hairpin bend

جمله های نمونه

1. Some of the hairpin bends had Ruth clinging to her seat.
[ترجمه گوگل]روی برخی از گیره های سر، روت به صندلی خود چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]روت در حالی که روت را روی صندلی اش چسبانده بود اندکی خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The roads twist round hairpin bends.
[ترجمه گوگل]جاده‌ها پیچ‌های دور گیره مو را می‌پیچند
[ترجمه ترگمان]جاده پیچ تندی پیچ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It should be noted that hairpin bends are often necessary geographical features in high and exciting terrain.
[ترجمه گوگل]لازم به ذکر است که خم شدن سنجاق سر اغلب از ویژگی های جغرافیایی ضروری در زمین های مرتفع و هیجان انگیز است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که پیچ های تند اغلب ویژگی های جغرافیایی ضروری در زمین بلند و هیجان انگیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No one tackles its succession of hairpin bends unless they have to: it is a particularly dangerous stretch of road.
[ترجمه گوگل]هیچ کس با پیچ های پی در پی آن مقابله نمی کند مگر اینکه مجبور باشد: این یک مسیر جاده خطرناک است
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها بر روی لبه آن قرار نمی گیرند، مگر اینکه باید این کار را بکنند: این یک کشش بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of the hairpin bends had Ruth clinging to her seat and holding her breath.
[ترجمه گوگل]روی بعضی از گیره های سر، روت به صندلیش چسبیده بود و نفسش را حبس می کرد
[ترجمه ترگمان]روت در حالی که نفسش در سینه حبس شده بود روت نفسش را در سینه حبس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Climbing the steep mountain roads round hairpin bends was quite dramatic and more than once I had glimpses of distant eagles.
[ترجمه گوگل]بالا رفتن از جاده های شیب دار کوهستانی، پیچ های گرد سنجاق سر بسیار چشمگیر بود و بیش از یک بار اجمالی از عقاب های دور دیده بودم
[ترجمه ترگمان]بالا رفتن از جاده های کوهستانی پیچ با پیچ، خیلی نمایشی و بیشتر از زمانی بود که از eagles دور دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the road turns sharply left in a hairpin bend, take the footpath ahead into the woodland.
[ترجمه گوگل]هنگامی که جاده در پیچ مو به شدت به سمت چپ می‌پیچد، مسیر پیاده‌روی را به سمت جنگل انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی جاده به تندی در پیچ تندی حرکت می کند، راه را در پیش می گیرد و به سمت جنگل پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bus creaked slowly round the hairpin bend.
[ترجمه گوگل]اتوبوس به آرامی دور خم سنجاق سر می‌چرخید
[ترجمه ترگمان]اتوبوس به آرامی از پیچ تندی دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's a hairpin bend at Woodbine and the track in Barbados was very compact.
[ترجمه گوگل]در Woodbine یک پیچ مو وجود دارد و مسیر در باربادوس بسیار فشرده بود
[ترجمه ترگمان]یک پیچ تند در Woodbine و مسیر در باربادوس بسیار فشرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. First impressions were favourable, as we rounded the last of a succession of hairpin bends.
[ترجمه گوگل]برداشت اول مطلوب بود، زیرا ما آخرین خم‌های پین مو را گرد کردیم
[ترجمه ترگمان]وقتی آخرین اثر انگشت پیچ را دور زدیم، تاثرات نخستین به خیر و خوشی تمام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When not thinking about puking your guts up round every hairpin bend, scenery magnificent.
[ترجمه گوگل]وقتی به این فکر نمی‌کنید که دلتان را از هر گیره‌ای بلند کنید، منظره‌ای باشکوه
[ترجمه ترگمان]وقتی به بالا آوردن دل و دل و روده هات فکر نمی کنم، چشم انداز عالی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She floated above and ahead of them, and her eyes narrowed on to a shimmer of water at a hairpin bend.
[ترجمه گوگل]او در بالا و جلوتر از آنها شناور شد و چشمانش به برق آبی در یک خم موی سر بسته شد
[ترجمه ترگمان]او بالای سر آن ها شناور بود و چشمانش روی یک پیچ تندی تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sharp turn (in a road, river, etc.)
a hairpin bend is a very sharp bend in a road, where the road turns back in the opposite direction.

پیشنهاد کاربران

بپرس