hereon


معنی: در این جا، در این، بر این، در این مورد، در نتیجه این
معانی دیگر: رجوع شود به: hereupon

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: immediately after this.

(2) تعریف: on this.

جمله های نمونه

1. Hereon, I heartily look forward to your acceptance of my application. Thanks a lot.
[ترجمه گوگل]از این رو، من از صمیم قلب منتظر پذیرش درخواست من هستم خیلی ممنون
[ترجمه ترگمان]از صمیم قلب، از صمیم قلب، از صمیم قلب، از صمیم قلب به موافقت شما در جواب نامه خود نگاه می کنم خیلی ممنون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Policy and other special clauses hereon.
[ترجمه گوگل]خط مشی و سایر بندهای ویژه در اینجا
[ترجمه ترگمان]سیاست و سایر عبارات ویژه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hereon, we have to thank for the assistance of the whole schoolmates in committee.
[ترجمه گوگل]در اینجا، ما باید از کمک تمام همکلاسی های کمیته تشکر کنیم
[ترجمه ترگمان]hereon، ما باید از کمک تمام schoolmates در این کمیته تشکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Price appreciation will be more gradual hereon and more in keeping with inflation.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت در این زمان تدریجی تر و بیشتر مطابق با تورم خواهد بود
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت به تدریج افزایش خواهد یافت و با تورم بیشتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hereon, I holp you would cherish all you friends.
[ترجمه گوگل]در اینجا، من امیدوارم که شما همه شما دوستان را گرامی بدارید
[ترجمه ترگمان]hereon، من فکر می کنم که تو همه دوستات رو دوست داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Against of these question, hereon the text had given a detailed description.
[ترجمه گوگل]در مقابل این سؤال، در اینجا متن شرح مفصلی داده بود
[ترجمه ترگمان]در مقابل این پرسش، hereon متن توضیح مفصلی داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hereon, let's thanked Zhao Jin again for his excellent speech.
[ترجمه گوگل]بیایید دوباره از ژائو جین به خاطر سخنرانی عالی اش تشکر کنیم
[ترجمه ترگمان]hereon، اجازه دهید دوباره از Zhao جین برای سخنرانی عالی خود تشکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From hereon only foot traffic.
[ترجمه گوگل]از این به بعد فقط پیاده روی است
[ترجمه ترگمان]از این راه فقط از پای پیاده می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Shipped on Board" Bill of Lading is essential and the statement "Freight paid" must appear hereon.
[ترجمه گوگل]بارنامه "حمل شده در هواپیما" ضروری است و عبارت "بار پرداخت شده" باید در اینجا ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]\"در رابطه با لایحه\" بیل of \"ضروری است و بیانیه\" پول پرداختی \" باید hereon به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در این جا (قید)
here, there, hereon

در این (قید)
hereon, herein

بر این (قید)
hereon, thereon

در این مورد (قید)
hereon

در نتیجه این (قید)
hereupon, hereon

انگلیسی به انگلیسی

• on this, pertaining to this subject

پیشنهاد کاربران

از الان به بعد
From here on ( out ) definition is - from this time forward

بپرس