معنی: روز ارام، ایام خوب گذشتهمعانی دیگر: (پرنده ی افسانه ای که معتقد بودند در چله ی زمستان دریا را آرام نگه می دارد و تقریبا مشابه سیمرغ یا عنقا در ادبیات شرقی است) هلسیون، شه مرغ، (جانور شناسی) مرغ ماهیخوار (از جنس halcyon - بومی جنوب شرقی آسیا و استرالیا)، وابسته به این پرنده، مره افسانه ای که دریا را ارام میکند
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• (1)تعریف: a mythical bird identified with the kingfisher and believed to have the power to calm the sea during the winter solstice.
• (2)تعریف: any of several kingfishers of southern Asia and Australia.
- Gales tossed the ship all night, but the sun rose on halcyon seas.
[ترجمه گوگل] گیلز تمام شب کشتی را پرتاب کرد، اما خورشید در دریاهای هالسیون طلوع کرد [ترجمه ترگمان] شرکت گیل تمام شب کشتی را به هوا پرتاب کرد، اما خورشید بر فراز دریاهای آرام قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: happy and carefree.
- halcyon days of childhood
[ترجمه گوگل] روزهای حلقوی کودکی [ترجمه ترگمان] روزه ای آرام و آرام کودکی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Those were the halcyon days of Athens ( fifth century BC ) when she produced her finest poetry and drama, architecture and sculpture.
[ترجمه گوگل]آن روزها روزهای نیمه نیمه آتن (قرن پنجم قبل از میلاد) بود که او بهترین شعر و نمایشنامه، معماری و مجسمه سازی خود را ساخت [ترجمه ترگمان]آن روزه ای آرام آتن (قرن پنجم پیش از میلاد)بود که زیباترین اشعار و نمایشنامه نویسی، معماری و مجسمه سازی را به وجود آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She recalled the halcyon days of her youth.
[ترجمه گوگل]او روزهای نیمه جوانی خود را به یاد آورد [ترجمه ترگمان]روزه ای آرام جوانی را به یاد می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was all a far cry from those halcyon days in 1990, when he won three tournaments on the European tour.
[ترجمه گوگل]همه اینها با آن روزهای بد در سال 1990، زمانی که او سه تورنمنت را در تور اروپا برد، فاصله زیادی داشت [ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۰، هنگامی که او سه تورنمنت در تور اروپا به دست آورد، از آن روزه ای آرام و آرام، فریاد بلندی به گوش رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Those were the halcyon days of Athens when she produced her finest poetry and drama, architecture and sculpture.
[ترجمه گوگل]آن روزها در آتن بود که بهترین شعر و درام، معماری و مجسمه سازی خود را تولید کرد [ترجمه ترگمان]آن روزه ای آرام آتن بود که زیباترین اشعار و نمایشنامه نویسی، معماری و مجسمه سازی را به وجود آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She often recalled the halcyon days of her youth.
[ترجمه گوگل]او اغلب روزهای نیمه جوانی خود را به یاد می آورد [ترجمه ترگمان]او اغلب روزه ای آرام جوانی خود را به خاطر می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Who, in its halcyon days, imagined Carthage a ballroom for the wind?
[ترجمه گوگل]چه کسی کارتاژ را در روزهای هولکی خود یک سالن رقص برای باد تصور می کرد؟ [ترجمه ترگمان]کی، در روزه ای آرام و halcyon، در تصور مجسم کردن یک سالن رقص برای باد است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hot, halcyon days of sunshine and vapour trails, butterflies and crammed picnic baskets.
[ترجمه گوگل]روزهای گرم و پر از آفتاب و مسیرهای بخار، پروانه ها و سبدهای پیک نیک فشرده [ترجمه ترگمان]داغ، روز آرام و آرام، روز آرام خورشید و بخار، پروانه و سبد پیک نیک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Halcyon days they seemed to me now, for Leslie was within reach, and was not in action.
[ترجمه گوگل]اکنون به نظرم روزهای هالسیون می آمدند، زیرا لزلی در دسترس بود و در عمل نبود [ترجمه ترگمان]چند روز پیش به نظر من، لزلی در دسترس من بود و در عمل نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The post-merger period amounted to halcyon days for Hook Harris.
[ترجمه گوگل]دوره پس از ادغام برای هوک هریس معادل چند روز بود [ترجمه ترگمان]دوره پس از ادغام به روز halcyon برای هوک هار یس رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Halcyon and Regina are the winter barleys with Optic put in after late-lifted sugar beet.
[ترجمه گوگل]هالسیون و رجینا جوهای زمستانه با اپتیک هستند که بعد از چغندرقند دیر برداشت می شوند [ترجمه ترگمان]Halcyon و رجینا the در فصل زمستان با Optic in پس از تولید چغندر قند، در زمستان به سر می برند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was from those halcyon days that the following story dates.
[ترجمه گوگل]از همان روزهای هولنی بود که داستان زیر برمی گردد [ترجمه ترگمان]از آن روزه ای طوفانی بود که داستان زیر قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But the halcyon days were short-lived.
[ترجمه Samira] اما عمر روزهای آرام کوتاه بود
|
[ترجمه گوگل]اما روزهای حلقوی کوتاه بود [ترجمه ترگمان]اما روزه ای آرام روز آرام بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For a time the halcyon days of 1825 returned.
[ترجمه گوگل]برای مدتی روزهای هالسیون سال 1825 بازگشت [ترجمه ترگمان]برای مدتی، روزه ای آرام و آرام ۱۸۲۵، بازگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is big, the one leaf halcyon of Qinghai - Tibet Platean.
[ترجمه گوگل]این بزرگ است، هالسیون یک برگ چینگهای - تبت پلاتین [ترجمه ترگمان]این بزرگ است، یک برگ halcyon of - تبت Platean [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Through those halcyon weeks Julia darted and shone.
[ترجمه گوگل]جولیا در طی آن هفتههای هولناکی میدرخشید و میدرخشید [ترجمه ترگمان]از میان آن هفته های آرام جولیا پرید و درخشیدن گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
روز ارام (اسم)
halcyon
ایام خوب گذشته (صفت)
halcyon
انگلیسی به انگلیسی
• calm, peaceful, tranquil; free from worry, happy; of or pertaining to the halcyon or kingfisher kingfisher, small european diving bird with bright plumage and a long beak; (greek mythology) bird that calmed the sea; (greek mythology) woman who was turned into a kingfisher a halcyon time is a peaceful or happy one; a formal word.
پیشنهاد کاربران
halcyon days of the past ایام خوش گذشته
دوران خوش
ایام خوب گذشته، بمنظور روز آرام ، مرغ افسانه ای که دریا را آرام میکند