1. The headlight on the near side isn't working.
[ترجمه گوگل]چراغ جلو در سمت نزدیک کار نمی کند
[ترجمه ترگمان]چراغ طرف دیگر کار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A single headlight was suddenly visible far below them.
[ترجمه گوگل]یک چراغ جلو ناگهان بسیار زیر آنها نمایان شد
[ترجمه ترگمان]یک چراغ یک چراغ به طور ناگهانی از زیر آن ها دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Trent rode in first gear, headlight tunnelling into the forest gloom through which the rain bucketed.
[ترجمه گوگل]ترنت با دنده اول سوار شد و چراغ جلو به داخل تاریکی جنگل که باران از میان آن سطل میآمد، تونل زد
[ترجمه ترگمان]ترنت با دنده اول حرکت کرد و با نقب زدن به تاریکی جنگل، که باران بر آن می بارید، برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She leaned forward with each headlight, hoping it was Norm.
[ترجمه گوگل]با هر چراغ جلو خم شد، امیدوار بود که نورم باشد
[ترجمه ترگمان]با هر نور به جلو خم شد و امیدوار بود که نورم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'll flash my headlight to make sure he sees us.
[ترجمه گوگل]چراغ جلوم را فلش می زنم تا مطمئن شوم ما را می بیند
[ترجمه ترگمان]چراغ را روشن می کنم تا مطمئن شوم او ما را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Vehicle headlight affects not only automobile's appearance, but also driving safety "
[ترجمه گوگل]چراغ جلوی خودرو نه تنها بر ظاهر خودرو، بلکه بر ایمنی رانندگی نیز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]سیستم ایمنی وسایل نقلیه نه تنها ظاهر خودرو را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه ایمنی رانندگی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In a moment the red glare from the headlight streamed up the snow-covered track before the siding and glittered on the wet, black rails.
[ترجمه گوگل]در یک لحظه تابش خیره کننده قرمز از چراغ جلو از مسیر پوشیده از برف قبل از سایدینگ عبور کرد و روی ریل های خیس و سیاه درخشید
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه برق سرخی که از نور چراغ می تابید روی جاده پوشیده از برف جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. On your car you got a busted headlight.
[ترجمه گوگل]در ماشین شما یک چراغ جلو شکسته است
[ترجمه ترگمان]تو ماشینت چراغ گیر آوردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It had one headlight, no starter motor, and earned the nickname, "the tin can. "
[ترجمه گوگل]این یک چراغ جلو داشت، بدون موتور استارت، و نام مستعار "قطع حلبی" را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]یک چراغ ماشین داشت، نه موتور starter، و اسم مستعار را به دست آورد، \"قوطی حلبی\" را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The headlight was broken off the car.
11. I get off look, his car headlight crashed my car tail lamp, cullet sprayed one land.
[ترجمه گوگل]پیاده می شوم، چراغ جلوی ماشینش با چراغ عقب ماشینم تصادف کرد، گلوله یک زمین را پاشید
[ترجمه ترگمان]از ماشین پیاده شدم، چون چراغ ماشینش چراغ ماشین من رو خراب کرد، cullet روی یه زمین پاشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Headlight dangling due to plastic snapping . Because part was not replaced properly.
[ترجمه گوگل]آویزان شدن چراغ جلو به دلیل شکستن پلاستیک چون قطعه به درستی تعویض نشده است
[ترجمه ترگمان]Headlight به علت snapping پلاستیکی آویزان شده اند چون قسمتی از آن جای خود را عوض نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tell me what is headlight switch?
14. It is very important to mount a headlight cleaner on automobile for the automobile security.
[ترجمه گوگل]برای امنیت خودرو نصب پاک کننده چراغ جلو روی خودرو بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]بالا بردن چراغ زمانی بر روی اتومبیل برای امنیت اتومبیل بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید