herring

/ˈherɪŋ//ˈherɪŋ/

معنی: شاه ماهی
معانی دیگر: (جانور شناسی) شاه ماهی، هرینگ (تیره ی clypeidae از راسته ی clupeiformes - بومی آبهای شمالی - به ویژه ماهی ساردین clupea harengus)، شاه ماهی hearengus clupea

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: herring, herrings
(1) تعریف: any of various small fishes, found mostly in northern waters, that are caught in great numbers for food.

(2) تعریف: a related fish such as a sardine or shad.

جمله های نمونه

1. We lose in hake, but gain in herring.
[ترجمه گوگل]ما در هیک ضرر می کنیم، اما در شاه ماهی سود می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در hake گم می شویم، اما شاه ماهی پیدا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Neither fish nor good red herring.
[ترجمه گوگل]نه ماهی و نه شاه ماهی قرمز خوب
[ترجمه ترگمان]ماهی نه ماهی دودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The young of some kinds of herring are canned as sardines.
[ترجمه گوگل]جوانه برخی از انواع شاه ماهی به عنوان ساردین کنسرو شده است
[ترجمه ترگمان]جوانان برخی از انواع شاه ماهی به اندازه ماهی ساردین در حال کنسرو کردن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He fished up a big herring.
[ترجمه گوگل]او یک شاه ماهی بزرگ صید کرد
[ترجمه ترگمان]ماهی دودی از جیبش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fewer herring than usual have been landed this year.
[ترجمه گوگل]امسال کمتر از حد معمول شاه ماهی فرود آمد
[ترجمه ترگمان]در سال جاری کم تر از حد معمول شاه ماهی پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He deliberately threw a red herring into the conversation.
[ترجمه گوگل]او عمدا یک شاه ماهی قرمز را به گفتگو انداخت
[ترجمه ترگمان]او عمدا ماهی دودی را به طرف صحبتش پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thousands of herring and crab are washed up on the beaches during every storm.
[ترجمه گوگل]در طول هر طوفان، هزاران شاه ماهی و خرچنگ در سواحل شسته می شوند
[ترجمه ترگمان]هزاران شاه ماهی و خرچنگ در طول هر طوفان بر روی ساحل شسته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Herring is the poor man's salmon.
[ترجمه گوگل]شاه ماهی قزل آلا مرد فقیر است
[ترجمه ترگمان]Herring قزل آلا مرد بیچاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Smoked herring is a local delicacy.
[ترجمه گوگل]شاه ماهی دودی یک غذای لذیذ محلی است
[ترجمه ترگمان]دود ماهی دودی یک غذای محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meg's determination not to see her; her red herring about the mysterious proposal of marriage.
[ترجمه گوگل]عزم مگ برای ندیدن او؛ شاه ماهی قرمز او در مورد پیشنهاد مرموز ازدواج
[ترجمه ترگمان]تصمیم مگ این بود که او را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Soft herring roe has a delicious, creamy texture.
[ترجمه گوگل]قلیه شاه ماهی نرم دارای بافت خوشمزه و کرمی است
[ترجمه ترگمان]roe نرم، دارای بافت نرم و خامه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The oily fish, like mackerel and herring, are not generally very popular.
[ترجمه گوگل]ماهی های روغنی مانند ماهی خال مخالی و شاه ماهی معمولاً محبوبیت زیادی ندارند
[ترجمه ترگمان]ماهی های روغنی مانند ماهی خال و شاه ماهی معمولا بسیار محبوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A few dozen herring here or there; nobody troubled: every child went home with a few dozen herring on a string.
[ترجمه گوگل]چند ده شاه ماهی اینجا یا آنجا هیچ کس ناراحت نشد: همه بچه ها با چند ده شاه ماهی روی یک رشته به خانه رفتند
[ترجمه ترگمان]یکی دو جین ماهی دودی در آن جا دیده می شد: هر بچه ای با چند تا ماهی دودی به خانه می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One issue between these parties was whether the herring meal supplied corresponded with the description.
[ترجمه گوگل]یکی از مسائل بین این طرفین این بود که آیا غذای شاه ماهی ارائه شده با توضیحات مطابقت دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]یکی از مشکلات بین این دو حزب این بود که آیا ماهی دودی با این توضیحات مطابقت داشت یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Deputy City Manager Bruce Herring said the city is negotiating to acquire land for those two sites.
[ترجمه گوگل]معاون مدیر شهر بروس هرینگ گفت که شهر در حال مذاکره برای به دست آوردن زمین برای این دو سایت است
[ترجمه ترگمان]بروس Herring، معاون مدیر شهر، گفت که این شهر در حال مذاکره برای بدست آوردن زمین برای این دو مکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاه ماهی (اسم)
herring, mullet, red mullet, surmullet

انگلیسی به انگلیسی

• type of edible fish common to the north atlantic
a herring is a long silver-coloured fish that lives in the sea.
see also red herring.

پیشنهاد کاربران

اصطلاح "red herring" :
به معنای رد گم کنی، چیزی که برای پرت کردن حواس و گمراه کردن از موضوغ اصلی داده میشه.
نخودسیاه ( به طور مجازی )
a N Atlantic fish that swims in very large groups and is used for food
نوعی ماهی
ماهی نقره ای
ماهی آزاد

بپرس