halcyon

/ˈhælsiən//ˈhælsɪən/

معنی: روز ارام، ایام خوب گذشته
معانی دیگر: (پرنده ی افسانه ای که معتقد بودند در چله ی زمستان دریا را آرام نگه می دارد و تقریبا مشابه سیمرغ یا عنقا در ادبیات شرقی است) هلسیون، شه مرغ، (جانور شناسی) مرغ ماهیخوار (از جنس halcyon - بومی جنوب شرقی آسیا و استرالیا)، وابسته به این پرنده، مره افسانه ای که دریا را ارام میکند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a mythical bird identified with the kingfisher and believed to have the power to calm the sea during the winter solstice.

(2) تعریف: any of several kingfishers of southern Asia and Australia.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: tranquil; peaceful; calm.
مشابه: pacific, peaceful, placid, tranquil

- Gales tossed the ship all night, but the sun rose on halcyon seas.
[ترجمه گوگل] گیلز تمام شب کشتی را پرتاب کرد، اما خورشید در دریاهای هالسیون طلوع کرد
[ترجمه ترگمان] شرکت گیل تمام شب کشتی را به هوا پرتاب کرد، اما خورشید بر فراز دریاهای آرام قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: happy and carefree.

- halcyon days of childhood
[ترجمه گوگل] روزهای حلقوی کودکی
[ترجمه ترگمان] روزه ای آرام و آرام کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Those were the halcyon days of Athens ( fifth century BC ) when she produced her finest poetry and drama, architecture and sculpture.
[ترجمه گوگل]آن روزها روزهای نیمه نیمه آتن (قرن پنجم قبل از میلاد) بود که او بهترین شعر و نمایشنامه، معماری و مجسمه سازی خود را ساخت
[ترجمه ترگمان]آن روزه ای آرام آتن (قرن پنجم پیش از میلاد)بود که زیباترین اشعار و نمایشنامه نویسی، معماری و مجسمه سازی را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She recalled the halcyon days of her youth.
[ترجمه گوگل]او روزهای نیمه جوانی خود را به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]روزه ای آرام جوانی را به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was all a far cry from those halcyon days in 1990, when he won three tournaments on the European tour.
[ترجمه گوگل]همه اینها با آن روزهای بد در سال 1990، زمانی که او سه تورنمنت را در تور اروپا برد، فاصله زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۰، هنگامی که او سه تورنمنت در تور اروپا به دست آورد، از آن روزه ای آرام و آرام، فریاد بلندی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Those were the halcyon days of Athens when she produced her finest poetry and drama, architecture and sculpture.
[ترجمه گوگل]آن روزها در آتن بود که بهترین شعر و درام، معماری و مجسمه سازی خود را تولید کرد
[ترجمه ترگمان]آن روزه ای آرام آتن بود که زیباترین اشعار و نمایشنامه نویسی، معماری و مجسمه سازی را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She often recalled the halcyon days of her youth.
[ترجمه گوگل]او اغلب روزهای نیمه جوانی خود را به یاد می آورد
[ترجمه ترگمان]او اغلب روزه ای آرام جوانی خود را به خاطر می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Who, in its halcyon days, imagined Carthage a ballroom for the wind?
[ترجمه گوگل]چه کسی کارتاژ را در روزهای هولکی خود یک سالن رقص برای باد تصور می کرد؟
[ترجمه ترگمان]کی، در روزه ای آرام و halcyon، در تصور مجسم کردن یک سالن رقص برای باد است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hot, halcyon days of sunshine and vapour trails, butterflies and crammed picnic baskets.
[ترجمه گوگل]روزهای گرم و پر از آفتاب و مسیرهای بخار، پروانه ها و سبدهای پیک نیک فشرده
[ترجمه ترگمان]داغ، روز آرام و آرام، روز آرام خورشید و بخار، پروانه و سبد پیک نیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Halcyon days they seemed to me now, for Leslie was within reach, and was not in action.
[ترجمه گوگل]اکنون به نظرم روزهای هالسیون می آمدند، زیرا لزلی در دسترس بود و در عمل نبود
[ترجمه ترگمان]چند روز پیش به نظر من، لزلی در دسترس من بود و در عمل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The post-merger period amounted to halcyon days for Hook Harris.
[ترجمه گوگل]دوره پس از ادغام برای هوک هریس معادل چند روز بود
[ترجمه ترگمان]دوره پس از ادغام به روز halcyon برای هوک هار یس رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Halcyon and Regina are the winter barleys with Optic put in after late-lifted sugar beet.
[ترجمه گوگل]هالسیون و رجینا جوهای زمستانه با اپتیک هستند که بعد از چغندرقند دیر برداشت می شوند
[ترجمه ترگمان]Halcyon و رجینا the در فصل زمستان با Optic in پس از تولید چغندر قند، در زمستان به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was from those halcyon days that the following story dates.
[ترجمه گوگل]از همان روزهای هولنی بود که داستان زیر برمی گردد
[ترجمه ترگمان]از آن روزه ای طوفانی بود که داستان زیر قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the halcyon days were short-lived.
[ترجمه Samira] اما عمر روزهای آرام کوتاه بود
|
[ترجمه گوگل]اما روزهای حلقوی کوتاه بود
[ترجمه ترگمان]اما روزه ای آرام روز آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For a time the halcyon days of 1825 returned.
[ترجمه گوگل]برای مدتی روزهای هالسیون سال 1825 بازگشت
[ترجمه ترگمان]برای مدتی، روزه ای آرام و آرام ۱۸۲۵، بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This is big, the one leaf halcyon of Qinghai - Tibet Platean.
[ترجمه گوگل]این بزرگ است، هالسیون یک برگ چینگهای - تبت پلاتین
[ترجمه ترگمان]این بزرگ است، یک برگ halcyon of - تبت Platean
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Through those halcyon weeks Julia darted and shone.
[ترجمه گوگل]جولیا در طی آن هفته‌های هولناکی می‌درخشید و می‌درخشید
[ترجمه ترگمان]از میان آن هفته های آرام جولیا پرید و درخشیدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روز ارام (اسم)
halcyon

ایام خوب گذشته (صفت)
halcyon

انگلیسی به انگلیسی

• calm, peaceful, tranquil; free from worry, happy; of or pertaining to the halcyon or kingfisher
kingfisher, small european diving bird with bright plumage and a long beak; (greek mythology) bird that calmed the sea; (greek mythology) woman who was turned into a kingfisher
a halcyon time is a peaceful or happy one; a formal word.

پیشنهاد کاربران

halcyon days of the past
ایام خوش گذشته
دوران خوش
ایام خوب گذشته، بمنظور روز آرام ، مرغ افسانه ای که دریا را آرام میکند
روز آرام ، مرغ افسانه ای که دریا را آرام می کند

بپرس