معنی: خرگوش، خرگوش صحرایی، گوشت خرگوش، مسافر بی بلیط، بستوه اوردنمعانی دیگر: (جانور شناسی) خرگوش صحرایی (راسته ی lagomorpha تیره ی leporidae که از خرگوش درشت تر است و لب بالای آن شکاف دارد)، خرگوش لب شکری، رم دادن
• : تعریف: any of various plant-eating mammals that resemble and are related to the rabbit, but that usu. are larger and have longer ears and hind legs.
- The hare leapt off into the woods.
[ترجمه مهین افتخاری] خرگوش به میان درختان پرید.
|
[ترجمه گوگل] خرگوش به داخل جنگل پرید [ترجمه ترگمان] خرگوش به درون جنگل پرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Run (or Hold) with the hare and hunt (or run) with the hounds.
[ترجمه گوگل]با خرگوش بدوید (یا نگه دارید) و با سگ های شکاری شکار کنید (یا بدوید) [ترجمه ترگمان]دویدن (یا نگه داشتن)با خرگوش و شکار (یا دویدن)با سگ های شکاری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He that will have a hare to breakfast must hunt overnight.
[ترجمه گوگل]کسی که یک خرگوش برای صبحانه دارد باید یک شبه شکار کند [ترجمه ترگمان]او که خرگوش برای صبحانه دارد باید یک شبه شکار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. First catch your hare then cook him.
[ترجمه A.A] اول خرگوش را بگیر بعد بپزش/ معادل فارسی آن : مرغی که در هواست به سیخ نمیکشن
|
[ترجمه گوگل]اول خرگوش خود را بگیرید سپس او را بپزید [ترجمه ترگمان]اول خرگوش تو را بگیر و بعد او را درست کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You can't run with the hare and hunt with the hounds.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید با خرگوش بدوید و با سگ های شکاری شکار کنید [ترجمه ترگمان]تو نمی تونی با خرگوش فرار کنی و با سگ ها شکار کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The tortoise wins the race while the hare is sleeping.
[ترجمه گوگل]لاک پشت در حالی که خرگوش خواب است در مسابقه برنده می شود [ترجمه ترگمان]لاک پشت در مسابقه پیروز می شود در حالی که خرگوش خواب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One should not run with the hare and hunt with the hounds.
[ترجمه A.A] آدم نباید با خرگوش بدود و با سگ شکاری ، شکار کند / معادل فارسی آن : آدم نباید به شکار بگه بدو ، به شکارچی بگه بزن
|
[ترجمه گوگل]نباید با خرگوش بدود و با سگ های شکاری شکار کرد [ترجمه ترگمان]انسان نباید با خرگوش فرار کند و با سگان شکار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tortosis wins the race while the hare is sleeping.
[ترجمه گوگل]لاک پشت در حالی که خرگوش در خواب است برنده مسابقه است [ترجمه ترگمان]The در مسابقه پیروز می شود در حالی که خرگوش خواب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hold (or Run) with the hare and run (or hunt) with the hounds.
[ترجمه گوگل]با خرگوش نگه دارید (یا بدوید) و با سگ های شکاری بدوید (یا شکار کنید) [ترجمه ترگمان]دویدن (یا دویدن)با خرگوش و دویدن (یا شکار)با سگ های شکاری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The hare crouches low on the ground.
[ترجمه گوگل]خرگوش خرگوش روی زمین خم می شود [ترجمه ترگمان]خرگوش روی زمین چمباتمه می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The hunter's target was a hare.
[ترجمه گوگل]هدف شکارچی یک خرگوش بود [ترجمه ترگمان]هدف شکارچی خرگوش بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A hare started off into the forest.
[ترجمه گوگل]یک خرگوش به سمت جنگل حرکت کرد [ترجمه ترگمان]یک خرگوش در جنگل به راه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hare darted along the edge of the clearing.
[ترجمه گوگل]خرگوش در امتداد لبه ی پاکسازی پرتاب کرد [ترجمه ترگمان]خرگوش به سرعت از حاشیه محوطه بی درخت بیرون رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. David Harries adopted the stage name Dixon Hare when he became a full-time actor.
[ترجمه گوگل]دیوید هریس زمانی که یک بازیگر تمام وقت شد، نام هنری دیکسون هار را برگزید [ترجمه ترگمان]دیوید Harries هنگامی که به بازیگری تمام وقت تبدیل شد، نام سن او را به نام \"دیکسون\" پذیرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is as swift of foot as a hare.
[ترجمه گوگل]او مانند خرگوش تندرو است [ترجمه ترگمان]او به اندازه یک خرگوش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• any of a number of rodentlike mammals with long ears and long hind legs designed for leaping (related to the rabbit) run, flee (british) a hare is an animal like a large rabbit with long ears, long legs, and a small tail.
پیشنهاد کاربران
علاوه بر ترجمه دوستان عزیز این واژه به معنای to run or go swiftly یعنی دویدن یا به سرعت رفتن هم میشود
a fast - running, long - eared mammal that resembles a large rabbit, having very long hind legs and typically found in grassland or open woodland خرگوش صحرایی ( نام علمی: Lepus ) یا خرگوش لب شکری، یک سرده از خانواده خرگوشان است. این خرگوش ها سرعت زیادی در دویدن دارند که تا ۷۲ کیلومتر بر ساعت هم می رسد. ... [مشاهده متن کامل]