hockey stick

جمله های نمونه

1. The ball deflected off my hockey stick, straight into the goal.
[ترجمه گوگل]توپ از چوب هاکی من منحرف شد و مستقیماً وارد دروازه شد
[ترجمه ترگمان]توپ از چوب هاکی من منحرف شد و مستقیم به سمت دروازه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I move it around with my hockey stick.
[ترجمه گوگل]با چوب هاکی ام آن را جابه جا می کنم
[ترجمه ترگمان]با چوب هاکی بازی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As long as he doesn't bring his hockey stick onto the pitch to deter overeager forwards, he should continue to take the stoppers art to new levels.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او چوب هاکی خود را برای جلوگیری از مهاجمان بیش از حد مشتاق به زمین نمی آورد، باید به ارتقای هنر استاپرها به سطوح جدیدی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که او چوب هاکی خود را به زمین نیاورد تا جلو overeager را بگیرد، باید به سطح جدیدی از هنر توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sure. But I need you to bring your hockey stick.
[ترجمه گوگل]مطمئن اما من باید چوب هاکی خود را بیاورید
[ترجمه ترگمان] حتما ولی ازت میخوام چوب هاکی - ت رو بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A hockey stick has two sides . side is flat, and side is rounded.
[ترجمه گوگل]چوب هاکی دو طرف دارد طرف صاف و طرف گرد است
[ترجمه ترگمان]یک چوب هاکی دو طرف دارد کناره آن مسطح است و ضلع آن گرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hockey player move it around with his hockey stick.
[ترجمه گوگل]بازیکن هاکی آن را با چوب هاکی خود به اطراف حرکت می دهد
[ترجمه ترگمان]بازیکن هاکی آن را با چوب هاکی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Michael Mann hockey stick graph -- debunked, discredited!
[ترجمه گوگل]نمودار چوب هاکی مایکل مان -- بی اعتبار، بی اعتبار!
[ترجمه ترگمان]بازی مایکل مان هاکی روی هاکی (مایکل مان)بی اعتبار و بی اعتبار است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One looked at her and then fell back heavily, flinging her hockey stick to the side.
[ترجمه گوگل]یکی به او نگاه کرد و سپس به شدت به عقب افتاد و چوب هاکی او را به پهلو پرت کرد
[ترجمه ترگمان]یکی به او نگاه کرد و دوباره به زمین افتاد و چوب هاکی خود را روی زمین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Piggie involved hitting a wooden wedge with a type of hockey stick.
[ترجمه گوگل]پیگی با نوعی چوب هاکی به گوه چوبی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]Piggie شامل برخورد با یک گوه چوبی با نوعی چوب هاکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dan exclaimed; he had been hit in the jaw with a hockey stick, and his lip had swelled.
[ترجمه گوگل]دن فریاد زد؛ با چوب هاکی به فک او اصابت کرده بود و لبش متورم شده بود
[ترجمه ترگمان]دن با چوب هاکی ضربه ای به چانه زد و لبش ورم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Puck and helmet in faceted clear crystal with rhodium - plated hockey stick.
[ترجمه گوگل]کیک و کلاه ایمنی از جنس کریستال شفاف با رودیوم با چوب هاکی روکش شده
[ترجمه ترگمان](Puck)و کلاه خود را در یک کریستال clear با چوب هاکی rhodium پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Glen: Sure. But I need you to bring your hockey stick.
[ترجمه گوگل]گلن: حتما اما من باید چوب هاکی خود را بیاورید
[ترجمه ترگمان] حتما ولی ازت میخوام چوب هاکی - ت رو بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stick with a curved end used in the game of hockey

پیشنهاد کاربران

چوب هاکی درسته
چوگان هاکی، چوب هاکی حالا نمیدونم درسته چوب یا نه!

بپرس