hasp

/hæsp//hɑːsp/

معنی: قرقره، ماسوره، چفت، کلاف، ماکو، دور چیزی پیچیدن، چفتی کردن، چفت کردن، بستن
معانی دیگر: جفت (در و پنجره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a slotted fastener that fits over a staple and is held in place by a pin or lock slipped through the staple, used esp. on doors and lidded containers.
مشابه: latch
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hasps, hasping, hasped
• : تعریف: to furnish or fasten with a hasp.

- The basket lid was hasped at either end.
[ترجمه گوگل] درب سبد در هر دو طرف تند شد
[ترجمه ترگمان] در جعبه در هر دو طرف جعبه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He hasped the door and asked me where I came from.
[ترجمه گوگل]در را تند کرد و از من پرسید که از کجا آمده ام
[ترجمه ترگمان]از در بیرون رفت و از من پرسید که اهل کجا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The door was secured by a hasp and a heavy padlock and the windows were protected by grilles.
[ترجمه گوگل]در با یک قفل و یک قفل سنگین محکم می شد و پنجره ها با توری محافظت می شدند
[ترجمه ترگمان]چفت پشت در قفل بود و یک قفل سنگین و پنجره ها توسط نرده ها محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trunk had a hasp and padlock which looked new, though the trunk itself was war surplus.
[ترجمه گوگل]صندوق عقب دارای یک قفل و یک قفل بود که به نظر جدید می رسید، اگرچه صندوق عقب مازاد جنگ بود
[ترجمه ترگمان]صندوق یک سوراخ و قفل بود که به نظر تازه می رسید، با وجود اینکه خود صندوق نیز به خودی خود جنگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. HASP SRM gives you the ability to quickly respond to changing market needs.
[ترجمه گوگل]HASP SRM به شما این توانایی را می دهد که به سرعت به نیازهای در حال تغییر بازار پاسخ دهید
[ترجمه ترگمان]hasp SRM به شما این توانایی را می دهد که به سرعت به تغییر نیازهای بازار واکنش نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shed was secured by a hasp and staple fastener.
[ترجمه گوگل]سوله توسط یک بست و بست محکم شده بود
[ترجمه ترگمان]این انبار را بست و بست بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. HASP SRM features lifecycle management tools including license generation, tracking & more.
[ترجمه گوگل]HASP SRM دارای ابزارهای مدیریت چرخه حیات از جمله تولید مجوز، ردیابی و موارد دیگر است
[ترجمه ترگمان]hasp SRM شامل ابزارهای مدیریت چرخه عمر از جمله تولید مجوز، پی گیری & بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. HASP SRM has more features, more flexibility, more power than ever before.
[ترجمه گوگل]HASP SRM دارای ویژگی های بیشتر، انعطاف پذیری بیشتر و قدرت بیشتر از همیشه است
[ترجمه ترگمان]بیشتر از هر زمان دیگری بیشتر از هر زمان دیگری بیشتر از هر زمان دیگری بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. HASP SRM ensures optimum use of employee time and core competencies.
[ترجمه گوگل]HASP SRM استفاده بهینه از زمان کارمند و شایستگی های اصلی را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]حوزه هایی که به صورت مطلوب هدایت می شوند، استفاده مطلوب از زمان کارکنان و شایستگی های محوری را تضمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do not think that the hasp on the shoulder strap is just an eye - catching accessory.
[ترجمه گوگل]فکر نکنید که هاپ روی بند شانه فقط یک وسیله جانبی چشم نواز است
[ترجمه ترگمان]فکر نکنید که the روی شانه تنها یک لوازم جانبی است که به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. HASP SRM means software engineers have far fewer versions to maintain.
[ترجمه گوگل]HASP SRM به این معنی است که مهندسان نرم افزار نسخه های بسیار کمتری برای نگهداری دارند
[ترجمه ترگمان]به این معنا که مهندسین نرم افزار نسخه های کمتری برای حفظ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. HASP SRM features automatic tools and stronger security to protect against piracy and illegal use.
[ترجمه گوگل]HASP SRM دارای ابزارهای خودکار و امنیت قوی تر برای محافظت در برابر دزدی دریایی و استفاده غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]hasp به عنوان ابزار اتوماتیک و امنیت قوی تر برای محافظت در برابر دزدی دریایی و استفاده غیر قانونی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. HASP SRM features the Admin Control Center, a powerful end - user tool for end - user IT administrators.
[ترجمه گوگل]HASP SRM دارای مرکز کنترل مدیریت است، ابزاری قدرتمند برای کاربر نهایی برای مدیران IT کاربر نهایی
[ترجمه ترگمان]hasp SRM از مرکز کنترل مدیریت، یک ابزار کاربر نهایی قدرتمند برای مدیران IT کاربر نهایی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. HASP SRM means engineers don't need to create a new build for every new business model.
[ترجمه گوگل]HASP SRM به این معنی است که مهندسان نیازی به ایجاد یک ساخت جدید برای هر مدل تجاری جدید ندارند
[ترجمه ترگمان]به این معنا که مهندسی نیاز به ایجاد یک ساختمان جدید برای هر مدل کسب وکار جدید ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. HASP SRM means faster development cycles.
[ترجمه گوگل]HASP SRM به معنای چرخه های توسعه سریعتر است
[ترجمه ترگمان]hasp SRM به معنی چرخه های توسعه سریع تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرقره (اسم)
turn, reel, bobbin, pulley, spool, hank, hasp

ماسوره (اسم)
reel, bobbin, spool, hank, hasp

چفت (اسم)
snap, latch, hasp, lid, fastening, fastener, doorknob, trellis, snick, holdfast

کلاف (اسم)
ram, hank, hasp, skein

ماکو (اسم)
hasp, shuttle

دور چیزی پیچیدن (فعل)
hasp

چفتی کردن (فعل)
hasp

چفت کردن (فعل)
snap, fasten, latch, hasp, slot, snick

بستن (فعل)
close, truss, attach, ban, impute, bar, stick, connect, colligate, bind, hitch, seal, clog, assess, tie up, choke, shut, shut down, block, fasten, belt, bang, pen, shut off, tighten, blockade, hasp, clasp, knit, jam, wattle, plug, congeal, curdle, curd, jell, lock, coagulate, cork, spile, picket, padlock, ligate, obturate, occlude, portcullis, posset, switch on

انگلیسی به انگلیسی

• latch, fastening (on a trunk, door, etc.)
a hasp is a flat piece of metal with a slot in it that is fastened to the edge of a door or lid to form part of the lock. to close the door or lid, you push the slot over a metal loop fastened to the other section and put a padlock through the loop.

پیشنهاد کاربران

بپرس