• : تعریف: a device usu. inside a computer that copies data to and from a computer's hard disk; hard disk drive.
جمله های نمونه
1. You'll need to upgrade your hard drive to 4Mb before running this software.
[ترجمه گوگل]قبل از اجرای این نرم افزار باید هارد دیسک خود را به 4 مگابایت ارتقا دهید [ترجمه ترگمان]شما باید رانندگی سخت خود را قبل از اجرای این نرم افزار به ۴ - Mb ارتقا دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A new hard drive doesn't have to break the bank.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] یک هارد کامپیوتر نو نمی بایست هزینه زیادی داشته باشد ( نباید خیلی گران باشد )
|
[ترجمه گوگل]یک هارد دیسک جدید نیازی به شکستن بانک نیست [ترجمه ترگمان]یک رانندگی سخت جدید لازم نیست بانک را بشکند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most of the data on the hard drive was corrupted by the power cut.
[ترجمه گوگل]بیشتر اطلاعات هارد دیسک به دلیل قطع برق خراب شده است [ترجمه ترگمان]بیشتر اطلاعات مربوط به رانندگی سخت به وسیله قطع برق تخریب شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What's the biggest scuzzy hard drive you have?
[ترجمه گوگل]بزرگترین هارد دیسکی که دارید چیست؟ [ترجمه ترگمان]بزرگ ترین رانندگی هارد دیسک کدام است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It will also move a program from one hard drive to another or from one computer to another.
[ترجمه گوگل]همچنین یک برنامه را از یک هارد به دیسک دیگر یا از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر منتقل می کند [ترجمه ترگمان]همچنین برنامه ای را از یک دیسک سخت به دیگر یا از یک رایانه به رایانه دیگر منتقل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I also find myself with programs on the hard drive that I no longer want.
[ترجمه گوگل]من همچنین خود را با برنامه هایی روی هارد دیسک می بینم که دیگر نمی خواهم [ترجمه ترگمان]همچنین خودم را با برنامه هایی در مورد رانندگی سخت که دیگر نمی خواهم، پیدا می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The hard drive whirred as I copied the files.
[ترجمه گوگل]وقتی فایل ها را کپی می کردم هارد دیسک چرخید [ترجمه ترگمان]همچنان که پرونده ها را کپی می کردم، رانندگی سخت در حال چرخیدن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The hard drive is slower than the one on the Dell.
[ترجمه گوگل]هارد دیسک کندتر از دیسک دل است [ترجمه ترگمان]درایو سخت از کسی که روی دل باشد کندتر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The rest of the hard drive is your playground.
[ترجمه گوگل]بقیه هارد دیسک زمین بازی شماست [ترجمه ترگمان] بقیه هارد زمین بازی - ت - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is the hard drive from a reputable manufacturer?
[ترجمه گوگل]آیا هارد از یک سازنده معتبر است؟ [ترجمه ترگمان]هارد دیسک قابل قبولیه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Who says that a removable hard drive deserves as much attention as battery life?
[ترجمه گوگل]چه کسی می گوید که یک هارد دیسک قابل جابجایی به اندازه عمر باتری سزاوار توجه است؟ [ترجمه ترگمان]چه کسی می گوید که حرکت به سختی قابل جابجایی می تواند توجه زیادی به زندگی باتری داشته باشد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Installing a hard drive is not the hellish endeavor it once was, grizzled hardware veterans tell me.
[ترجمه گوگل]به من می گویند که نصب هارد دیسک آن تلاش جهنمی سابق نیست [ترجمه ترگمان]کهنه کاران سخت افزار خاکستری به من می گویند که نصب یک درایو سخت، این تلاش جهنمی نیست که زمانی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Which creates a very real potential that in zeal for privacy I could turn everything on my hard drive into unreadable mush.
[ترجمه گوگل]این یک پتانسیل بسیار واقعی ایجاد می کند که با اشتیاق برای حفظ حریم خصوصی می توانم همه چیز را در هارد دیسکم به یک ترکیب ناخوانا تبدیل کنم [ترجمه ترگمان]که یک پتانسیل واقعی را ایجاد می کند که با شور و شوق برای حفظ حریم خصوصی می تواند همه چیز را روی هارد my های غیرقابل خواندن تبدیل کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Your megabytes will vary, depending on the kind of files you have on your hard drive.
[ترجمه گوگل]بسته به نوع فایل هایی که روی هارد دیسک خود دارید، مگابایت شما متفاوت خواهد بود [ترجمه ترگمان]مگابایت شما بسته به نوع فایل هایی که در دیسک سخت شما دارید، متفاوت خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[کامپیوتر] گحرداننده سخت .
انگلیسی به انگلیسی
• disk drive which reads and writes to a hard magnetic disk (computers)
پیشنهاد کاربران
حافظه سخت دیسک سخت
hard drive ( n ) =a part of a computer that reads data on a hard disk
A hard drive is the hardware component that stores all of your digital content. Your documents, pictures, music, videos, programs, application preferences, and operating system represent digital content stored on a hard drive. Hard drives can be external or internal.
حافظه جانبی کامپیوتر که توی کیس جاسازی شده که اطلاعاتی مثل عکس و فیلم و موسیقی و . . . رو روی اون ذخیره می کنید که مثلا می تونه ۵۱۲gb یا 1tb و . . . . باشه
Oxford word skills basic EXP: The information in your computer is on the hard drive