اسم ( noun )
• (1) تعریف: danger or risk.
• مترادف: danger, peril, risk
• مشابه: chance, jeopardy
• مترادف: danger, peril, risk
• مشابه: chance, jeopardy
- Ice poses the greatest hazard for winter driving.
[ترجمه متین] یخ بزرگترین خطر برای رانندگان است|
[ترجمه موسی] یخبندان بیشترین خطر را برای رانندگی در زمستان ایجاد می کند.|
[ترجمه شان] بزگترین مخاطره برای رانندگی در زمستان، یخبندان است.|
[ترجمه گوگل] یخ بزرگترین خطر برای رانندگی در زمستان است[ترجمه ترگمان] یخ بزرگ ترین خطر برای رانندگی در زمستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: something that causes a danger or risk.
• مترادف: danger, peril
• مشابه: risk
• مترادف: danger, peril
• مشابه: risk
- The trek through the jungle was full of hazards.
[ترجمه موسی] سفر در جنگل پر از خطرات بود.|
[ترجمه armion] پیاده روی طولانی در میان جنگل خیلی پر خطر بود.|
[ترجمه گوگل] سفر در جنگل پر از خطر بود[ترجمه ترگمان] پیاده روی در جنگل پر از خطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the operation of chance or accident in events.
• مترادف: chance, fortune, luck
• مشابه: accident, fate
• مترادف: chance, fortune, luck
• مشابه: accident, fate
- He left his fate to hazard.
[ترجمه شان] او سرنوشت خود را به مخاطره افکند.|
[ترجمه گوگل] او سرنوشت خود را به خطر انداخت[ترجمه ترگمان] او سرنوشت خود را به خطر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: in golf, a water or sand obstacle.
• مشابه: sand trap, trap
• مشابه: sand trap, trap
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hazards, hazarding, hazarded
حالات: hazards, hazarding, hazarded
• (1) تعریف: to subject or expose to danger or risk.
• مترادف: imperil
• مشابه: endanger, gamble, peril, risk, stake, venture
• مترادف: imperil
• مشابه: endanger, gamble, peril, risk, stake, venture
• (2) تعریف: to put forth at some risk; venture.
• مترادف: chance, risk, venture
• مشابه: adventure
• مترادف: chance, risk, venture
• مشابه: adventure
- I don't want to even hazard a guess.
[ترجمه گوگل] من نمی خواهم حتی یک حدس بزنم
[ترجمه ترگمان] من نمی خواهم حتی یک حدس بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من نمی خواهم حتی یک حدس بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید