headmistress

/ˈhedˌmɪstrəs//hedˈmɪstrɪs/

معنی: مدیره، خانم مدیر مدرسه، خانم رئیس
معانی دیگر: (به ویژه در مدارس ملی دخترانه) رئیس مدرسه، مدیر مدرسه، رئیسه، خانم مدیر، مدیره، ریسه، خانم مدیر مدرسه، خانم رئیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: headmistressship (n.)
• : تعریف: a woman who is principal of an elementary or secondary school, esp. a private school for girls.

جمله های نمونه

1. The headmistress informed us that the school would be closed for three days next week.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه به ما اطلاع داد که هفته آینده مدرسه به مدت سه روز تعطیل خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر به ما اطلاع داد که هفته آینده مدرسه به مدت سه روز تعطیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The headmistress informed us that the school would be closed for one day next week.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه به ما اطلاع داد که مدرسه هفته آینده یک روز تعطیل است
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر به ما اطلاع داد که مدرسه برای یک روز هفته آینده بسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our headmistress was a real old battleaxe.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه ما یک تبر جنگی واقعی بود
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه ما یک battleaxe قدیمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is the deputy headmistress of the school.
[ترجمه گوگل]او معاون مدرسه است
[ترجمه ترگمان]او معاون مدیر مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The headmistress opined that the trip would make a nice change.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه نظر داد که این سفر تغییر خوبی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه معتقد بود که این سفر تغییر خوبی خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The school's headmistress is unashamedly traditional and refuses to allow the girls to wear trousers.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه بی شرمانه سنتی است و اجازه نمی دهد دختران شلوار بپوشند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه s سنتی است و از دادن اجازه به دختران برای پوشیدن شلوار امتناع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The headmistress agreed to recommend the teachers' proposals to the school governors.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه موافقت کرد که پیشنهادات معلمان را به مدیران مدرسه توصیه کند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه موافقت کرده است که پیشنهادها استادان را به فرمانداران مدارس توصیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The headmistress looked at the envelope in her hand with interested disappointment.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه با ناامیدی به پاکت در دستش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه با نگرانی به پاکت نامه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet the headmistress believes it's a poor way to judge quality.
[ترجمه گوگل]با این حال، مدیر مدرسه معتقد است که این روشی ضعیف برای قضاوت در مورد کیفیت است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، مدیر مدرسه بر این باور است که این یک روش ضعیف برای قضاوت درباره کیفیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But headmistress Helen Williams won't be reaching for the champagne glasses or festive bunting.
[ترجمه گوگل]اما مدیر مدرسه هلن ویلیامز به دنبال لیوان های شامپاین یا بوت های جشن نیست
[ترجمه ترگمان]اما هلن ویلیامز، مدیر مدرسه، برای جام شام پانی و یا bunting جشن نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The headmistress was summoned to account for her actions, following a formal complaint by Mr Bradwell of the Victoria Inn.
[ترجمه گوگل]پس از شکایت رسمی آقای برادول از مسافرخانه ویکتوریا، مدیر مدرسه برای پاسخگویی به اقدامات خود احضار شد
[ترجمه ترگمان]خانم مدیر مدرسه به دنبال شکایت رسمی آقای Bradwell از مسافرخانه ویکتوریا به خاطر کارهایش احضار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She herself hardly knew the headmistress, but Margarett, in time, came to know her very well.
[ترجمه گوگل]او خودش به سختی مدیر مدرسه را می شناخت، اما مارگارت به مرور زمان او را به خوبی شناخت
[ترجمه ترگمان]به زحمت خانم مدیر مدرسه را می شناخت، اما در آن زمان به ندرت او را می شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The headmistress opined that the outing would make a nice change for Flora.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه نظر داد که این گردش تغییر خوبی برای فلور ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه اظهار عقیده کرد که این گردش یک تغییر خوب برای فلورا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The letter from the headmistress and governors of the primary school shocked Scarlet.
[ترجمه گوگل]نامه مدیر مدرسه و فرمانداران دبستان اسکارلت را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]نامه ای که از مدیر مدرسه و مدیر مدرسه ابتدایی به اسکارلت رسیده بود، اسکارلت را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدیره (اسم)
directrix, directress, dame, matron, governess, headmistress

خانم مدیر مدرسه (اسم)
headmistress

خانم رئیس (اسم)
headmistress, schoolmistress

انگلیسی به انگلیسی

• female principal of a school
a headmistress is a woman who is the head teacher of a school.

پیشنهاد کاربران

بپرس