hamlet

/ˈhæmlət//ˈhæmlɪt/

معنی: قصبه، دهکده، دهی که در ان کلیسا نباشد
معانی دیگر: دهکده ی بسیار کوچک، قصبچه، هاملت (نمایشنامه ی معروف شکسپیر)، نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in one of Shakespeare's tragedies, the title character, a prince who avenges his father's death by slaying the murderer, his own uncle.

جمله های نمونه

1. flood waters circumfused the hamlet
سیلاب دور دهکده را فرا گرفت.

2. The actor overplayed the role of Hamlet.
[ترجمه گوگل]این بازیگر نقش هملت را بیش از حد بازی کرد
[ترجمه ترگمان]بازیگر نقش هملت را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hamlet had been burned to the ground.
[ترجمه گوگل]دهکده کاملاً سوخته بود
[ترجمه ترگمان]دهکده به شدت سوخته و سوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My quotation is taken from "Hamlet".
[ترجمه گوگل]نقل قول من از «هملت» گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]quotation از \"هملت\" گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hamlet is one of Shakespeare's best known tragedies.
[ترجمه گوگل]هملت یکی از شناخته شده ترین تراژدی های شکسپیر است
[ترجمه ترگمان]هملت یکی از بهترین تراژدی های شکسپیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I thought he carried off the part of Hamlet with great skill.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که او نقش هملت را با مهارت زیادی از دست داد
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم که نقش هملت را با مهارت فراوان انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were rehearsing "Hamlet",a tragedy by Shakespeare.
[ترجمه گوگل]آنها مشغول تمرین «هملت»، تراژدی شکسپیر بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها داشتند \"هملت\" را تمرین می کردند، تراژدی توسط شکسپیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this line, Hamlet puns on the meaning of 'saw'.
[ترجمه گوگل]در این خط، هملت به معنای "اره" جناس می زند
[ترجمه ترگمان]در این خط، هملت به معنای دید of می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is understudying Hamlet.
[ترجمه گوگل]او در حال مطالعه هملت است
[ترجمه ترگمان]او understudying هملت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The director cast John as Hamlet.
[ترجمه گوگل]کارگردان برای نقش هملت جان را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]کارگردان جان را به عنوان هملت بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hamlet was avenged on his uncle.
[ترجمه گوگل]هملت از عمویش انتقام گرفت
[ترجمه ترگمان]هملت انتقام عمویش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His performance as Hamlet was criticized for being very mannered.
[ترجمه گوگل]بازی او در نقش هملت به دلیل رفتار بسیار با اخلاق مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به عنوان هملت به خاطر رفتار very مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was easy to believe that the tiny hamlet held some great mystery.
[ترجمه گوگل]به راحتی می شد باور کرد که این دهکده کوچک راز بزرگی را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]باور داشتن آن دهکده کوچک راز بزرگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The part of Hamlet was played by Laurence Olivier.
[ترجمه گوگل]نقش هملت را لارنس اولیویه بازی کرد
[ترجمه ترگمان]این قسمت از هاملت با لارنس اولیویه نواخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قصبه (اسم)
borough, town, parish, village, hamlet, burgh

دهکده (اسم)
stead, borough, village, hamlet, dene, dorp

دهی که در ان کلیسا نباشد (اسم)
hamlet

انگلیسی به انگلیسی

• tragedy written by shakespeare; name of the danish prince who is the hero of this play
small village
a hamlet is a small village.

پیشنهاد کاربران

آبادی. دهکده
مثال:
Hamlets prominent from the main route
آبادیهای در معرض دید در فاصله جاده اصلی.
Hamlet is a term used to describe a very small village or settlement, typically in a rural or remote area.
اصطلاحی برای توصیف یک روستا یا سکونتگاه بسیار کوچک، معمولاً در یک منطقه روستایی یا دورافتاده.
...
[مشاهده متن کامل]

For instance, “I live in a quiet hamlet surrounded by fields. ”
A person might say, “Our hamlet has a population of less than 100. ”
In a discussion about rural communities, someone might mention, “Hamlets often have a strong sense of community. ”

hamlet
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-town-2/
دهکده

بپرس