت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can't feel that young hot-head stuck a dagger in Lord Westbourne, can you?
[ترجمه گوگل]من نمی توانم آن جوان داغ خنجر را در لرد وستبورن احساس کنم، می توانید؟
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم احساس کنم که سر و کله اون جوان داغ یه خنجر توی لرد \"Westbourne\" گیر کرده، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A month ago, hotheads cried that Rubin should be impeached for using pension-fund cash.
[ترجمه گوگل]یک ماه پیش، هوسران ها گریه می کردند که روبین باید به دلیل استفاده از پول نقد صندوق بازنشستگی استیضاح شود
[ترجمه ترگمان]یک ماه پیش، hotheads فریاد زد که روبین باید به جرم استفاده از پول صندوق بازنشستگی به دادگاه احضار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the war was lost, even the hotheads did not try to sabotage the peace.
[ترجمه گوگل]زمانی که جنگ شکست خورد، حتی گرمی ها هم سعی نکردند صلح را خراب کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی جنگ از بین رفت، حتی the کوششی برای کارشکنی در صلح نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was such a hothead, he slammed down his coffee mug and broke it.
[ترجمه گوگل]او آنقدر داغ بود که لیوان قهوه اش را به شدت کوبید و آن را شکست
[ترجمه ترگمان]او خیلی عجول بود و فنجان قهوه اش را به هم کوبید و آن را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That weather is very hot, Chiri hothead.
[ترجمه گوگل]این هوا خیلی گرم است، چیری داغ
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی داغ و عجول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I hope you're not a hothead like your brother Sonny. It's impossible to talk business with him.
[ترجمه گوگل]اميدوارم مثل برادرت ساني نباشي غیرممکن است که با او حرف بزنیم
[ترجمه ترگمان]امیدوارم تو هم مثل برادر your عجول نباشی صحبت کردن با او غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم بی پروا (اسم)
harum-scarum, hothead

ادم شتابکار (اسم)
hothead

ادم عجول (اسم)
hothead

انگلیسی به انگلیسی

• extremely temperamental or violent person
a hothead is someone who does things hastily and without thinking what the consequences will be; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

آدم زود جوش
کله خر
بی کله
کله شق
a person who gets angry easily
مثال :
■ Working on the project with such a hothead has been unpleasant
■ Connor McGregor is one hell of a fighter but also such a hothead man
آدم کله خراب، قاطی

بپرس