hardcover

/ˈhɑːrdˌkəvər//ˈhɑːdkʌvə/

وابسته به کتاب جلد مقوایی یا جلد پارچه ای، پارچه پوش، پارچه پوش the book was first published in a hardcover edition در ابتدا آن کتاب به صورت جلد مقوایی منتشر شد کتاب جلد مقوایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a book produced with a relatively hard cover, usu. of cardboard and cloth; hardback.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, designating, or concerning a hardcover; hardbound.

جمله های نمونه

1. the book was first published in a hardcover edition
در ابتدا آن کتاب به صورت جلد مقوایی منتشر شد.

2. The novel was originally published in hardcover.
[ترجمه گوگل]این رمان ابتدا با جلد گالینگور منتشر شد
[ترجمه ترگمان]رمان در اصل در hardcover منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She went on to the Sunday Times hardcover bestseller list for the first time.
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار وارد فهرست پرفروش‌ترین‌های ساندی تایمز شد
[ترجمه ترگمان]او برای اولین بار به فهرست پرفروش ترین کتاب روز یکشنبه تایمز رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hardcover books can not be sold once they have been reprinted as mass-market paperbacks.
[ترجمه گوگل]کتاب های گالینگور پس از چاپ مجدد به عنوان جلد شومیز در بازار انبوه قابل فروش نیستند
[ترجمه ترگمان]کتاب های Hardcover را نمی توان به محض اینکه کتاب های جلد کاغذی به چاپ رسید، به فروش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hardcover books have hard case - making, and jackets, to have a good book.
[ترجمه گوگل]کتاب‌های گالینگور دارای جعبه‌های سخت - ساخت و کت هستند تا کتاب خوبی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کتاب های Hardcover دارای case و and و داشتن یک کتاب خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The novel sold 200, 000 copies in hardcover and 2 million in paperback.
[ترجمه گوگل]این رمان 200000 نسخه با جلد گالینگور و 2 میلیون نسخه در جلد شومیز فروخت
[ترجمه ترگمان]این رمان ۲۰۰ نسخه در hardcover و ۲ میلیون نسخه در جلد کاغذی به فروش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chand Double Air hardcover duplex home for sale!
[ترجمه گوگل]خانه دوبلکس گالینگور Chand Double Air برای فروش!
[ترجمه ترگمان]خانه چند دوگانه در خانه دوطرفه برای فروش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our business scope includes hardcover, catalogues, top - grade magazines and high - tech product manuals etc.
[ترجمه گوگل]دامنه کسب و کار ما شامل جلد گالینگور، کاتالوگ، مجلات درجه یک و کتابچه راهنمای محصولات با تکنولوژی بالا و غیره است
[ترجمه ترگمان]حوزه کاری ما شامل hardcover، کاتالوگ، مجلات درجه بالا و کتابچه های راهنمای محصولات با تکنولوژی بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In hardcover, is a widely used book method.
[ترجمه گوگل]در جلد گالینگور، یک روش کتاب پرکاربرد است
[ترجمه ترگمان]در hardcover یک روش مورد استفاده گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. a hardcover book "Longhorn" worth $240;and a $149 sweater.
[ترجمه گوگل]یک کتاب جلد گالینگور "Longhorn" به ارزش 240 دلار و یک ژاکت 149 دلاری
[ترجمه ترگمان]یک کتاب \"Longhorn\" به ارزش ۲۴۰ دلار و یک بلوز ۱۴۹ دلاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anodized hot stamping often is used in hardcover book cover, greeting cards.
[ترجمه گوگل]مهر زنی داغ آنودایز شده اغلب در جلد کتاب، کارت های تبریک با جلد گالینگور استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مهر داغ anodized اغلب در جلد کتاب hardcover و کارت های تبریک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yes. We have both the paperback and the hardcover.
[ترجمه گوگل]آره هم جلد شومیز و هم جلد گالینگور را داریم
[ترجمه ترگمان]آ ره ما هر دو کتاب جلد کاغذی و جلد کتاب داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is best to choose a small pocket-size hardcover notebook with lines.
[ترجمه گوگل]بهتر است یک نوت بوک کوچک جیبی با جلد سخت با خطوط انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک دفتر کوچک جیبی با اندازه جیبی با خطوط انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have a hardcover version, pocket version, and paperback one.
[ترجمه گوگل]ما نسخه گالینگور، نسخه جیبی و جلد شومیز داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک نسخه hardcover، نسخه جیبی، و یک جلد کاغذی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sewing rezoning, suitable for hardcover, paperback and luxury - mounted bridgeis omnibearing processing and easy to save.
[ترجمه گوگل]تغییر اندازه خیاطی، مناسب برای جلد گالینگور، شومیز و لوکس - بریج های نصب شده پردازش همه جانبه و آسان برای صرفه جویی
[ترجمه ترگمان]دوخت دوخت و دوز، مناسب برای فرآوری omnibearing، paperback و luxury - می باشد که برای ذخیره کردن آن ها آسان و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hardbound book, book bound with a stiff cover
about a book that is bound in a stiff cover

پیشنهاد کاربران

گالینگور/ جلدسخت ( کتابی با جلد مقاوم که عطفش رو نخ نگه میداره، گالینگور نام تجاری پارچه مورداستفاده در جلد کتابه ) .
1 - noun - countable :
hardback
گالینگور
کتاب دارای جلد ضخیم ( که این جلد خیلی ضخیم تر از برگ های کاغذی خود کتاب است. برعکس این نوع از کتابها، کتابهایِ paperback کتابهایی هستند که جلد آن ها مقوایی است و این جلد فقط کمی ضخیم تر و محکم تر از ورق های داخل کتاب است. )
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان مثال :
The older works listed first are still widely read and most are generally available in both hardcover and paperback
2 - adjective :
کتابِ دارنده ی جلد ضخیم
به عنوان مثال :
Current hardcovers offer some tempting summer reads

hardcover
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/hardcover• https://www.merriam-webster.com/dictionary/hardcover• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/hardcover
نسخه چاپی کتاب
جلد سخت

بپرس