heritor

/ˈherɪtər//ˈherɪtə/

معنی: واری، اری بر
معانی دیگر: وارث، ارث بر، مانداک بر، مرده ریگ بر، ارک بر، وارک

جمله های نمونه

1. The transferee or heritor of shares shall succeed the rights and obligations of the transfer or ancestor.
[ترجمه گوگل]انتقال گیرنده یا وارث سهام جانشین حقوق و تعهدات انتقال یا جد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]The یا heritor سهام باید در حقوق و تعهدات انتقال یا جد عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the transferee or heritor is not a member of a cooperative, the provisions of Article 11 and Article 14 shall apply.
[ترجمه گوگل]در صورتی که انتقال گیرنده یا ورثه عضو تعاونی نباشد، مفاد ماده 11 و 14 اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]اگر the یا heritor عضو یک تعاونی نباشد، شروط ماده ۱۱ و ماده ۱۴ باید اعمال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The transferee or heritor of shares shall succeed the rights and obligations oftransfer or ancestor.
[ترجمه گوگل]انتقال گیرنده یا وارث سهام جانشین حقوق و تعهدات انتقال یا جد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]The یا heritor سهام باید در حقوق و تعهدات oftransfer یا جد عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The trustor or its heritor.
[ترجمه گوگل]امانت دار یا وارث آن
[ترجمه ترگمان] trustor \"یا\" heritor \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The king decided to have the third prince as his heritor and held a grand wedding for them.
[ترجمه گوگل]پادشاه تصمیم گرفت که شاهزاده سوم را به عنوان وارث خود داشته باشد و عروسی باشکوهی برای آنها برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]ولیعهد تصمیم گرفت که سومین پرنس او باشد و یک عروسی بزرگ برای آن ها برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واری (اسم)
devisee, heir, heritor

اری بر (اسم)
devisee, heir, heritor, legatee

انگلیسی به انگلیسی

• inheritor

پیشنهاد کاربران

بپرس