homonym

/ˈhɒmənɪm//ˈhɒmənɪm/

(دو یا چند واژه ی هم تلفظ که از نظر معنی و ریشه و گاهی املا با هم فرق دارند : مانند bore و boar یا break و brake) هم آوا، هم آوا واژه، (عامیانه) رجوع شود به: homograph، (دو شخص دارای یک اسم) همنام، متشابه، کلمه ای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: homonymic (adj.), homonymity (n.)
• : تعریف: a word pronounced and often spelled the same as another but having a different meaning.

جمله های نمونه

1. Two words are homonyms if they are pronounced or spelled the same way but have different meanings.
[ترجمه گوگل]اگر دو کلمه یکسان تلفظ یا املا شوند، اما معانی متفاوتی داشته باشند، متجانس هستند
[ترجمه ترگمان]دو کلمه homonyms هستند اگر تلفظ شود و یا همان روش هجی شوند اما معانی متفاوتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ensure that synonyms and homonyms are recognised.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مترادف ها و مترادف ها شناسایی شده اند
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که synonyms و homonyms به رسمیت شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'No' and 'know' are homonyms.
[ترجمه گوگل]«نه» و «دانستم» همنام هستند
[ترجمه ترگمان] نه و میدونم که \"homonyms\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the homonyms are the same part of speech, they are distinguished by superior numbers following the part-of-speech label.
[ترجمه گوگل]اگر همنام ها همان قسمت گفتار باشند، با اعداد برتر به دنبال برچسب قسمت گفتار متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر the همان بخشی از سخنرانی هستند، با اعداد بالایی که به دنبال برچسب بخشی از سخنرانی هستند، متمایز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Homonym is a word that is pronounced like another but which has a different meaning.
[ترجمه گوگل]همنام کلمه ای است که مانند دیگری تلفظ می شود اما معنای دیگری دارد
[ترجمه ترگمان]Homonym واژه ای است که مانند دیگری تلفظ می شود اما معنای متفاوتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The word - building ways mainly consist of homonym, overlap, metaphor, metonymy, abbreviation, loanword or explaining a word in another way.
[ترجمه گوگل]راههای ساختن کلمه عمدتاً از همنام، همپوشانی، استعاره، کنایه، مخفف، وام واژه یا توضیح یک کلمه به روشی دیگر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]روش های ساخت کلمه عمدتا شامل homonym، همپوشانی، استعاره، metonymy، abbreviation، loanword یا توضیح دادن یک لغت به روش دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Confusion of homonym is a long - term disturbing problem in current Chinese Braille.
[ترجمه گوگل]سردرگمی همنام یک مشکل آزاردهنده طولانی مدت در خط بریل چینی کنونی است
[ترجمه ترگمان]گیجی of یک مشکل نگران کننده بلند مدت در خط بریل فعلی چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A solution to homonym correction based on Chinese phrase structure grammar is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]راه حلی برای تصحیح همنام بر اساس گرامر ساختار عبارت چینی در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک راه حل برای تصحیح homonym مبتنی بر دستور زبان چینی در این مقاله ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The analyst has to ensure that any synonyms and homonyms are detected.
[ترجمه گوگل]تحلیلگر باید اطمینان حاصل کند که هر گونه مترادف و همنام شناسایی شده است
[ترجمه ترگمان]تحلیلگر باید اطمینان حاصل کند که هر synonyms و homonyms شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some lexical sets are also included, such as homographs and homonyms, compound nouns, and academic subjects.
[ترجمه گوگل]برخی از مجموعه‌های واژگانی نیز گنجانده شده است، مانند هموگراف‌ها و همنام‌ها، اسم‌های مرکب و موضوعات تحصیلی
[ترجمه ترگمان]برخی از مجموعه های واژگانی از جمله as و homonyms، اسم های مرکب و موضوعات دانشگاهی نیز در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recitativo started work in the minor - type sound on the lead and is a homonym for.
[ترجمه گوگل]Recitativo شروع به کار در صغیر - تایپ صدا بر روی سرب و مترادف است
[ترجمه ترگمان]Recitativo شروع به کار در گروه کوچکی از سرب کرد و a برای آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the process of studying English, it is likely to confuse homograph, homonym, and homophone.
[ترجمه گوگل]در روند مطالعه زبان انگلیسی، احتمالاً هموگراف، همونیم و همفون اشتباه می شود
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تحصیل زبان انگلیسی، احتمالا homograph، homonym و homophone را گیج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The nickname comes from the Chinese word for returnees, haiguipai, a homonym for sea turtles.
[ترجمه گوگل]این نام مستعار از کلمه چینی برای بازگشت کنندگان به نام haiguipai گرفته شده است که همنام لاک پشت های دریایی است
[ترجمه ترگمان]این لقب از کلمه چینی ها برای افرادی که بازگشته اند، haiguipai، a برای لاک پشت های دریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It has a reasonable treatment with the words that are homonym and homograph simultaneously.
[ترجمه گوگل]با کلماتی که همزمان و همگرا هستند برخورد معقولی دارد
[ترجمه ترگمان]این روش دارای رفتاری منطقی با کلماتی است که به طور همزمان homonym و homograph هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] متشابه ،همنامی. یک نام علمی گونه که به دو نوع موجود داده شده است

انگلیسی به انگلیسی

• word that is identical in spelling and pronunciation to another word but has a different meaning

پیشنهاد کاربران

واژگان ( هم نام/هومونیم ) دارای ( املا وَ گویش ) یکسانند با معنایِ متفاوت.
به بیان دیگر ، زیرمجموعه ای از واژگانِ هم آوا به حساب می آیند.
مانند:
شیر ( جانور ) - شیر ( خوراکی )
Lead ( سُرب ) - Lead ( رهبری کردن )
...
[مشاهده متن کامل]

Bear ( خرس ) - bear ( تاب آوردن )
Date - Date ( تاریخ - خرما )
واژگانِ هم آوا، ( گویِش یکسانی ) دارند،
اما می توانند املایی ( یکسان یا متفاوت ) داشته باشند.
مانند:
Lead - Lead
right ( راست ) - write ( نوشتن )
site - sight
در فارسی: خار - خوار / شیر - شیر

beet suger
homonym : برابر نهاد در آن در زبان پارسی همآوا - واژ و یا/ هما آوا/
homophones : کلماتی که مثل هم تلفظ می شوند.
homographs : کلماتی که مثل هم نوشته می شوند.
homonyms : کلماتی که هر دو ویژگی قبل را دارند یعنی تلفظ و املای مشابهی دارند.
homophones sound the same; homographs are spelled the same; and homonyms do both.
homonym ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: هم نام
تعریف: [زبان‏شناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکسان اند، ولی معنی متفاوت دارند|||[زیست شناسی - علوم گیاهی] نام واحدی که به دو یا چند مونة متفاوت اطلاق می شود
مشترک لفظی
noun
[count] :
🔴a word that is spelled and pronounced like another word but is different in meaning
🔵The noun “bear” and the verb “bear” are homonyms
دو کلمه ای که از لحاظ تلفظ کُپه کُپه هم تلفظ میشن ولی معانیشون و گاهی املاشون فرق داره
...
[مشاهده متن کامل]

مثلا :
Brake / break : ترمز کردن / استراحت کردن - شکستن
Buy / by
Cite / site
Cereal / serial : زیرزمین - سریال
Coarse / course
Bass / bass : گیتار بیس / یک نوع ماهی
Capital / capital : پایتخت / حروف بزرگ
Fall / fall : پاییز / افتادن
Commune / commune : درد و دل کردن - راز و نیاز کردن / مزرعه اشتراکی
Chest / chest : گاو صندوق / سینه ( قفسه سینه )
پس دیدیم که هم نوشتارشون شبیه به همه گاهی هم یکی نیستن با هم

words that have the same spelling but different meanings
Words with the same spelling and more than one meaning

بپرس