hang in the balance

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to be very uncertain.

- The company's future is hanging in the balance.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] آیندۀ شرکت در هاله ای از ابهام است.
|
[ترجمه محمد راد نیکنام] موقعی استفاده می شود که: نتایج موافق و مخالف بقدری به یکدیگر نزدیکند که نتیجه و یا خط مشی نهایی را بسختی می توان پیش بینی کرد.
|
[ترجمه گوگل] آینده این شرکت معلق است
[ترجمه ترگمان] آینده شرکت در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The long-term future of the space programme hangs in the balance.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] آیندۀ درازمدت این برنامۀ فضایی در هاله ای از ابهام است.
|
[ترجمه گوگل]آینده بلندمدت برنامه فضایی در تعادل است
[ترجمه ترگمان]آینده بلند مدت برنامه فضایی در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The future of the nations hangs in the balance.
[ترجمه R@M!N] آینده ملت ها نامشخص / مبهم است.
|
[ترجمه گوگل]آینده ملت ها معلق است
[ترجمه ترگمان]آینده ملل در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fate of the African wild dog hangs in the balance .
[ترجمه گوگل]سرنوشت سگ وحشی آفریقایی در ترازو است
[ترجمه ترگمان]سرنوشت سگ وحشی آفریقایی در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fate of a project which could revolutionise the use of computers in hospitals hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]سرنوشت پروژه ای که می تواند استفاده از رایانه در بیمارستان ها را متحول کند، در هاله ای از ابهام قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سرنوشت یک پروژه که انقلابی در استفاده از کامپیوترها در بیمارستان ها بوجود خواهد آورد در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, the fate of the refugees continues to hang in the balance.
[ترجمه گوگل]در همین حال، سرنوشت پناهجویان همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، سرنوشت پناهندگان همچنان ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tom's life hung in the balance for two weeks as he lay in a coma.
[ترجمه گوگل]زندگی تام به مدت دو هفته در حالت کما بود
[ترجمه ترگمان]زندگی تام دو هفته بود که در کما فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The future of the company hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]آینده این شرکت در تعادل است
[ترجمه ترگمان]آینده شرکت در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The game hung in the balance until the last minute when an exciting point decided it.
[ترجمه گوگل]بازی تا آخرین دقیقه متوقف شد که یک امتیاز هیجان انگیز آن را قطعی کرد
[ترجمه ترگمان]بازی تا آخرین دقیقه که یک نقطه هیجان انگیز به این نتیجه رسید، در تعادل باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meanwhile, with its future hanging in the balance, Fokker is starting to feel the pinch.
[ترجمه گوگل]در همین حال، با آینده‌اش، فوکر شروع به احساس فشار می‌کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، با آویزان شدن آینده آن در توازن، تصمیم گرفت فشار را احساس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The survival of the African elephant hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]بقای فیل آفریقایی در وضعیت معلق است
[ترجمه ترگمان]زنده ماندن فیل آفریقایی در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His career as a politician hung in the balance.
[ترجمه گوگل]حرفه او به عنوان یک سیاستمدار در تعادل بود
[ترجمه ترگمان]شغل او به عنوان یک سیاست مدار در تعادل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The possibility of a nuclear exchange continued to hang in the balance.
[ترجمه گوگل]احتمال مبادله هسته ای همچنان در تعادل بود
[ترجمه ترگمان]احتمال یک تبادل هسته ای همچنان در تعادل باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. World leaders are meeting to discuss the situation, with peace in the region hanging in the balance.
[ترجمه گوگل]رهبران جهان برای گفتگو در مورد این وضعیت ملاقات می کنند و صلح در منطقه در تعادل است
[ترجمه ترگمان]رهبران جهان برای بحث در مورد وضعیت، با صلح در منطقه که در تعادل است، دیدار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That prohibition still persists, and legislation to open the nation's woodlands up to its people hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]این ممنوعیت هنوز پابرجاست، و قوانینی برای باز کردن جنگل‌های کشور به روی مردمش در تعادل است
[ترجمه ترگمان]این ممنوعیت هنوز ادامه دارد و قانونی برای باز کردن the ملت در برابر مردمش در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His career, much more than mine, hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]حرفه او، بسیار بیشتر از من، در تعادل است
[ترجمه ترگمان]شغلش، که خیلی بیشتر از مال من است، در تعادل آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• awaiting decision, be undecided, have an uncertain future

پیشنهاد کاربران

✍️ “در حالت تعلیق بودن” / در وضعیت نامطمئن یا ناپایدار بودن که نتیجه هنوز مشخص نشده است، در هاله ای از ابهام بودن
✍️✍️اغلب برای توصیف موقعیت هایی استفاده می شود که آینده نامشخص است و می تواند به هر سمتی برود.
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️✍️در زمینه هایی استفاده می شود که تصمیمات یا نتایج مهم در انتظار هستند و سطح بالایی از عدم قطعیت وجود دارد. این عبارت حس تعلیق و احتمال تغییرات قابل توجه بسته به نتیجه را منتقل می کند.
👇مترادف؛
Uncertain
Precarious
Undecided
In limbo
👇مثال؛
The fate of the company hangs in the balance after the recent scandal.
The outcome of the election hangs in the balance.
His career hangs in the balance due to the injury.

به یه نخ ( نازک ) بنده
در هاله ای از ابهام بودن
( سرنوشت، آینده ) روی هوا بودن ، نا معلوم بودن
در مخاطره قرار گرفتن
مبهم و نامشخص بودن عاقبت یک رویداد

بپرس